eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
156 دنبال‌کننده
154 عکس
57 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
کتاب مهارتهای ارتباط مؤثر در سیره امام رضا ع یک کار میان‌رشته‌ای بین علوم ارتباطات و احادیث امام رضا(ع) است. این کتاب با طرح این موضوع در ذهن خواننده می فهماند که رفتار امام اصلاً ساده و مستقیم نیست و ظرائف و پیچیدگی های خاصی دارد. چقدر سیره و احادیث معصومین قابلیت کشف حقایق مغفول را دارد. در مباحث بین رشته ای گاهی همه حقایق به صورت صریح و آشکارا در اختیار پژوهشگر قرار نمی گیرند بلکه به استنطاق نیاز است. برای استنطاق از سیره امام انس با روایت و سیره لازم است. روح روایات اهل بیت می تواند به پرسش گر کمک کند. برای همین گاهی روایاتی بدون اشاره به موضوع ارتباط و کلمات مشابه می توانند منبع مفیدی برای پاسخ های محقق باشند. اما گاهی هم ممکن است که روایات بی ربط به مسئله پژوهش هم مورد استناد و نتیچه گیری نادرست قرار بگیرند. دغدغه ای که برای نویسنده جدی نیست موضوع تحول در علوم انسانی است. «مهارت ارتباط موثر» از جمله مهارت های زندگی و یکی از موضوعات مهم جامعه است که در استاندارد جهانی بهداشت نیز تعریف شده است. اما در کتاب پاسخی برای این سؤال نیست که آیا تمام گزاره های ارتباطی، تربیتی و روانشناسی جدید در سیره امام رعایت شده است؟ در کتاب برخی ناگفته ها وجود دارد: دوران امام رضا ع به ویژه در دوران ولایتعهدی ایشان، دورانی خاص در خصوص ارتباط امام شیعه با مخاطبان است. (ص58) بسیار مفید بود که متناسب با هدف کتاب روابط با مأمون تحلیل شوند. یک ولیعهد با یک خلیفه که عقیده متفاوتی دارد چگونه مواجه شده است؟ این رابطه با ارتباط یوسف و پادشاه مصر چقدر مشابهت دارد؟ حدیث سلسله الذهب هم در موقعیت شناسی و زمینه سازی برای بیان، هم دربیان سلسله راویان کلام و هم در فاصله گذاری بین کلام برای بیان روش ارتباطی مؤثر برای ما مناسب است. اما در کتاب فقط نکته اول بیان شده است در حالی که پیام غیرکلامی مهمی در این حدیث هست. فاصله گذاری در حدیث برای برجسته کردن قسمت دوم کلام (بشرطها و شروطها) است تا زیر سایه قسمت اول قرار نگیرد... http://r1001.blog.ir/1398/03/25
18.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در مورد آیه قٰالَ لِلَّذِي ظَنَّ أَنَّهُ نٰاجٍ مِنْهُمَا اُذْكُرْنِي عِنْدَ رَبِّكَ فَأَنْسٰاهُ اَلشَّيْطٰانُ ذِكْرَ رَبِّهِ فَلَبِثَ فِي اَلسِّجْنِ بِضْعَ سِنِينَ (یوسف٤٢) نه تنها بین مفسران اهل سنت بلکه بین مفسران شیعه اختلاف نظر وجود دارد که آیا شیطان یادخدا را در یوسف از بین برد یا در رفیق زندانی او؟ فرج الله سلحشور در قسمت 22 سریال یوسف پیامبر، به جای نظر المیزان و تسنیم، نظر شیخ طوسی و طبرسی و احادیث را برگزیده است. چه باید گفت؟
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
این روزها بازهم رعایت #اعتدال سخت شده است. عده زیادی می گویند دیگران را #قضاوت نکنید و عده ای دیگر مدام لغزشهای دیگران را به یادشان می آورند. اما هم ترک امر به معروف و نهی از منکر و هم سرزنش و تحقیر گناهکار، هر دو عاقبت بدی دارند. امام صادق سلام الله عليه در حدیث تکان دهنده ای می فرماید: مَن عَيَّرَ مُؤمِناً بِذَنبٍ لَم يَمُت حَتّى يَركَبَهُ؛ كسى كه مؤمنى را براى گناهى سرزنش كند، نميرد تا خودش آن گناه را مرتكب شود (ميزان الحكمة: ح14854). همچنین پيامبر صلى الله عليه وآله در حدیثی شگفت مي فرمايند : اَلذَّنبُ شومٌ عَلى غَيرِ فاعِلِهِ اِن عَيَّرَهُ ابتُلِىَ بِهِ وَ اِن اَغتابَهُ أَثِمَ وَ اِن رَضىَ بِهِ شارَكَهُ؛ گناه براى غير گناهكار نيز شوم است، اگر گنهكار را سرزنش كند به آن مبتلا مى شود، اگر از او غيبت كند گنهكار شود و اگر به گناه او راضى باشد، شريك وى است. (نهج الفصاحه، ح 1623). نهی از سرزنش به معنی عدم نهی از منکر و قضاوت و مجازات فرد خاطی نیست بلکه نباید این نهی را وسیله تحقیر و افراط در برخورد قرار داد. چنانچه در حدیثی مهم می خوانیم که زناکار را حد بزنید ولی سرزنش نکنید! «اذا زنت خادم أحدكم فليجلدها الحد و لا يعيرها» (مجموعه ي ورام، ج 1، ص 57). #رامبد_جوان #قضاوت_نکنیم؟
طولانی ترین آیه قرآن درباره نوشتن (کتابت) است. در لایه‌ظاهری، این آیه درباره قرارداد قرض (تداین) است. اما به حکم قاعده جری و تطبیق و به حکم متصرف الوجوه بودن آیات، می توان مباحث این آیه را برای همه انواع نویسندگی تعمیم داد. بر اساس این آیه نویسنده باید بر اساس عدل بنویسد و نویسنده نباید از نوشتن ابا کند، سپس می خوانیم به طور کلی نوشتن با رعایت همه شرایطش سه فایده‌دارد: ذٰلِكُمْ أَقْسَطُ عِنْدَ اَللّٰهِ وَ أَقْوَمُ لِلشَّهٰادَةِ وَ أَدْنىٰ أَلاّٰ تَرْتٰابُواٌ (بقره٢٨٢) اولاً نزد خدا عادلانه تر است ثانیاً موجب آمادگی بیشتری برای شهادت دادن می شود ثالثاً حداقل لازمه شک نکردن است بر اساس قاعده جری و‌تطبیق می توان این سه فایده را برای نویسندگی به صورت عمومی تری بیان کرد: کسی که اهل نوشتن است  اولاً دقت و عدالت او بیشتر می شود (خطاهای فکری او کمتر می شود) ثانیاً برای گفتن و بیان کردن آماده تر می شود (نوشتن به تقویت بیان کمک می کند) ثالثا قاطعیت و عزم او بیشتر می شود (نوشتن اراده و عمل را تقویت می کند). *** برخی افراد بیشتر شفاهی اند مثل افرادی که در جواب پیام صوت می فرستند! برخی افراد هم بیشتر نوشتاری اند مثل افراد خوش قلمی که با اصرار سخنرانی می کنند. کسانی که در ارتباط از نوشتار و گفتار هر دو استفاده می کنند شخصیت کامل تری دارند. روز قلم مبارک
هدایت شده از خدا ودیگرهیچ
مسئله پوشش موضوعی نیست که همه ابعاد آن کاملاً تحلیل شده باشد. از زمانی که شهید مطهری کتاب مسئله حجاب را نوشت بسیاری از مسائل پاسخ داده شده ولی هنوز این مسئله نیازمند تأمل و تفکر است. ستر و پوشش زنان در قرآن دو یا سه حکمت کلی دارد: ۱.کنترل نگاه و آشکار نشدن زینت های پنهان ۲و۳. شناخته شدن مؤمنات و اذیت نشدن آنان. اساسا حکمت پوشش در قرآن از حقایقی است که ناقص تبیین شده است. معمولا حکمت اول مدنظر متدینین است اما حکمت دوم و سوم کمتر مورد تأمل قرار گرفته است. مفهوم اذیت که در سوره احزاب مطرح شده است معنایی گسترده دارد و در مورد انبیاء و مؤمنین از اذیت کلامی و آزار ناشی از حیا تا اذیت ناشی از بهتان را شامل می شود. زینت هم می تواند سبب تأثیر بر عملکرد نفس و قلب و اختلال در تشخیص عقل شود. تفاوت آیه خُمُر در سوره نور و آیه جَلابیب در سوره احزاب این است که در اولی فقط سخن از مؤمنات است و در دومی سخن از نساء النبی هم هست. آیه جلابیت در سوره احزاب نکته جالبی دارد و آن اینکه زنان مؤمن وقتی خود را می پوشانند شناخته می شوند. چطور یک زن با پوشیده شدن شناخته می شود؟ اساساً سوره احزاب سوره النبی است و وقتی سخن از پوشش خانواده نبی است تأکید بیشتری وجود دارد و گرچه تأکید بر تفاوت زنان نبی و دیگر زنان است اما مؤمنین هم در این خطاب تأکیدی سهیم می شوند چون آنها هم جزو خانواده نبی هستند. گویا می خواهد بگوید اگر می خواهید خود را مؤمن پیرو نبی بدانید بیشتر باید پوشش خود را برخود نزدیک کنید کنید. بر اساس یک نقل هم می فهمیم برداشت زنان عصر پیامبر از این آیه پوشش گسترده تری نسبت به آیه خُمُر است. همچون این برداشت در آن روزگار، می توانیم آیه جلابیب را در معنای حداکثری خود آیه چادر(پوشش سرتاسری) بنامیم به شرطی که نخواهیم جلباب را چادر معنا کنیم بلکه فقط بگوییم با این آیه می توان برخلاف آیه خمر حکمت چادری بودن را بدون آنکه حالت اجبار باشد توضیح داد و گفت چادر یکی از نزدیک ترین حالات برای بیان نزدیکی پوشش به بدن و دوری از اذیت است که تاکنون بشر تجربه کرده است. جلباب فخر مؤمنات و‌ عامل شناخته شدن آنهاست و نباید آن را به غیرمؤمنات توصیه کرد مگر اینکه ابتدا آنها را به ایمان دعوت کنیم. پوشاندن چادر به زنان زندانی یا مهمانان کم ایمان این فخر را تضعیف می کند. متن کامل: http://estentagh.blog.ir/post/87
هدایت شده از استنطاق
13.47M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
در بخشی از مستند می بینیم یکی از نخبگان مهاجر، به قرآن اعتقاد دارد و نماز می خواند و حتی نامش فاطمه است اما روسری به سر ندارد. او برای توجیه این کارش می داند که دو آیه پوشش در قرآن وجود دارد و می گوید تفسیرهای مختلفی از حجاب هست اما... *** در پست مربوط به به چالش فهم و تفسیر در این زمینه پرداخته شد ... @estentagh
مقاله «جذابیت در سینما » در اولین جلد از کتاب آینه جادو منتشر شده که در واکنش به فیلمهای روشنفکری که به جذابیت و جذب مخاطب اهمیتی نمی دادند نوشته شده است. اما اهمیت آن بیش از اینهاست. این مقاله اولین متن سینمایی است که خود آوینی میخواست تا در قالب کتاب خوانندگان بخوانند اما محتوای آن به اندازه آنچه که از او علیه سینمای موجود غرب مشهور شده است، مشهور نیست! وقتی از دریچه تفسیر مرحوم مددپور و بحث سینمای اشراقی آوینی را بفهمیم شاید کمتر متوجه باشیم که او در ابتدای کتاب خود از برخی مشهورات و بدیهیات سینما دفاع می کند. در نظر او جذابیت «شرط لازم» است، هر چند «کافی» نیست. فیلم بدون جذابیت فیلم نیست. او بنیان جذابیت سینما را بر ایجاد و ایهام و اعجاب و تفنن و تلذذ می داند. شاید با مطالعه این یادداشت است که علت دفاع او از سینمای هیچکاک و فیلمهایی مانند عروس را بهتر بفهمیم. استغراق ذات سینماست بنیان جذابیت سینما بر ایجاد و ایهام و اعجاب و تفنن و تلذذ است و نمیتواند که نباشد. اما جالب است که این ویژگی ذاتاً منفی نیست انکار مطلق این رابطه، نفی سینماست و این مقصود ما نیست. سخن ما در کیفیت تحقق این رابطه به نحوی است که در آن عقل و اختیار تماشاگر و حریت ذاتی او منکوب واقع نگردد. شهید آوینی در این یادداشت از جذابیتهای منفی و مثبت چند مثال می زند و تا حدی مطلب را از اجمال به تفصیل می آورد اما در پایان می نویسد: آنچه در اینجا بر قلم میگذرد در مقام تبیین حکمی و اعتقادی است، اگرنه، نویسنده خود واقف است که جست‌وجوی راه موکول به تجربه‌ی عملی در کارِ فیلمسازی است. *** پ ن: این یادداشت پس از بحث و بررسی مقاله «جذابیت در سینما» در جلسات آوینی خوانی کرمانشاه به نگارش در آمد. متن کامل: http://r1001.blog.ir/1398/04/29
هدایت شده از استنطاق
گاهی باید قصص مشهور را بازخوانی کرد: روزی از روزها یک پدر وقتی درخواست فرزندانش برای بیرون بردن پسر‌عزیزش از خانه را شنید، با احتیاط پسرش را امانت داد اما او را از دست داد! سالها بعد از این تجربه تلخ، دوباره برادران پسر دیگرش را می خواهند و پدر دوباره این تجربه را تکرار می کند اما این بار با توکل بر خدا از آنها میثاقی الهی اخذ می کند. در نتیجه این تدبیر او ‌پسر دیگرش را هم از دست می دهد!! و‌ چون میثاقی سخت گرفته بود یکی از برادران هم روی برگشت ندارد و بدین ترتیب جمعا سه پسر از بهترین پسرانش کم می شود!!! در این روزهای سخت شیطان خیلی فرصت را غنیمت می داند تا بندگان را ناامید و ناسپاس کند و این سخن را القا کند که چرا من؟ چرا دوباره من؟ اما پدر می گوید فقط کافر است که ناامید می شود، او با توکل تدبیر کرده است پس همچنان امیدوار است و ‌می گوید امید است خدا همه را با هم برگرداند. دیگران این‌پدر منتظر را ملامت می کنند غافل از اینکه روزی می آید که همه خانواده دوباره دور هم جمع می شوند. #لا_تیأسوا_من_روح_الله #قصه_یوسف
تاحالا فهمیدیم که یک برنامه تقلیدی است. آیا این خبر ذاتا نقص این برنامه است؟ شباهت عصر جدید به نسخه اصلی اش یعنی «آمریکاز گات تلنت» «America's Got Talent» بسیار آشکار است. نه فقط نوع دکور با تعداد چهار داور بلکه حتی ضربدرهای زیرمیز و روی صحنه هم شبیه اند و حتی گزارشگر حاشیه ای که وسط اجرا گزارش کوتاهی ارائه می کند هم تقلیدی است. دکمه طلایی به کارت طلایی تبدیل شده است... اما جدا از این جزئیات، پرسش مهم این است: آیا تقلیدی بودن ذاتاً بد است؟ مگر اشکالی دارد که از تجربیات موفق دیگران بهره ببریم؟ تقلیدی بودن با عبرت از دیگران تفاوت دارد و موجب می شود یک‌ پدیده فرهنگی ، که در فضای خاص خودش رشد کرده است، با انتقال تقلیدوار و بدون تفکر در فرهنگ جدید منجربه تعارض هایی شود. علاوه بر این، تجربه نشان داده که‌در تقلیدها ناخواسته و نهایتاً نسخه بدل موجب تبلیغ و‌ترویج نسخه اصلی شده اند و این یعنی تبلیغ رایگان برنامه های دیگران. ما می توانیم از تجربیات دیگران بهره ببریم ولی اینکار نیازمند عزم بومی سازی است و بومی سازی صرفاً با اعمال برخی محدودیتها اتفاق نمی افتد. با این شباهت شدید در ظاهر برنامه بعید است عزم بومی سازی‌در سازندگان وجود داشته باشد. آمریکا سرزمین مصرف و سرگرمی است و استعدادیابی در آن هم بر این اساس تعریف می شود. با این وصف برنامه پربیننده عصرجدید در کنار اثرات مثبت آن برای برخی ایرانیان مستعد، در آمریکایی شدن فرهنگ ایران بی تأثیر نخواهد بود. اساس این برنامه استعدادیابی در حوزه سرگرمی است در حالی که استعداد در حوزه های مهمتری به نفع مردم وجود دارد. این فرهنگ در برنامه عصرجدید ادامه پیدا کرده و‌ تغییرات در حد پوشش و مانند آن است (که اتفاقا این محدودیت ها چون در چارچوب و اقتضای برنامه تحمیلی هستند مخاطب را تشویق می کنند تا در نسخه اصلی بیشتر سرگرم بشوند!) و البته مسائلی مثل سیل و امور خیریه به برنامه اضافه شدند. نکته مهم این است که منظور از بومی سازی هم‌تغییرات مبنایی است نه روبنایی(هر چند برای آن هم همت چندانی دیده نشده است!). جدا از مقایسه، در نسخه ایرانی فرآیندها محل تأمل هستند. مثلاً اساسا اینکه استعداد برتر با نظرسنجی مجازی شناخته شود به اقتضای اصالت سرگرمی برمی گردد. اما آنطوری که شهیدآوینی معتقد است که صورت دیگری متناسب با اعتقادات ما رخ داده باشد در عصرجدید ندیدم. سالها پیش تلاشهای نظری و عملی را شروع کرد تا از تقلید سینمای غرب رها شویم و اکنون مدیران صداوسیما بازهم باید مقالات او را بخوانند. او نزدیک به سی سال پیش گفت: «بر ما تقلید از غربی روا نیست،‌ چرا که تاریخ ما در امتداد تاریخ غرب نیست،‌ ما عصر تازه ای را درجهان آغاز کرده ایم و در این باب،‌ اگر چه سینما یکی از موالید تمدن غربی است،‌ ولکن در نزد ما و در این سیر تاریخی که با انقلاب اسلامی آغاز شده، «صورت» دیگری متناسب با اعتقادات ما خواهد پذیرفت. سینما در غرب چیزی است و در این مرز و بوم چیز دیگر...»(کتاب آینه جادو، مقاله مونتاژ به مثابه معماری در سینما) @rezakarimi
یک حدیث و‌دو ‌تفسیر از و حدیث مهمی نقل شده و جزء وصایای حضرت امام مجتبی (ع) نیز آمده است به این مضمون : "« وَ اعْمَلْ لِدُنْيَاكَ كَأَنَّكَ تَعِيشُ أَبَداً وَ اعْمَلْ لِآخِرَتِكَ كَأَنَّكَ تَمُوتُ غَدا »: برای دنیایت چنان باش که گوئی جاودان خواهی ماند و برای آخرت چنان‌ باش که گوئی فردا می‌میری . این حدیث معرکه آراء و عقائد ضد و نقیض شده است: 1.برخی می‌گویند مقصود اینست که در کار دنیا سخت نگیر و بگو " دیر نمی‌شود " ولی نسبت به کار آخرت همیشه بگو وقت بسیار تنگ است. 2. در مقابل، بعضی دیگر گفته اند اسلام دستور به سهل انگاری نداده بلکه معنی کن لدنیاک کانک تعیش ابدا یعنی آن چنان اساسی و با آینده نگری‌ انجام بده که گوئی تا آخر دنیا زنده هستی. مرحوم دولابی این حدیث را نه در بحث دنیا و آخرت بلکه ذیل مبحث اغتنام فرصت بیان می کند: برای دنیایت چنان کار کن که گویی برای ابد زنده خواهی بود (دیر نمی‌شود، عجله نکن، وقت هست). «و اعمل لآخرتک کانک تموت غدا»: و برای آخرتت چنان کار کن که گویی فردا خواهی مرد (فرصت کم است، سریع باش). (مصباح الهدی، باب اغتنام فرصت) شهید مطهری به دیدگاه دوم تمایل دارد. تفسیر او این است که این حدیث دو بخش دارد و از نظر امور دنیوی اصل ، " بقاء حیات‌ و ادامه عمر " است و از نظر امور اخروی ، " عدم بقاء عمر و کوتاهی آنست " و نهایتاً هم برای دنیا و هم برای آخرت باید عمل کرد. او برای این نظر به روایاتی استناد می کند که می گویند: اعمل عمل امرء یظن انه لن یموت ابدا. (سیری در نهج البلاغه، ص314) اما به نظر می رسد جاودان پنداری در صنایع دنیا مذموم باشد چنانچه که اگر این حدیث را بر قرآن عرضه کنیم می بینیم خدا خطاب به قوم عاد از زبان پیامبرش سازه هایی را که به امید جاودان ماندن ساخته اند در میان نکوهش های آنان یاد می کند: وَ تَتَّخِذُونَ مَصانِعَ لَعَلَّكُمْ تَخْلُدُونَ (شعراء129). علاوه بر این، روایتهایی مانند‌ «اِعمَل لِدُنياكَ بِقَدرِ مُقامِكَ فيها» (جامع الأخبار : ص 511، ح1432)» و « أن تَعمَلَ لِدُنیاکَ بِقَدرَ عُمرِکَ فیها» نشان می دهد روایت اِعمَل لِدُنياكَ كَأَنَّكَ تَعيشُ أبَدا به معنی ساختن های جاودان نمی تواند باشد. پس در مورد روایاتی که عمل را به نیت جاودانگی و حیات ابدی توصیه می کنند می توان گفت که لزوماً عمل فقط برای دنیا نیست. ولی اگر برای دنیا زندگی می کنیم باید به اندازه کوتاهی آن عمل کنیم بلکه باید در دنیا برای آخرت عمل کنیم نه برای دنیا. جالب اینجاست که قبل از روایت مذکور در وصایای امام حسن ع می خوانیم : فَأَنْزِلِ الدُّنْيَا بِمَنْزِلَةِ الْمَيْتَة: با دنیا به منزله مردار برخورد کن! که حلال آن هم دوست داشتنی نیست!( كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، ص: 228). البته شهید مطهری به درستی بیان می کند که نباید در کار اصلاح دنیا کوتاهی کرد و نمی توان به نام دین دنیا را ترک کنیم. پس این حدیث نباید به منزله ترک دنیا باشد. دنیا و آخرت هریک به اندازه وزن و ارزش خود باید مورد توجه قرار بگیرند. اما این حدیث نباید به معنی جاودانه عمل کردن فعالیت دنیایی تفسیر شود چون با آیات و روایات هماهنگی ندارد.
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
در مورد یک است اما به قالب مشهور ژانر محدود نشده و ابعاد انسانی اجتماعی و سیاسی ماجرا را هم نشان می دهد. نحوه برخورد محافظه کارانه دولت با بحران و نزدیک شدن به شخصیت و مسئولین ، انتقاد از وضع سیاسی و امنیتی حکومت، حضور افراد مردمی در مبارزه با بحران... همه این ابعاد سبب شده با یک داستان همه جانبه مواجه باشیم. نمایش ترس و فاجعه، مرگ تدریجی افراد، تولد کودکان آلوده، کشتن حیوانات آلوده، قبرهای سیمانی اجساد آلوده و... با انواع تکنیک های داستانی و فیلمبرداری و‌میزانسن و‌ دکوپاژ و حتی رنگ سرد فیلم در نمایش فضای تیره و تار زندگی در سابق موفق عمل کرده است. جملات قصار شخصیتها مخصوصا آنها که درمورد حقیقت و دروغ گفته شده در فیلم قابلیت تیتر شدن دارند. قصه گویی جذاب و ظریف است و برخلاف که آن را تیپیکال مبتذل توصف کرد به نظرم شرایط بحران را خوب به خواننده منتقل می کند. اما با این حال این اثر توسط آمریکایی ها ساخته شده و حالت های آمریکایی و زبان انگلیسی شخصیتهای روسی قابل توجه است. این مینی سریال ‌فرصتی بود تا لیبرالیسم دوباره از کمونیسم انتقام بگیرد. گفتن از شوروی و‌کمونیسم همیشه برای غرب گرایان فرصتی است تا نقدهای خود را علیه دشمنان خود مطرح کنند اما نباید عبرت از تاریخ فقط به یک جریان خاص محدود شود. قرار نیست هرکه آمریکایی نیست به نام کمونیسم مورد هجمه قرار بگیرد بلکه شعار نه شرقی نه غربی همچنان قابلیت بازتعریف دارد. غربی ها هنوز تاریخ شوروی فروپاشیده را رها نکرده اند و ما هم‌نباید آن را فراموش کنیم.