#شیخ_بهایی از علمای اهل عمل و اهل نفوذ معنوی بر مردمان عصر خود و اعصار بعدی بود. برای تمدن سازی یکی از مهم ترین نمونه هایی که باید مورد بررسی قرار بگیرد اوست. او گرچه استاد ملاصدرای شیرازی بود اما مانند فیلسوفان مسلمان در نظریات فاقد امتداد اجتماعی متوقف نشد.
#سوم_اردیبهشت #روز_معمار نامگذاری شده است اما شیخ برای من فقط معمار #سی_و_سه_پل و #منار_جنبان و ... نیست. او نمونه مهمی برای بررسی مسئله پیوند نظر و عمل است.
https://www.instagram.com/p/Bh6Heq-FlkT/
ای راز، سلام!
از وقتی شنیدم میان مردم پنهان شده ای به هرکس می رسم سلام می کنم!
تو هم یک راز هستی و هم یک آشنا. تو هم خورشیدی و هم پشت ابر هستی. تو را می شناسم و نمی شناسم. منتظرت هستم تا ببینمت و بشناسمت اما حاضر نیستم از تو دست بردارم پس می شناسمت!
همه جا رسم بر این است که معشوق چهره باز کند اما زود پرده به خود بکشد. او همه را شیفته می کند اما بعد در تشنگی رها می کند. تو حاضر غایبی تو راز آشنایی تو حس غریبی. «عشق آسان نمود اول ولی افتاد مشکلها»، این است که بی تابم می کند، بی تو به جان آمده ام.
کلمات زیادی هست که شب و روز می خوانم اما نمی فهمم. من به آنها اقرار می کنم به امید روزی که تو بیایی و با دستی که بر سرم می کشی عقلم را کامل کنی. کارهای زیادی هست که نمی توانم انجام بدهم اما مشکل آنجاست که ما مردمان هوس بی تو کار کردن را داریم، این است که مدام خرابکاری می کنیم. بارها شده است که آجر به آجر خانه ای را بالا بیاورم که با یک تلنگر فرو ریخته است، بارها خسته و مأیوس این صحنه را دیده ام و سوخته ام و هوس کرده ام داد بزنم: نمی توانم نمی توانم پس کی می آیی؟!
ای حس غریب درحال غرق شدنم و به تکه پاره ای شناور محکم چسبیده ام و مدام می ترسم که قبل از رسیدن بروم. آن تکه پاره دینم است و آن چه می گویم دعای غریق است که پدرانت یادم داده اند: یاالله یارحمان یارحیم یا مقلب القلوب ثبّت قلبی علی دینک.
ای راز می خواهم تهدید کنم! اجازه هست؟ ابراهیم علیه السلام تهدید کرد و من به تأسی از او تهدید می کنم: اگر هدایت نشوم گمراه می شوم، اگر نشناسمت از دینم به در می شوم، اگر نشناسمت نمی شناسمت! تهدید از این بالاتر هست؟!
قرنهاست که رخ پنهان کردی. از آن زمان سکوتی طولانی بر جهان حاکم است. آخر وقتی تو نیستی که کاری درنمی گیرد و حرف تازه ای زده نمی شود.
ای راز بی تو آنچه بلدیم حرفهای پدران توست. اما مگر ما گذاشته ایم که آنها حرفی بزنند؟ قرنهاست که حرفهای آنها را تکرار می کنیم به امید روزی که تو بیایی و بقیه اش را بگوییو مُردیم از این قصه بی پایان، تو را به جان همانها بیا و پایانش را بگو، بقیه اش را ای بقیت الله.
خسته شدم از بس گفتم: «معشوق چون نقاب زرخ برنمی کشد هرکس حکایتی به تصور چرا کنند». آنچه از تو می دانیم تصویری مبهم است، بیا و این تصویر را واضح کن. چشمهایمان از دیدن این تصویر آشنای غریب کم سو شد پس چرا نمی آیی!؟
بی تو کم می نویسم و اگر بنویسم تکرار می نویسم. بی تو نوشتن دل سنگ می خواهد.
تو راز هستی و به ما نگفته اند کی می آیی اما گفته اند که می آیی. حتماً می آیی. تو باید بیایی. قصه ما پایان می خواهد شما شروعش کردید پایانش هم با شما.
#نامه_ای_به_امام_زمان
مرداد 1388
برخی حدیث شناسان پرسیده اند در #ضیافت_الله اسم الله فاعل است یا مفعول؟
در معنای اول یعنی خدا مهمانی داده است و در معنای دوم یعنی خدا مهمان است و ما میزبانیم.
این که می گوییم ماه رمضان ماه امت است بیشتر با این مناسبت دارد که بگوییم امت مهمان است و خدا میزبان.
مهمان خدا شدن ویژگی های مهمی دارد: مهمان نباید خیلی فعال باشد و نباید برای میزبان تعیین تکلیف کند. مهمان باید لذت ببرد و نگران نباشد. این تفسیری توحیدی و بنده وار از ضیافت است.
«خود را مهمان خدا دیدن» از اصولی است که مرحوم #دولابی خیلی خوب آن را تبیین می کند و یکی از فصول کتاب #مصباح_الهدی همین عنوان است.
او می گوید :«ما در دنیا و آخرت میهمان خدا هستیم. آداب میهمانی را باید رعایت کرد. باید در بدو ورود، صاحبخانه را ملاقات کرد بعد هر جا گفت بنشین نشست و هر چه پذیرایی کرد بهره برد و به صاحبخانه فرمان نداد و جز آنچه آماده کرده نخواست و دل به وسایل و منزل صاحبخانه نبست و آرزوی مالکیت آنها را نکرد».
رجب ماه خدا و شعبان ماه رسول است اما رمضان ماه امت است. در #ماه_رمضان حقیقت مهمانی هستی ظهور بیشتری دارد. در این ماه خدا میزبان است و ما کافیست بنده باشیم.
چه بخوانیم؟ 27 اردیبهشت97.MP3
18.25M
#بخوان_آنچه_می_خواندت
بحثی در باب کتابخوانی و سیرمطالعاتی
27 اردیبهشت1397–کتابخانه امیرکبیر
http://r1001.blog.ir/post/202
با سلام و احترام
گروه المیزان به طور همزمان در دو نرم افزار ایتا و سروش به فعالیت ادامه می دهد تا ان شاء الله در زمان مناسب یک نرم افزار برای ادامه فعالیت واحد انتخاب شود
لینک ایتا
http://eitaa.com/joinchat/3941138434G8c528cd68c
لینک سروش
https://sapp.ir/joingroup/jNLuRBzdrJ3OgWkewoV58vTl
چندی پیش #مناظرات_دانشجویی در کرمانشاه برگزار شد و در چند رقابت عضو هیئت داوران بودم. قضاوت سخت است و چندان به این کار علاقه ای ندارم! اما تجربه خوبی بود برای شناخت تعدادی از دانشجویان خوش فکر و نیز برای تأمل در ماهیت یک کار فرهنگی.
این مناظرات تمرین اندیشه و استدلال هستند و از این جهت می بایست بارورتر شوند. ساختار علمی مناظرات سبب شده تا نتایج مباحث برای مدیران و فعالان فرهنگی کاربردی و مفید باشد. اما برخی حساسیت ها سبب شده تا آیین نامه برگزاری برخی محدودیت ها را اعمال کند. گروه های مناظره کننده موضوعات را از بین فهرست مشخص انتخاب می کنند. این موضوعات جزو مسائل جامعه هستند اما برخی شور مناظره را کمرنگ می کنند. علاوه بر این، ساختار مناظره هم طوری است که هیجان مناظرات معمول را کمتر دارد مثلا خیلی تماشاگر به سالن برگزاری دعوت نمی شود و برای نقد و به چالش کشیدن طرف مقابل در جدول امتیازبندی تصریح نشده است و ملاکهای داوری بیشتر بر اخلاق و پژوهش و استحکام استدلال تأکید دارند و نیز تماشاگران حق رأی ندارند و داوران هم فقط سکوت می کنند و امتیاز ثبت می کنند! یک مناظره کننده کسی است که بتواند در مقابل چشم مخالفان و هوادارانشان حرف خود را تبیین کند.اکنون دو معیار کلی علمی بودن یا رقابتی بودن دو مسئله هستند که یکی نباید فدای دیگری شود.
قبول دارم که اجرای همه این پیشنهادات سخت و حاشیه ساز است. اما به هر حال مدیران جسور و عاقل بین آزاداندیشی و نظریه پردازی با مناظره باید بیشتر تفکیک کنند.
https://www.instagram.com/p/BjF4ZyBFaDx/
aye alast030397.mp3
23.04M
بحثی در باب آیه الست
http://estentagh.blog.ir/post/79
انیمیشن #تام_و_جری یک ویژگی عجیب دارد و آن بلایی است که سر قواعد طبیعت می آورد. مسئله فقط پرش های عجیب و ضربات باورنکردنی و سرعتهای خارق العاده نیست. این انیمیشن مفهوم قدرت را بالاتر از نحومعمول به ذهن تماشاگر القا می کند. قدرت در اینجا سرعت، پرواز یا تخریب نیست بلکه واقعیت به نحو خاص و شیرین دستکاری می شود. جری برای فرار سوراخ دیوار را در چشم به هم زدنی جابجا می کند و تام را به هر شکلی تغییر حالت می دهد و روابط علت ومعلول کاملا به میل اوست. گویی که پشت کامپیوتر نشسته و با نرم افزارها مدام طراحی جدیدی در عالم انجام می دهد با این تفاوت که بسیار سریع تر از کامپیوتر عمل می کند!
#والت_دیزنی نظریه #فرانسیس_بیکن که #علم_قدرت_است را به شدیدترین حالت تجلی بخشید. تام وجری قویترین امپراطور سینماست که طعم شیطانی تغییر خلقت را برای تماشاگر شیرین جلوه می دهد و برای ما مهمنیست که وقتی گرگ بالاخره #رود_رانر (#میگ_میگ) را در هم درید، پس چرا بالاخره گربه موش را نمی گیرد!
شیطان گفت #و_لامرنهم_فلیغیرن_خلق_الله : قطعا فرمانشان میدم پس قطعا خلقت را تغییر می دهند
یادت باشه
فردا نگی که حواسم نبود
یا نگی که تقصیر بابام بود!
چون خودش مستقیما حرفش رو بهت گفت!
***
سوره اعراف آیات ۱۷۲و١٧٣
کتاب عهد الست به گفته نویسنده اش، نصر الله پورجوادی، سرگذشت یک آیه از قرآن مجید است که بنابر آن همه افراد انسان در ازل در عالم ذر با خدا عهد بسته اند که تا فقط بنده او باشند. عنوان این کتاب هم وام دار همین آیه قران است: أَ لَسْتُ بِرَبِّکُمْ قَالُواْ بَلىَ .
این کتاب به اذعان نویسنده در واقع تفسیر قرآن است اما نه تفسیر سنتی و قدیمی بلکه تفسیری به روش جدید که در آن تاریخ اندیشه بررسی می شود. بررسی برخی روایات اهل سنت و شیعه در تفسیر عالم ذر و عهد الهی، دیدگاه صوفیان و عارفان مانند پیروان ابن عربی و شبستری و غزالی و... و شاعران اهل عرفان همچون مولوی و حافظ و عطار و دیگران بررسی شده است.
در این تفسیر از دیدگاه مهم مفسرانی مانند علامه طباطبایی خبری نیست در حالی که از تفسیر سورآبادی و تفاسیر روایی بحث به میان می آید. سبک مدرن نویسنده در بررسی تاریخ اندیشه هم ناقص است و هم سبب شده است تا از ورود به جزئیات و اصل کلمات و جمله بندی آیه الست خودداری کند و طبعا از نتیجه گیری پرهیز داشته است هر چند در برخی موارد قضاوت خود را دخالت می دهد مثلا آنجا که مولوی هست شدن را با بلی گفتن معادل می گیرد (هر دمی از وی همی آید الست/ جوهر و اعراض می گردند هست) برداشتی که از وجود بخشی عهد الست دارد را غیرمعقول می داند که از تفسیر عقل گرایانه اشخاصی ماند ابوحامد غزالی از عهد الست پدید آمده است (ص252) و آن را عرفان بافی (ص253) می نامد.
در کل، پژوهش مهم دکتر پورجوادی سبب شده تا به نتایج مهمی در تاریخ اندیشه برسد. از جمله اینکه مسئله عهد الست در هیچ یک از منابع یهودی و مسیحی نیامده است و کاملا یک مسئله اسلامی است (عهد الست ، ص16) و یا اینکه مسئله عهدالست در منابع پارسی از منابع ادبی عربی غنی تر است (عهد الست ، ص22).
http://r1001.blog.ir/1397/03/05-1