eitaa logo
شعر و سبک. رضا نصابی. یا رقیه 09129317823
1.2هزار دنبال‌کننده
155 عکس
250 ویدیو
12 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5807877647799158729.mp3
797.9K
🔘🔘9⃣2⃣4⃣🔘🔘 ☑️بنداول چشمت روشن حسین دادن به من حسین«ع» اینجا دشنام چشمت روشن حسین من و بردن حسین «ع» تو اون ازدحام به هم ریختم به هم ریختم به هم ریختم نبودی تو شام به هم ریختم به هم ریختم به هم ریختم سنگ از روی بام سرم ریختن سرم ریختن سرم ریختن غریب مادر عزیزخواهر •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈• ☑️بنددوم شد حال من خراب مثل حاله رباب با قلبی خون قران خوندی و داد با خیزرون جواب پست ملعون حال دلم رو نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن به اشک چشمام می خندیدن می خندین می خندیدن کنار رأست می رقصیدن می رقصیدن می رقصیدن غریب مادر عزیزخواهر •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈• ☑️بندسوم سخت تر از کربلا بودش شام بلا ای وای ای وای دادن مارو عذاب دور از چشمت بابا ای وای ای وای قومه بی فرجام مارو بردن مارو بردن مارو بردن تو ملا عام مارو بردن مارو بردن مارو بردن تو بازار شام مارو بردن ماروبردن مارو بردن غریب مادر عزیزخواهر
4_5807877647799158729.mp3
797.9K
🔘🔘9⃣2⃣4⃣🔘🔘 ☑️بنداول چشمت روشن حسین دادن به من حسین«ع» اینجا دشنام چشمت روشن حسین من و بردن حسین «ع» تو اون ازدحام به هم ریختم به هم ریختم به هم ریختم نبودی تو شام به هم ریختم به هم ریختم به هم ریختم سنگ از روی بام سرم ریختن سرم ریختن سرم ریختن غریب مادر عزیزخواهر •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈• ☑️بنددوم شد حال من خراب مثل حاله رباب با قلبی خون قران خوندی و داد با خیزرون جواب پست ملعون حال دلم رو نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن به اشک چشمام می خندیدن می خندین می خندیدن کنار رأست می رقصیدن می رقصیدن می رقصیدن غریب مادر عزیزخواهر •┈┈┈┈••✦•••✿•••✦••┈┈┈┈┈• ☑️بندسوم سخت تر از کربلا بودش شام بلا ای وای ای وای دادن مارو عذاب دور از چشمت بابا ای وای ای وای قومه بی فرجام مارو بردن مارو بردن مارو بردن تو ملا عام مارو بردن مارو بردن مارو بردن تو بازار شام مارو بردن ماروبردن مارو بردن غریب مادر عزیزخواهر
☑️بنداول دنبال قافله به دستم سلسله می دویدم با تنی مجروح و پای پر ابله می دویدم‌ ..... به یاد اصغر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت با دیده ی تر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت با قلبه مضطر رباب می سوخت رباب می سوخت رباب می سوخت تو هرمکان رو نی زدن چوب به لب بابام میونه بزم مِی زدن چوب به لب بابام بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بنددوم می خوردیم بی امون لگد و تازیون از این و اون می دیدم که می زد به لبت خیزرون با چشمه خون یه عده اشرار زدن مارو زدن مارو زدن مارو تو کوچه بازار زدن مارو زدن مارو زدن مارو میونه انظار زدن مارو زدن مارو زدن مارو زدن مارو چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س چهل ساله یارم فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندسوم ای وای از شهرشام ای وای از دحام ای وای ای وای ای وای از کوچه و از نگاه عوام ای وای ای وای به اشکای ما می خندیدن می خندبدن می خندیدن دور و بر ما می رقصیدن می رقصیدن می رقصیدن حال مارو که نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن نفهمیدن چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س چهل ساله یارم فقط آه و فقط ناله س فقط ناله س بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄• ☑️بندچهارم می بینم گهواره بچه ای شیر خواره محزون‌می شم می بینم هر جایی روسریه پاره گریون می شم چهل ساله کارم فقط روضه س فقط روضه س فقط روضه س چهل ساله کارم فقط نوحه س فقط نوحه س فقط نوحه س چهل ساله کارم فقط گریه س فقط گریه س فقط گریه س بابای بی سر غریب مادر ┄•┄┅═══••↭••═══┅┄•