🔺ابتذال یا مخرج مشترک با دشمن؟
ابتدا بیان رهبری در این زمینه👇🏼
"در مطالبهگریها ــ که من به شما توصیهی مطالبهگری میکنم ــ مراقبت کنید دشمن نتواند از مطالبهی بحقّ شما سوء استفاده کند؛ هم در صورتبندی مسئله، هم در راه حلّی که ارائه میدهید، سعی کنید با دشمن وجه مشترک و مانند اینها پیدا نکنید؛ مخرج مشترک پیدا نکنید با دشمن؛ [چون] او هم موضوعات را مطرح میکند دیگر، او هم #مشکلات را مطرح میکند، هم #صورت_مسئله را او مطرح میکند، هم بهاصطلاح #علاج را و نتیجهگیری را مطرح میکند.
شما صورت مسئلهتان هم با او باید فرق داشته باشد، نتیجهگیریتان هم با او باید بکلّی فرق داشته باشد، چون او دشمن است دیگر". ۱۴۰۱/۰۲/۰۶
توضیحاش این است که وقتی ما با یک مشکل روبرو میشویم سه مرحله را پیش رو داریم
🔹مرحله توصیف یا اشاره به مشکل
🔹مرحله تبیین یا صورت بندی مسئله
🔹مرحله تجویز یا راهکار مسئله
به اختصار ضمن مثالهایی توضیح میدهم
🔶توصیف یا اشاره به مشکل: یعنی مشکلی هست مثل آموزش و پرورش کم کیفیت، یا حاشیه نشینی یا کمبود مسکن، یا اختلاف حقوق و دست مزد یا حقوق نجومی یا بنگاه داری بانکها یا خصوصی سازیهای رانتی و معیوب و خلاصه هر چیز دیگری که از قضا رهبری هم بارها و بارها در مواردی اشاره به این چنین مشکلاتی داشتهاند.
در این مرحله اساسا اگر بگوییم وجه اشتراک نگیریم که نه امکان دارد و نه عقلیست که مشکلاتمان را نگوییم که مثلا دشمن نبیند یا او هم نگوید که اگر چنین باشد رهبری بیشترین وجه مشترک را با دشمن دارد
🔺البته نباید بیان مشکلات سر جمع باعث سیاهنمایی شود که این نیز از القائات دشمن است.
🔶اما تبیین مشکل:
یعنی بیان چیستی و چرایی اصطلاحا صورت بندی مسئله
مثلا در مشکل بهرهوری پایین صنایع قرار است صورت بندی مسئله کنیم
دشمن میگوید به دلیل اینکه دولت متمرکز است و از طرفی دولت ایدئولوژیک میخواهد عقیده خود را در کار وارد کند این مشکل بوجود آمده است
ما میگوییم بدلیل غیر جمهوری و غیر مردمی بودن است که این مشکل بوجود آمده است
در این مرحله نباید در صورت بندی مسئله با دشمن یکی باشیم، و در جهتی که نشان میدهد حرکت کنیم لذا نیاز هست نه از لحاظ علمی و نه از لحاظ مدیریتی خود باخته دشمن نباشیم
البته این به معنای استفاده نکردند از دشمن نیست لکن باید توجه داشت که غالبا میان آنچه دشمن برای خودش انجام داده و آنچه به دیگران میگوید و جهتی که نشان میدهد در صورت بندی مسائل تفاوت هست لذا در قسمت اول(راهی که خودش رفته نه راهی که نشان داده) میشود تامل کرد و اگر مفید آمد انتخابش کرد!!
🔶مرحله سوم، مرحله تجویز :
و ارائه راهکار و نتیجه گیری
در همان مثال قبل راهکار دشمن(البته بعضا در آنچه به دیگران توصیه میکند)
دولت زدایی و ایدئولوژی زدایی از صنایع و در نهایت کوچک کردن و بیابزار و اختیار کردن دولت از یک طرف و خصوصی کردن آنها از طرف دیگر و هضم بنگاهها در ابر شرکتهای جهانی است
یا در آموزش راهکارش خصوصیسازی مدارس و کالاییسازی آموزش به بهانه بالا رفتن کیفیت است
تجویز ما اما این است که طبق بند ب اصل ۴۴ و بند ب اصل ۴٣ در قالب تعاونی به مردم واگذار شود (تا جایی که امکان دارد) و بخشی از آن که قدرت سیاسی میآورد و در صورت واگذاری تبعیضی آشکار است در اختیار دولت باقی بماند و دولت بقول شهید صدر در الاسلام یقود الحیات پاسبان امین باشد. دولت در این بستر ایدئولوژی را نیز بهتر میتواند ترویج کند
یعنی بر خلاف دشمن نه دولت زدایی نه ایدئولوژی زدایی و نه خصوصی سازی بلکه مردمی سازی و جمهوریت اسلامی(حکمرانی مردمی)
یک مثال دیگر در مواردی که فسادی توصیف و بیان شد
دشمن کار خود را شروع میکند
او در تبیین خود القاء میکند فساد سیستمی است
لذا راهکارش برای کنترل فساد سیستمی این است که ناظر بین المللی بیاید.
مثلا در اقتصاد میگوید عضو CFT یا WTO شویم
حال آنکه ما میگوییم فساد موردی است و مشکل به دلیل تبعیض است که به اختلافهای قانونی ارتباط داشته و باید رفع گردد.
در موارد فسادهای موردی هم طوری باید برخوردِ شود که به فرمایش رهبری اطمینان بخش باشد تا مردم احساس امنیت کنند
لذا اگر تو در مواجهه با فساد شروع کردی توجیه کردن و برخورد قاطع با عامل آن را خواستار نشدی و یا دستگاه قضا آنطور که اطمینان بخش باشد ورود نکرده مصلحت بافی کند یا برخوردها را گزارش ندهد به مردم گو اینکه مردم را نامحرم میداند، این خود القاء سیستمی بودن فساد است و ایجاد وجه اشتراک با دشمن
✍🏼#رضا_افشار
١۵ فروردین ١۴٠٣
٢٣ رمضان ١۴۴۵
پ. ن. حال سخنران محترمی چیزی گفتهاند و دشمن تمسخر کرده!
این دقیقا چیست؟ صورت است؟ مخرج است؟ مشکل است؟ راهکار است؟ تبیین است؟ چیست؟ چه ربطی با حرف رهبری دارد دقیقا؟ بنظر میرسد که تطبیق این دو با هم بیشتر تحریف است یا به ابتذال کشاندن مفاهیم تولیدی رهبری
________________
📚@reza_afshar