🛑سرنوشت عبرت آموز من😔🛑
همیشه عادت داشتم با #جاریم پشتِ #شوهرم حرف میزدم...
حرف که نه... درد دل بود اما خب همیشه به لو دادنِ جیک و پوک خونم میکشید...😞
خواهر بزرگم فهمیده بود...
یبار بمن گفت حواست باشه سر سفرت یه بشقاب #اضافه نشه......!
حرفشو اصلا نفهمیدم و اونو مسخره کردم....
گذشت تااینکه یروز صبح که از #درمانگاه برمیگشتم خونه دیدم جاریم #خواهر #ترشیدشو آورده روبروی #شوهرم نشستن و داشتن ...😳😞👇❌🔞⛔
https://eitaa.com/joinchat/1252720913Ca3c3eb257b