eitaa logo
حامیم | رضاافشار
1.7هزار دنبال‌کننده
607 عکس
376 ویدیو
43 فایل
آدرس اینستاگرام: @r.afshar.ir ارتباط با بنده: @Afshar_ir کارویژه بنده ، مربی‌گری تشکلهای کنش‌گر اجتماعی‌ جهت اصلاح جامعه است. ان شاء الله در... 🔺آموزش و پرورش 🔺محیط زیست 🔺مسکن 🔺مطالبه‌گری 🔺تعاونی‌ها 🔺خصوصی‌سازی 🔺تشکیلات‌ 🔺جهادسازندگی
مشاهده در ایتا
دانلود
چگونه معاویه‌ها انقلاب را متوقف میکنند؟ رشیدرضا در کتاب الوحی‌المحمدی مینویسد: "یکی از اکابر غرب پیشنهاد میدهد که ما مدیون معاویه هستیم و باید مجسمه معاویه را از طلا ساخته در میدان اصلی برلین در قلب اروپا نصب کنیم". چرا که اگرمعاویه نبود امروز اثری از مسیحیت و ما نبود، امروز اسلام علوی دنیا را فتح کرده بود. چگونه می‌توانستیم دل جوان پرسشگر غربی را هنگامیکه با سادگی پیامبر و خاندانش مواجه می‌شد و با زندگی اشرافی سران ما مقایسه می‌کرد، قانع نمود که به سمت اسلام نرود؟ چگونه می‌شد مقر حکومت اسلام را که در فقیرترین و پایین‌ترین محله شهر بنا شده است ببیند و از چرایی اشرافیت اداری و مبلمانها و فرشهای قرمز و تشریفات نجومی ما سوالی نپرسد؟ یا ایثار و دیگر‌پایی‌ فرماندهانش و زندگی همچون معمول سرانش را با اشرافیت و کاخ نشینی ما مقایسه نکند؟ چگونه می‌شد ناآقازادگی فاطمه و رشادت حسین و زهد و دیگر پایی و آزادی خواهی و عدالت‌خواهی را دید و از کنارش گذشت؟ در کف میدان، انقلاب نبوی، درمی‌نوردید و دل آزادگان را فتح میکرد. قافیه را باخته بودیم.... اما،ناگهان ورق برگشت.... جوانان ما وقتی بجای سادگی دولت علوی کاخهای هادریانها را در بلاد اسلامی می‌دیدند یا سلطنت ویژه‌خواران را مشاهده می‌کردند، طبقه انحصارطلب برایشان تداعی می‌شد. همان نجومی بگیران، همان لذت طلبی، همان تخت نشینی، همان لاکچری سواری و همان مگا کلیساها و مراکز مذهبی‌نمای دنیاگرا و بالاخره همان استحمار و دین‌فروشی و.... . از سوی دیگر مستضعفین همان بی‌تفاوتی یا توجیه فقر، همان فساد، همان تبعیض را که از آن گریزان بودند این‌بار در لباس اسلام مشاهده کردند و فاصله‌ها ایجاد شد. دیگر نه تنها تمایلی نبود بلکه آنان، حکومت اسلام را امتداد همان حکومتهای زورگو و استکبار میدیدند. همه اینها را معاویه‌های ظاهرالصلاحِ امام جمعه و جماعت، فرماندار، استاندار، بانی مجلس وعظ و مدح آل البیت، معاویه‌های بانی مجلس تفسیر قرآن، در جامعه نبوی باب کردند و ما را از خطر اسلام رها ساختند. پس باید مجسمه طلای معاویه را ساخت و در میدان اصلی برلین نصب کرد. پ. ن. چه وجه اشتراکی با دشمن از این بیشتر؟! ✍🏻 _________________________ https://eitaa.com/joinchat/37748836C96ec918ba1
🔺*ماموریت تاریخی اشک* چه وقت میتوانی بر حسین اشک بریزی؟ تا وقتی مفهوم عدالت و ضد عدالت را نفهمی نمی‌توانی بر حسین اشک بریزی! تا بی‌طرف باشی در جبهه عدل و ظلم، اشک تو بر حسین باعث نجاتت نمیشود. نه نمیشود! چرا که اشک بر روضه‌های حسین یعنی تو داری هل من ناصر حسین را می‌شنوی، یعنی خطاب اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید را داری می‌شنوی، یعنی پاره پاره شدن حسین را داری نظاره میکنی و و تنها بر او اشک می‌ریزی و باز نظاره میکنی! این آن لحظه خطرناک است! در این لحظه تو دیگر نمی‌توانی بی‌طرف باشی. نمی‌توانی منفعل باشی. علی(ع) تو را خطاب میکند من لم یکن معنا کان علینا که اگر با ما نیستی بر مایی. یا با حسینی یا علیه حسین. و با حسین بودن یعنی در برابر همه آنچه حسین را به قیام واداشت، یعنی مبارزه با ، ناعدالتی، در بند کردن آزادی، بستن دهان منتقدین، تبعیض و دست درازی به اموال عمومی و ترس خواص از هزینه دادن. اشکی که اینها را ندارد است و غریزی. لکن اشک بر حسین نه اشک عاطفی بلکه و اشک ایدئولوژیک است است. ماموریت تاریخی این اشک افشای ظلم و ظالم است. سلاح تبلیغی پرقدرتیست که علاوه بر اینکه احساساتی از جنس غم و عشق و غرور و غضب و ایثار را برمی‌انگیزاند تو را به تفکر وامی‌دارد که من کجای این تقابل ایستاده‌ام؟ شیعه از اشک، ساخت تا به جنگ بوق‌های دولتی و رسانه‌های حکومتی زمان برود و آنقدر گسترشش داد تا سیل اشکها بنی‌امیه و امثالش را سرنگون ساخت. و این ماموریت همچنان باقیست... لذا اشک بر حسین یک مکتب است که اگر وارد آن شدی باید الزاماتش را نیز بپذیری و آن وقت است که این اشک تو را به کربلای زمانت و پس از آن جنة الماوا می‌کشاند. پ. ن. اگر هنوز فکر میکنی با اشک بر حسین به تنهایی میتونی بری بهشت باید پشت سر عمر سعد صف بگیری تا در رو بروت بازکنن چون اون جزو اولین گریه کنندگان بود. ✍🏻 _____________ 📚@reza_afshar
🔺*ماموریت تاریخی اشک* چه وقت میتوانی بر حسین اشک بریزی؟ تا وقتی مفهوم عدالت و ضد عدالت را نفهمی نمی‌توانی بر حسین اشک بریزی! تا بی‌طرف باشی در جبهه عدل و ظلم، اشک تو بر حسین باعث نجاتت نمیشود. نه نمیشود! چرا که اشک بر روضه‌های حسین یعنی تو داری هل من ناصر حسین را می‌شنوی، یعنی خطاب اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید را داری می‌شنوی، یعنی پاره پاره شدن حسین را داری نظاره میکنی و و تنها بر او اشک می‌ریزی و باز نظاره میکنی! این آن لحظه خطرناک است! در این لحظه تو دیگر نمی‌توانی بی‌طرف باشی. نمی‌توانی منفعل باشی. علی(ع) تو را خطاب میکند من لم یکن معنا کان علینا که اگر با ما نیستی بر مایی. یا با حسینی یا علیه حسین. و با حسین بودن یعنی در برابر همه آنچه حسین را به قیام واداشت، یعنی مبارزه با ، ناعدالتی، ظلم و استبداد ، در بند کردن آزادی و قتل خبرنگار، بستن دهان منتقدین و استحمار، تبعیض، تجاوز و نسل‌کشیِ استکبار، و دست درازی به اموال عمومی و استئثار، و در نهایت ترس خواص از هزینه‌دادن و ایثار. اشکی که اینها را ندارد است و غریزی. لکن اشک بر حسین نه اشک عاطفی بلکه و اشک ایدئولوژیک است است. ماموریت تاریخی این اشک افشای ظلم و ظالم است. سلاح تبلیغی پرقدرتیست که علاوه بر اینکه احساساتی از جنس غم و عشق و غرور و غضب و ایثار را برمی‌انگیزاند تو را به تفکر وامی‌دارد که من کجای این تقابل ایستاده‌ام؟ شیعه از اشک، ساخت تا به جنگ بوق‌های دولتی و رسانه‌های حکومتی زمان برود و آنقدر گسترشش داد تا سیل اشکها بنی‌امیه و امثالش را سرنگون ساخت. و این ماموریت همچنان باقیست... لذا اشک بر حسین یک مکتب است که اگر وارد آن شدی باید الزاماتش را نیز بپذیری و آن وقت است که این اشک تو را به کربلای زمانت و پس از آن جنة الماوا می‌کشاند. پ. ن. اگر هنوز فکر میکنی با اشک بر حسین به تنهایی میتونی بری بهشت باید پشت سر عمر سعد صف بگیری تا در رو بروت بازکنن چون اون جزو اولین گریه کنندگان بود. ✍🏻 _____________ 📚@reza_afshar
هدایت شده از حامیم | رضاافشار
🔺*ماموریت تاریخی اشک* چه وقت میتوانی بر حسین اشک بریزی؟ تا وقتی مفهوم عدالت و ضد عدالت را نفهمی نمی‌توانی بر حسین اشک بریزی! تا بی‌طرف باشی در جبهه عدل و ظلم، اشک تو بر حسین باعث نجاتت نمیشود. نه نمیشود! چرا که اشک بر روضه‌های حسین یعنی تو داری هل من ناصر حسین را می‌شنوی، یعنی خطاب اگر دین ندارید لااقل آزاده باشید را داری می‌شنوی، یعنی پاره پاره شدن حسین را داری نظاره میکنی و و تنها بر او اشک می‌ریزی و باز نظاره میکنی! این آن لحظه خطرناک است! در این لحظه تو دیگر نمی‌توانی بی‌طرف باشی. نمی‌توانی منفعل باشی. علی(ع) تو را خطاب میکند من لم یکن معنا کان علینا که اگر با ما نیستی بر مایی. یا با حسینی یا علیه حسین. و با حسین بودن یعنی در برابر همه آنچه حسین را به قیام واداشت، یعنی مبارزه با ، ناعدالتی، ظلم و استبداد ، در بند کردن آزادی و قتل خبرنگار، بستن دهان منتقدین و استحمار، تبعیض، تجاوز و نسل‌کشیِ استکبار، و دست درازی به اموال عمومی و استئثار، و در نهایت ترس خواص از هزینه‌دادن و ایثار. اشکی که اینها را ندارد است و غریزی. لکن اشک بر حسین نه اشک عاطفی بلکه و اشک ایدئولوژیک است است. ماموریت تاریخی این اشک افشای ظلم و ظالم است. سلاح تبلیغی پرقدرتیست که علاوه بر اینکه احساساتی از جنس غم و عشق و غرور و غضب و ایثار را برمی‌انگیزاند تو را به تفکر وامی‌دارد که من کجای این تقابل ایستاده‌ام؟ شیعه از اشک، ساخت تا به جنگ بوق‌های دولتی و رسانه‌های حکومتی زمان برود و آنقدر گسترشش داد تا سیل اشکها بنی‌امیه و امثالش را سرنگون ساخت. و این ماموریت همچنان باقیست... لذا اشک بر حسین یک مکتب است که اگر وارد آن شدی باید الزاماتش را نیز بپذیری و آن وقت است که این اشک تو را به کربلای زمانت و پس از آن جنة الماوا می‌کشاند. پ. ن. اگر هنوز فکر میکنی با اشک بر حسین به تنهایی میتونی بری بهشت باید پشت سر عمر سعد صف بگیری تا در رو بروت بازکنن چون اون جزو اولین گریه کنندگان بود. ✍🏻 _____________ 📚@reza_afshar