eitaa logo
خدا ودیگرهیچ
157 دنبال‌کننده
153 عکس
56 ویدیو
34 فایل
در این کانال گفتارها و‌نوشتارهایی بر اساس تفکر توحیدی منتشر می کنم موضوعات متنوعند: از متون دینی تا فلسفه و هنر و حوادث واقعه و آرای اندیشمندان و... مگر نه اینکه توحید همه چیز را در برمی گیرد؟ رضاکریمی @rezakarimi1001
مشاهده در ایتا
دانلود
بازنشر به مناسبت روز عرفه دعای عرفه دو بخش دارد: متن اصلی دعا که به نقل از سیدالشهداء ع است و پیوست دعا که کسی از راویان ادعا نکرده که از امام است و در برخی منابع از ابن عطاءالله اسکندرانی ،عارف سده هفتم هجری، نام برده شده است. « کفعمی دعای عرفه حضرت امام حسین(علیه السلام) را در بلدالأمین تا اینجا نقل فرموده و علاّمه مجلسی در زادالمعاد این دعای شریف را موافق روایت کفعمی ایراد نموده ولیکن سیدبن طاووس در اقبال، بعد از «یا رَبّـِ یا رَبّـِ یا رَبّـِ» این زیادتی را ذکر فرموده: «إِلهِی أَنَا الْفَقِیرُ فِی غِنایَ فَکَیْفَ لا أَکُونُ فَقِیراً فِی فَقْرِی...» اما عدم اثبات انتساب به امام و‌ادعای برخی مبنی بر « عدم سازگاریِ لسان این دعا با ادعیه صادره و شباهت کلام با مضامین فلسفی و‌عرفانی» دلیل نمی شود از جملات لطیف و‌پرمعنای این پیوست ‌دعا نقل نکنیم و در شرح آن نگوییم؛ به ویژه بدانیم مضمون جملات شبه فلسفه و عرفان مانند «أَ یَکُونُ لِغَیْرِکَ مِنَ الظُّهُورِ مَا لَیْسَ لَکَ حَتَّی یَکُونَ هُوَ الْمُظْهِرَ لَکَ»، در دیگر ادعیه مانند دعای صباح امیرالمؤمنین ع: « یا مَنْ دَلَّ عَلى ذاتِه بِذاتِهِ وَ تَنَزَّهَ عَنْ مُجانَسَةِ مَخْلُوقاتِهِ» نقل شده است. اهمیت توجه به این پیوست زمانی بیشتر می شود که بدانیم خدا سخنان حکیمانه غیرانبیاء و اولیاء مانند لقمان را هم برای بندگانش تجویز کرده است و شاید عالم بزرگ سید بن طاووس هم بی جهت سخن یک غیرمعصوم به سخن امام ملحق کرده است و اساسا نحوه نقل دعا در کتاب اوست که موجب این تصور در نزد مخاطبان شده است! به هر حال روز عرفه روز همه این جملات عارفانه است. فقط باید یادمان باشد که با الهی نامه یک عارف مواجه هستیم نه با دعای امام معصوم.
با بیان قضای بی دافع و عطای بی مانع خدا شروع می شود اَلْحَمْدُ للهِ الَّذى لَيْسَ لِقَضآئِهِ دافِعٌ، وَلا لِعَطائِهِ مانِع. شهادت بسیار پرتأکید بر اینکه امکان ادای شکر نیست مگر با کمک نعمتی دیگر و‌تأکید بر این آیه قرآن که وَاِنْ تَعُدُّوا نِعْمَةَ اللهِ لا تُحْصُوها، محور اصلی دعا را تشکیل می دهند و می توانیم بگوییم دعای عرفه دعای اعتراف به حمد و شکر به روش توحیدی است. طوری که همین معرفت هم از سوی خدا الهام می شود و‌نتیجه اش این است که شکر ممکن نیست! و تنها راه اقرار به توحید است. ٌ بر این اساس الطاف خدا به انبیاء بازخوانی می شود و می گوییم فَلَكَ الْحَمْدُ وَالشُّكْرُ. در این دعا با تکرار اَنْتَ الَّذى... و سپس با گفتن اَنَا الَّذى... باز هم حمد و شکر بیان می شود و اعتراف گسترده می شود. از این جهت می توان نام دیگر دعای عرفه را دانست به ویژه آنکه بدانیم معرفت توحیدی ماهیت اعتراف گونه دارد. یکی از الطاف الهی که در دعای عرفه تبیین می شود این است که  لَمْ تُخْرِجْنى لِرَأفَتِكَ بى، وَلُطْفِكَ لى، وَاِحْسانِكَ اِلَىَّ، فى دَوْلَةِ اَئِمَّةِ الْكُفْر...ِ لكِنَّكَ اَخْرَجْتَنى للَّذى سَبَقَ لى مِنَ الْهُدى ، الَّذى لَهُ يَسَّرْتَنى، وَفيهِ اَنْشَأْتَنى آیا این توصیف شامل همه مسلمانانان عرفه خوان بعد از سیدالشهدا می شود؟ آیا خود سیدالشهداء در دولت کفر زندگی نکرد؟ با توجه به مقابله بین دولت کفر و هدایت سابقه می توانیم بگوییم شاید منظور از دولت کفر شرایط استضعاف و غلبه کفر و‌عدم هدایت آسان است نه لزوما حکومت مخالف. پس اگر نگوییم‌این بخش از دعا زمان دار و تقیه بردار است، معنی این فراز از دعا این است که هر کس که در هدایت رشد کرده باید به شکر این نعمت اعتراف کند.
#آزادی_انسان از مجموعه کتب #بینش_مطهر است که آثار نشر صدرا را دوباره تدوین کرده است. این کتاب با دغدغه سؤالات معاصر نوشته شده است؛ آزادی، جهاد و برده داری ذهن جوان متجدد را درگیر کرده است اما متأسفانه علما کمتر بدون محافظه کاری وارد این مسائل شده اند. اکنون که روشنفکران و تکفیریها این مسائل را به نحو غلط مطرح کرده اند این گفتارها ارزش تازه ای پیدا کرده اند و بر ماست که این راه ناتمام را ادامه دهیم
مصاحبه با در نکات مهمی داشت. یک با حدود 400 اثر چاپ شده و چاپ نشده که را از بهتر می شناسد کسی که اصطلاح را ابداع کرد و برجسته ترین محقق و است.
اگر روز میلاد مولود کعبه را نامیده اند روز غدیر قطعا است. نبی و ولی نسبتهای مختلفی داشتند: استاد و شاگرد، پیامبر و‌پیرو، مولا و بنده... اما روز غدیر نبی گفت علی برادر من و جان من است؛ و چه زیباست که در این روز  عقد اخوت بسته می شود. و شاید تأکید بر اطعام مؤمنین تأکید بر همین برادری باشد. از آغاز خلقت بسیار پرفراز و نشیب است و سرشار از عاشقانه ها و ها است و برادری همیشه طعم شیرینی نداشته است. تاریخ انبیاء به یک معنا تاریخ برادری است. موضوعی بسیار مهم و کاربردی برای زندگی ماست.  در این باره گفتنی بسیار است... بیایید همگی در تدبر کنیم. بر همه برادران و خواهران مبارک
هدایت شده از Karimi
1.73M
برائت نام با مسمی تری برای سوره توبه است. این سوره به شناخت ما از مولای ما کمک زیادی می کند چون در تاریخ و در قرآن می فهمیم که برائت مأموریت ویژه علی ع است. 
این‌نوع نقشه ها و طراحی ها الهام بخش هستند. ورود اسلام به ایران مسئله مهمی است که باستان گرایان و شرق شناسان و مسلمانان در مورد آن نوشته اند. بعد از این سؤال دوم این است که چرا ایرانیان به تشیع گرایش پیدا کردند؟
👆این‌نوع نقشه ها و طراحی ها الهام بخش هستند. ورود اسلام به ایران مسئله مهمی است که باستان گرایان و شرق شناسان و مسلمانان در مورد آن نوشته اند. بعد از این سؤال دوم این است که چرا ایرانیان به تشیع گرایش پیدا کردند؟ به نظرم علاوه بر پاسخهای داده شده می توان گفت چون ایرانیان قوم‌ باطن گرایی هستند و از این جهت اهل حکمت و‌عرفان بوده اند و کمتر ظاهرگرا بودند اینجاست که می بینیم سابقه بت پرستی در تاریخ ایران نیست. باطن گرایان استعداد بیشتری برای ولایت پذیری دارند. به نظرم مهم‌ترین عامل تاریخی تشیع‌ایرانیان بوده که بسیاری شهرهای ایران قدمگاه ایشان شد و به دنبال این سفر سادات موسوی هم در نقاط مختلف از شیراز تا قم و طبرستان را حرم خود ساختند و به بخشی از هویت ایرانی تبدیل شدند.
سالها پیش بود که یک سیاستمدار گفت بود. آن روز او یک غرض از گفتن این سخن داشت و دیروز که من مقاله برادرکشی در قرآن را نوشتم طور دیگری این جمله را تحلیل کردم و گفتم این جمله هم غلط است و هم درست! امروز که حس ضد عراقی قدری بالاگرفته این جمله بازهم قابل تأمل است. بعد از رفتن صدام که عامل اصلی این برادرکشی بود بازهم راه های عتبات باز شد و ایرانی ها و عراقی ها با هم برخورد کردند؛ خویشاوندان دو ملیتی دوباره یکدیگر را پیدا کردند. در حرم ائمه رزمندگانی که دیروز علیه هم جنگیدند روبروی گنبد و ضریح نشسته در کنار هم به امام فکر می کردند. عراقی ها پاهای کسانی که دیروز به سمت آنها تیر شلیک کرده بودند را در دستان خود تکریم می کردند و گاهی که خاطره گویی گل می انداخت نزدیک بود بازگویی جزئیات بیشتر یک عملیات کار را به جای باریک بکشاند! در این میانه با ساختن مستند غرض دیگری از بیان برادرکشی داشت. ولی چراغ راه ما باید قرآن باشد. می گوید همه ما فرزندان توحید هستیم و بالاترین مظهر توحید ائمه هستند و تولی و تبری باید بر این محور باشد. اکنون دوباره خطر برادرکشی به مشام می رسد، آن هم در آستانه اربعین که مظهر برادری و فداکاری در راه حسین علیه السلام بود. فراموش نکنیم که .
پیشنهاد کتاب برای محرم فتح خون و روایت فتح (گنجینه آسمانی) دو اثر پر جذبه آوینی هستند که در دوران معنوی زندگی او در دهه شصت نگاشته شده اند. رشد نظری آوینی از سال 68 به بعد است ولی این دو به صورت اشاره وار حاوی بذر اندیشه ای بودند که او سالها بعد در مقالات مجله سوره تبیین کرد. متن کامل یادداشت: http://r1001.blog.ir/1396/01/27
در آثار خود تلاش کرده است معنای برخی کلمات کلیدی را بازخوانی کند. یکی از این معانی تقواست. او معتقد است ما دو نوع می توانیم داشته باشیم: تقوایی كه ضعف است و تقوایی كه قوّت است. «نوع اول اینكه انسان برای اینكه خود را از آلودگیهای معاصی حفظ كند، از موجبات آنها فرار می كند و خود را همیشه از محیط گناه دور نگه می دارد؛ ...نوع دوم اینكه در روح خود حالت و قوّتی به وجود می آورد كه به او مصونیت روحی و اخلاقی می دهد كه اگر فرضاً در محیطی قرار بگیرد كه وسایل و موجبات گناه و معصیت فراهم باشد» (مجموعه آثار شهید مطهری . ج23، ص: 693). او با ریشه یابی لغت تقوا که به معنای وقایه و نگهداری است می گوید ترجمه پرهیزگاری برای تقوا مناسب نیست بلکه تقوا خودنگهداری است. این تغییر در ترجمه مقدمه تغییر از تقوای ضعف به تقوای قوت می شود. در اثر این تغییر جهت افراد متقی اجتماعی تر می شوند و تقوا بیشتر از حالت خارجی و ظاهری، جنبه درونی و باطنی پیدا می کند. اکنون می توان معنایی سوم برای تقوا را در نظر گرفت؛ همانطور که نگهداری دوجنبه ایجابی و سلبی دارد تقوا هم باید این دو حالت را در خود داشته باشد. نگهداری یعنی حفظ یک چیز و پرهیز دادن آن از آفات و خطرات. در این تعریف بازهم مفهوم وقایه و نگهداری مدنظر است ولی تلاش می شود این معنا عمیق تر فهم شود. تقوا ترکیبی از شکر و صبر است. متقی هم از خوب به خوبی بهره می برد و هم از بد اجتناب می کند. در هر دو تعریف تقوای ضعف و قوت تنها جنبه سلبی تقوا مدنظر است اما با تحلیل خطبه متقین و اوصاف متقین در قرآن می فهمیم بهره از دنیا و اخذ نعمتهای خدا هم جزو ساختار تقواست. متقین فقط محرومیت نمی کشند بلکه فاکهین و فرحین هم هستند! متقین هم با ترس و هم با بشارت مأنوس هستند: در اوصاف متقین در نهج البلاغه می خوانیم که: «شب می کند در حالی که همتش شکر است: يُمْسِي وَ هَمُّهُ الشُّكْرُ ». در ادامه هم می خوانیم که متقی همزمان هم شاد و هم نگران است: «وَ يُصْبِحُ فَرِحاً حَذِراً لِمَا حُذِّرَ مِنَ الْغَفْلَةِ وَ فَرِحاً بِمَا أَصَابَ مِنَ الْفَضْلِ وَ الرَّحْمَةِ». متقین هم اکنون در جناب و نهر ها و عیون هستند و علاوه بر حفظ از عذاب، هم اکنون داده های الهی را اخذمی کنند و به آن خوش می شوند: إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي جَنَّاتٍ وَ نَعِيم ، فاكِهينَ بِما آتاهُمْ رَبُّهُمْ وَ وَقاهُمْ رَبُّهُمْ عَذابَ الْجَحيمِ (طور17و18) إِنَّ الْمُتَّقِينَ فىِ جَنَّاتٍ وَ عُيُونٍ ءَاخِذِينَ مَا ءَاتَئهُمْ رَبهُّمْ إِنهَّمْ كاَنُواْ قَبْلَ ذَالِكَ محُسِنِينَ(ذاریات15و16) @rezakarimi1001