eitaa logo
نامه های تبیین
168 دنبال‌کننده
221 عکس
163 ویدیو
4 فایل
نامه های تبیین می کوشد در چارچوب "جهاد تبیین" به سهم خود به تبیین مسائل اجتماع ایران بپردازد.
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم افول دینداری ایرانیان، از ادعا تا واقعیت ‌ می گویند مردم ایران از دین رویگردان شده اند و برخی نیز با تعبیری دیگر از افول باورهای دینی ایرانیان گفته اند. ( یادداشت تامل برانگیز عباس عبدی در باره افول باورهای دینی در جامعه ایران، https://www.khabaronline.ir/news) و اما پاسخ: الف. پروژه های دین زدایی ۱- پهلوی ها پهلوی ها با اجرای الگوی توسعه غربی به شیوه ای ساختاری به دین زدایی، مبارزه با سنت های بومی و مخالفت با ارزش های اصیل ملت ایران پرداختند و بخش هایی از مردم را از دین دور ساختند اما ملت دوباره به بیداری رسید و با انقلاب اسلامی نه بزرگشان به دین زدایی پهلوی ها در گوش جهانیان پیچید. ۲- غربگرایان غربگرایان پسا انقلاب نیز پس از اندی انقلابی گری رادیکال، با همان رویکرد و همان الگو به دین زدایی گرویدند و در مبارزه با معتقدات دینی از هیچ کوششی دریغ نورزیدند و لشکری از نخبگان و جوانان سکولار پروراندند. ۳- توسعه و دین زدایی توسعه و نوسازی غربی، "یک رشته اسباب و مسببات را می آورد... و موجب سست شدن اصول و قواعدی می شود که رسم و سنت بر رفتار مردم حاکم می کند ... نوسازی رشته نظم سنتی اجتماع را می گسلد و از نقش و تاثیر خانواده و مذهب سنتی می کاهد"و عامل سست شدن باورها و معتقدات مذهبی است.( دانیل لیتل، تبیین در علوم اجتماعی، درآندی بر فلسفه علم الاجتماع، ترجمه عبدالکریم سروش، نشر صراط، ص: ۴۰، نیز مسعود چلبی، جامعه شناسی نظم، تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، نشر نی، صص: ۱۰۷- ۱۱۰) بنابراین کارگزاران و اصلاح طلبان که طراح و مجری الگوی نوسازی و توسعه غربی پسا انقلاب بوده اند نمی توانند سست شدن باورها، دگرگونی ارزش ها و افول دینداری بخشی از جامعه ایران را با دادن آدرس غلط به نظام ج ا ا نسبت دهند. ب. پیشینه روایت روایت افول دینداری ایرانیان تازه نیست. فراوان بوده اند، جهانگردان ایراندیده که از خلقیات منفی، پلشتی ها، بی قیدی و بداخلاقی ایرانیان نوشته اند. از ایرانیان نیز محمدعلی جمالزاده، صادق هدایت، مهندس مهدی بازرگان و ... پیش از انقلاب چنان سخنانی گفته اند. مثلا مهندس مهدی بازگان به سال ۱۳۵۷، (پیش از انقلاب اسلامی) در کتابش ایرانیان را پفیوز نامید. ج. واقعیت دینداری ملت به رغم روایت های مذکور، آخرین افکار سنجی هایی که من دیده ام، بیش از ۷۰ درصد از ایرانیان دیندار و خداپرستند. ( طرح سنجش هویت ملی ایرانیان، موسسه مطالعات ملی، زمستان ۱۳۹۹) د. عصر احیای دین با وجود تمام تلاش های غرب طی سیصد سال گذشته دین ورزی و دین گرایی پس از انقلاب اسلامی در در سراسر جهان رو به احیا نهاده است و پرشتاب به پیش می رود. ( اسلام، پرسرعت ترین رشد بین ادیان دنیاhttps://www.aparat.com/v/36Q0S) سایت ویژوال کاپیتالیست نیز می نویسد: اسلام سریعترین دین در حال رشد در جهان است و پیش بینی میشود (از ۱.۸ میلیارد در سال ۲۰۱۵ به حدود ۳ میلیارد در سال ۲۰۶۰). (https://www.visualcapitalist.com/mapped-major-religions-of-the-world) @haghaygh_sansor_shodeh رضایی شنبه ۲ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم آیا رهبری رشد مردم را نفی کرده اند؟ طرح مساله رهبر انقلاب گفتند مگر همه مردم امکان تحلیل آن مساله ( موضوعات رفراندوم) را دارند. این بیان سبب سوء تفاهم شد و برخی از رسانه ها تعبیر اهانت از آن استنباط کردند. من در چند نوشتار به این موضوع خواهم پرداخت. نخست مفهوم لفظ امکان و عدم امکان را می کاوم و سپس به مصادیقی اشاره می کنم که امکان تحلیل از مردم سلب شده است. ۱- مفهوم امکان دهخدا واژه امکان را چنین تعریف می کند: قادر گردانیدن بر چیزی و کاری و قدرت دادن. امکنه من شی، پابرجا کردن، جای دادن. ممکن گشتن. ۲- مفهوم عدم امکان رهبری از عدم امکان مردم در تحلیل موضوع رفراندوم گفته اند اینک با توجه به تعریف لغوی می توان گفت واژه عدم امکان خواه به وضع تعیینی ( مراد واضع لفظ) و خواه به وضع تعینی ( کثرت استعمال) بر فقر مطلق و یا محرومیت مطلق از یک یا چند نعمت دلالت ندارد. در اینجا می توان گفت عدم رشد، عدم اهلیت و یا عدم صلاحیت تحلیلی مردم مراد نبوده است تا گفته شود چطور سال ۱۳۵۸ مردم از اهلیت و رشد برخوردار بودند و اینک نیستند؟ یک مثال ابهام را روشن می کند. بسا ثروتمندی عاقل، بالغ و رشید که تاجر موفقی نیز هست در شرایطی قرار گیرد که نتواند از دارایی اش بهره ببرد. در این صورت می گویند او امکان برخورداری از دارایی اش را ندارد. این تعبیر به معنای فقر، اعسار و یا محجوریت او نیست. ممکن است او را به گروگان گرفته باشند و یا دسته چک او به سرقت رفته باشد و یا با شکایتی حساب او را مسدود و یا با دریافت دستور موقت تجارتخانه او را پلمپ کرده باشند و دهها سبب و علت دیگر می توانند پدید آورند تا بهره مندی او از دارایی اش ولو به طور موقت ناممکن شود. حال در چنین شرایطی اگر او نتواند هزینه ضروری خاصی را برای خود و خانواده اش تامین کند و کسی بگوید او امکان پرداخت وجه ندارد به تاجر مورد نظر توهین ننموده و او را ندار و فقیر ننامیده است و یا اهلیت تمتع و استیفای او را نفی نکرده است. بدیهی است با توجه به قرینه حالیه و مقالیه مراد رهبر انقلاب این نیست که ملت رشید و بالغ نیست و یا ذهن مردم ناتوان است، تا اهانتی لازم آید. ایشان مردم را بسیار تکریم و تمجید کرده ( بیانیه گام دوم) و به ملت ایران ابراز تعظیم نموده است. ( ۲۶ بهمن ۱۴۰۱ در دیدار مردم تبریز با رهبر انقلاب) بنابراین ممکن نیست مراد ایشان عدم رشد ملت باشد. ۳- مصداق های سلب امکان تحلیل بسا موانعی عارضی، تحلیل را برای مردم، ممتنع سازد. مانند آنکه احزاب و سیاست پیشگان با پروپاگاندا امکان تحلیل را از مردم بستانند. سلب امکان تحلیل مردم در ادوار مختلف دیده شده است. ۳-۱- نمونه های صدر اسلام ماجرای سقیفه یکی از آنهاست، خدعه قرآن به نیزه کردن معاویه نمونه دیگر و تحمیل قرارداد عزل امام مجتبی ع از حکومت از دیگر مصادیق است. ۳-۲- نمونه دوره پهلوی رفراندوم فرمایشی شاه ( ۶ بهمن سال ۱۳۴۱) نمونه ای دیگر به شمار می رود که در آن انقلاب سفید شاه و اصول شش‌گانه آن، توسط حکومت وقت، با برگزاری همه‌پرسی‌ به رای گذاشته شد. این رفراندوم، توسط حوزه علمیه قم و علمایی همچون امام خمینی و آیت‌الله حکیم به دلیل نبود فضای سالم و آزاد انتخاب، فقدان مهلت کافی برای تامل و اندیشیدن مردم در باب رفراندوم و ابهام اصول ششگانه انقلاب سفید تحریم شد با این حال روزنامه‌های وقت نوشتند اصول پیشنهادی شاه در طرح انقلاب سفید با پنج میلیون و ششصد هزار رای موافق، در مقابل چهار هزار و دویست رای مخالف به تصویب رسید و کندی رئیس جمهور وقت آمریکا، پس از اعلام نتایج جعلی رفراندوم، برای محمدرضا پهلوی پیام‌ تبریک فرستاد. ۳-۳- نمونه های پس از انقلاب به سال های ۱۳۸۸ و ۱۳۹۲ احزاب به آسانی توانستند قدرت تحلیل مردم را زایل کنند و اهداف خود را پی گیرند در اولی با دروغ تقلب دو قطبی خطرناکی آفریدند، مردم را به خیابان ها کشاندند و کشور را به سمت بی ثباتی و سقوط سوق دادند و شکاف عمیقی بین مردم از یک سو و بین مردم و نظام ایجاد کردند. در دومی نیز با پروپاگاندا توانستند توان تحلیل درست را از مردم سلب کنند و به نفع آقای حسن روحانی از مردم رای بگیرند و او به عنوان رئیس جمهور هشت سال بر ایران حاکم کنند و او نیز خسارات جبران ناپذیری به کشور وارد کرد. رضایی دوشنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم " پنجه عُقاب" و خشم ذو عِقاب ۴۳ سال پیش نظامیان امریکا پس از شش ماه تمرین در صحرای نوادا، در طبس با قهر سربازان خداوند قهار( شن و باد) عذاب دردناکی چشیدند. این امداد غیبی اولین نشانه افول قدرت نظامی امریکا را پدیدار نمود. پس از آن شکست یکی دو ماه بعد دوباره طرح بزرگی اجرا در آوردند تا مجددا به ایران حمله کنند. هواپیماهای سی یکصدو سی را به موتوری مجهز کردند که عمودی پرواز کنند تا بدون نیاز به فرودگاه در تهران در نقاط معین فرود آیند اما به هنگام مانور و آزمایش، هواپیما در امریکا آتش گرفت و طرح دوم نیز شکست خورد. تا آن زمان، امریکا( و حتی فرانسه و یا انگلیس ) با اعزام فقط یک هواپیمای حامل نظامیان خود هر بارحکومتی را به راحتی سرنگون کرده بودند. 《 و ارسل علیهم طیرا ابابیل. ترمیهم بحجاره من سجیل، فجعلهم کعصف ماکول، سوره فیل، آیات ۳، ۴ و ۵.انَّ رَبَّكَ لَذُو مَغْفِرَةٍ وَ ذُو عِقابٍ أَلِيمٍ سوره فصلت، آیه 43 》 رضایی سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم طرح مساله چند تن روحانی، نویسنده و فعال سیاسی مرتب می گویند، اشتباه کاری و علم ستیزی نظام ج ا ا عامل بحران های اجتماعی، فرهنگی و سبب گریز جوانان از دین و نمادهای دینی بوده است. اما پاسخ: دکتر مسعود چلبی می نویسد: " جریان نوسازی و طی کردن مسیر توسعه موجد دگرگونی های متعددی در سطح اندیشه، نگرش و گرایش است. در این فرآیند، خطوط راهنمای پیشین، مرجعیت خود را از دست داده و اشکال متفاوتی از قواعد جدید به وجود می آید. این وضعیت سرچشمه اشکال مختلف اختلال های هنجاری ( تضاد هنجاری، ناپایداری هنجاری، بی هنجاری و یا چندگانگی ساختاری) خواهد شد." ( مسعود چلبی، جامعه شناسی نظم، تشریح و تحلیل نظری نظم اجتماعی، تهران، نشر نی، ۱۳۷۵، ص: ۱۰۷- ۱۱۰) ملاحظه: راستی معلوم نیست کدام طیف سیاسی و اقتصادی، الگوی نوسازی و توسعه غربی را از سال ۱۳۶۸ به ملت تحمیل کرد و عملا دین زدایی را زمینه سازی نمود؟ رضایی سه شنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم دکتر غنی نژاد : مگر امام ره و رهبری اقتصاددانند؟ چرا باید از نظریات آنها متابعت کنیم اگر اهل علمیم. پاسخ نقضی ۱- مگر پهلوی ها اقتصاددان بودند که اقتصاد سرمایه داری را بر ایران حاکم نمودند. ۲- مگر آقای هاشمی رفسنجانی اقتصاددان بود که اقتصاد لیبرالی و الگوی توسعه غربی را برگزید ؟ ۳- مگر آقایان سیدمحمد خاتمی و حسن روحانی اقتصاد خوانده اند که همان الگوی غربی را ادامه دادند؟ استنتاج پاسخ دکتر غنی نژاد یا این است که آنان مطابق گفتمان مطلوب من عمل نموده اند پس کاری علمی کرده اند. در این صورت معلوم می شود فقط محفوظات خود را علم می پندارد. این همان پنداره ای است که صد سال پیش پوزیتیویست های حلقه وین داشتند و بطلان آن روشن شده است. و یا ممکن است پاسخش این باشد که آنان براساس مشورت اقتصاددانان عمل کرده اند. در این صورت می گوییم امام ره و رهبری انقلاب نیز با مشورت آن دسته از اقتصاددانانی سخن گفته اند که منتقد مکتب لیبرالی اقتصاد بوده اند. رضایی جمعه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم مگر اقتصاد علم است؟! بخش نخست دکتر غنی نژاد در مناظره با دکتر درخشان قاطعانه از علم اقتصاد گفت و تعریضی به امام ره و رهبری هم داشت. درحالیکه همگان اقتصاد را علم نمی شمارند. من بی آنکه دیدگاه منتقدان را رد یا تایید کنم. پاره ای از انتقادات را می آورم. ۱- اقتصاد هنوز علم نیست اقتصاد هنوز یک علم به شمار نمی رود. تا اوایل قرن هجدم اقتصاد ترکیبی از مباحث سیاسی، اخلاقی، فلسفه و منطق به حساب می‌آمد. آدام اسمیت موضوع اقتصاد را تحقیق در ماهیت و علل ثروت ملل تعریف می کند. اما مطابق تعریف جدید " اقتصاد، رفتار بشر را به عنوان رابط بین نیازهای نامحدود و عوامل تولید کمیاب، مطالعه می کند" (آیا اقتصاد علم است https://www.eghtesadonline.com) ۲- عدم قابلیت آزمایش رابرت مورفی می گوید نمی توانیم قواعد اقتصادی را آزمایش کنیم آن طور که مثلا یک فیزیکدان اتم ها در یک شتاب دهنده ذرات را بررسی می کند. لذا فرقی اساسی میان رشته ای اجتماعی چون علم اقتصاد و علمی «طبیعی» مثل فیزیک هست. ۳- کشف ذهنی قواعد پایه ای قواعد پایه ای اقتصاد قابل کشف از طریق استدلال ذهنی است. معنا ندارد که قواعد اقتصاد را «آزمایش کنیم». ۴- حدس های غلط اقتصاددانان حدس های زیادی می زنند که بسیاری از آنها می تواند غلط از آب درآید، وانگهی هسته مرکزی اقتصاد، قواعد و مفاهیم است که آزمایش پذیر نیست. (آیا اقتصاد علم است؟ https://www.magiran.com/article /2225850) ۵- تلاش برای تبدیل اقتصاد به یک علم از زمان اسمیت تاکنون، هدف نهایی اقتصاددانان همواره این بوده که هنر خود را به یک علم تبدیل کنند. آنان با در نظر داشتن این هدف، ریاضیات را آزمایش کردند. اما در اواخر قرن نوزدهم میلادی علم فیزیک را الگوی اقتصاد تصور نمودند. آلفرد مارشال، اقتصاددان برجسته قرن نوزدهم و مبدع اقتصاد مدرن، چنین می اندیشید. ۶- انطباق رفتار انسانی بر قوانین طبیعت برخی تصور کردند الگوهای فیزیکی قابل انتقال به رفتارهای انسانی هستند. این تصور از آن اقتصاد مارژینالیستی است. برخی از آنان حتی تا آنجا پیش رفتند که آشکارا لذت یا آنچه را که آنها سود و منفعت می‌نامیدند به انرژی تشبیه کنند. کم مانده بود بگویند معاملات بازار - مانند علم فیزیک - از قوانین طبیعت پیروی می‌کنند. ۷- نقص فرضیات و مقدمات طی سال های اخیر مطالعاتی درخور و جدی انجام گرفت و نتیجه بررسی ها این بود که اغلب فرضیات و مقدمات اقتصادی، ناقص اند.  ۸- فقدان قانون جهان شمول برخلاف فیزیک، هیچ قانون جهانی ثابت در زمینه اقتصاد وجود ندارد. برای مثال نمی‌توان قانون جاذبه را از قوانین طبیعت حذف کرد، ولی، طبیعت اجتماعی انسان‌ها هرگونه قانون رفتاری را موقتی و غیرقطعی می‌سازد. ۹- فقدان راه سنجش فرمول ها هیچ راهی برای سنجش درستی فرمول‌های اقتصادی وجود ندارد. لذا اقدامات انسانی به آسانی قابل سنجش نیستند. ۱۰- دشواری تشخیص متغیرها متغیرهای تعیین‌کننده فعالیت اقتصادی را نمی‌توان به آسانی مشخص کرد و بر خلاف فیزیک، انجام آزمایش‌های دقیق اقتصادی امکان‌پذیر نیست. ۱۱- هشدار برنده جایزه نوبل در دهه 50/ 70 واسیلی لئونتیف، برنده نوبل اقتصاد گفت داده‌های انسانی با آنچه در علوم طبیعی شاهدیم متفاوت هستند. پس اقتصاددانان بهتر است زمان کمتری را صرف تکمیل مباحث ریاضی کرده و بیشتر به تحلیل داده‌ها بپردازند. هرچند توصیه لئونتیف نادیده گرفته شد، اما اتفاقاتی که در دهه 1370/ 1990 رخ داد، اقتصاد جهان را به مرز نابودی کشاند، دیدگاه او را تایید کرد. ۱۲- همراهی با سیاست واقعیت این است که اقتصاد یک ساختار اجتماعی است که لزوما با سیاست همراه است و فقط به این خاطر که سیاست‌های اقتصادی زندگی افراد را عمیقا تحت تاثیر قرار می‌دهد، مردم به شرکت در مباحث اقتصادی علاقه بسیار بیشتری نسبت به پرداختن به مباحث فیزیکی دارند.  اگر اقتصاددانان اواخر قرن بیستم طبق توصیه لئونتیف به شناخت موضوع مورد مطالعه خود می‌پرداختند شاید می‌توانستند پیش‌بینی کنند سیاست چگونه بر الگوهای آنها تاثیر خواهد گذاشت. این بی‌توجهی عامدانه اقتصاددانان، واکنش‌هایی را که علیه آنها به جریان می اندازد توجیه می کند. ۱۳- هنر اقتصاد برخی برآنند که اقتصاد، هنری است که نیاز به درک قدرت، روان‌شناسی، فلسفه، تاریخ و جامعه شناسی دارد این رشته. «کمتر علمی، و بیشتر اجتماعی» است و می‌تواند دستورالعملی برای اقتصاد باشد. ( اقتصاد علم است یا هنر؟ https://jamejamonline.ir/fa/news/1176798)
بخش دوم ۱۴- تناقض دیدگاهها جایزه نوبل اقتصاد سال ۲۰۱۳ سه برنده آمریکایی داشت؛ لارس هانسن و یوجین فامای از دانشگاه شیکاگو و رابرت جیمز شیلر از دانشگاه ییل. نکته عجیب درباره برندگان جایزه نوبل آن سال، کارها و تحقیقات در ظاهر متناقض شیلر و فاما درباره بازارهای مالی بود که طعنه‌های زیادی را روانه اقتصاددان‌ها کرد و حتی علم بودن اقتصاد را هم زیر سوال برد. اگر سوالی را از سه اقتصاددان بپرسید، سه پاسخ متفاوت دریافت خواهید کرد.» این یک گلایه قدیمی از اقتصاددان‌هاست. اخیرا باز هم این گلایه به ذهن خیلی‌ها خطور کرد؛ زمانی که جایزه نوبل اقتصاد به سه اقتصاددان تعلق گرفت که نظرات دو نفر از آنها، یعنی رابرت شیلر از دانشگاه ییل و یوجین فاما از دانشگاه شیکاگو پیرامون عملکرد بازارهای مالی متناقض به نظر می‌رسد. در نگاه اول، تفکرات شیلر پیرامون نقش «شور غیرعقلایی» در بازارهای سهام و مسکن با کارهای فاما ممکن است متناقض به نظر آید، چرا که فاما نشان می‌دهد این بازارها اخبار را به شکل موثری در قیمت‌ها منعکس کرده‌اند. برخی شگفت‌زده شدند که چگونه برجسته‌ترین افتخار در یک علم به دانشمندانی با نظرات متضاد تعلق می‌گیرد؟ کایران هیلی، استاد جامعه‌شناسی در دانشگاه دوک با لحنی طعنه‌آمیز در توییتر نوشت: «باید در فیزیک، شیمی و پزشکی نیز جوایز را وسط‌بازانه تقدیم کنند.» ۱۵- توافق در رویکرد علمی شیلر می کوشد تضاد آرای مذکور را کمرنگ کند لذا می گوید تفاوت در یافته‌های این برندگان نوبل کم‌اهمیت‌تر از توافقی‌ست که در رویکرد علمی به مسائل اقتصادی دارند؛ رویکردی که مشخصه آن گردآوری و آزمون فرضیه‌های دقیق است. من بسیار نگرانم از این حس در میان شکاکان که اختلاف‌ها در پاسخ به برخی سوالات را شاهدی می‌گیرند بر این که اقتصاد رشته‌ای سردرگم است؛ علمی جعلی که یافته‌هایش نمی‌تواند مبنای مفیدی برای سیاست‌گذاری باشد. (آری، اقتصاد یک علم است، روزنامه دانشگاه صنعتی شریف http://daily.sharif.ir) ۱۵- منتقدان و علم اقتصاد رابرت ، جی شیلر از برندگان جایزه نوبل اقتصاد می نویسد پس از دریافت جایره نوبل از انتقاد‌های وارد بر این جایزه آگاه شده است، نقدهایی توسط افرادی که ادعا می‌کنند اقتصاد- بر خلاف شیمی، فیزیک یا پزشکی که جایزه نوبل نیز به آنها اعطا می‌شود- علم نیست. آیا آنها درست می‌گویند؟ ۱۶- یکی از مشکلات شیلر می نویسد یک مشکل اقتصاد این است که به جای کشف اصول، لزوما بر سیاست‌گذاری متمرکز است. هیچ‌کس واقعا اهمیتی برای داده‌های اقتصادی جز به‌عنوان راهنمایی برای سیاست‌گذاری قایل نیست.  اینجا است که وقتی ما بر سیاست‌گذاری‌های اقتصادی متمرکز می‌شویم بسیاری از عواملی که جنبه علمی ندارند ظاهر می‌شوند؛ مثلا سیاست دخیل می‌شود و موضع‌گیری‌های سیاسی بیش از حد توسط مردم (انظار عمومی) مورد توجه قرار می‌گیرد. جایزه نوبل برای اعطا به افرادی طراحی شده است که برای جلب نظر مردم از فریب و حقه استفاده نمی‌کنند و همچنین برای کسانی که ممکن است در پیگیری‌های صادقانه شان از حقیقت، به نحوی تحقیر شده باشند. ۱۷- بسط شبه علمی اقتصاد شیلر تاکید دارد که منتقدین علم اقتصاد گاهی اوقات به بسط شبه علمیِ اقتصاد اشاره می‌کنند، آنها بحث می‌کنند که اقتصاد همانند ریاضیات منسجم تنها برای نمایش از ظاهر علم استفاده می‌کند. برای مثال، در کتاب فریب خورده‌های اتفاقی (Fooled by Randomness)(۲۰۰۴)، نوشته نسیم نیکلاس طالب (Nassim Nicholas Taleb)، درباره علم اقتصاد می‌گوید: شما می‌توانید شارلاتانیسم [۳] را زیر فشار معادلات تغییر چهره بدهید و کسی تا زمانی که آزمایش کنترلی وجود نداشته باشد، نمی‌تواند شما را بیابد. ۱۸- آسیب پذیری علم اقتصاد به اعتقاد من علم اقتصاد از علم فیزیک در مقابل مدل‌هایی که اعتبار آنها هرگز مشخص نیست آسیب‌پذیرتر است، زیرا ضرورت تخمین در رشته اقتصاد بیشتر از فیزیک است؛ به‌ویژه زمانی که مدل‌های اقتصادی به جای رزونانس مغناطیسی یا ذرات بنیادی با انسان ها سر و کار دارد. انسان ها می‌توانند ذهن و رفتارشان را به کلی تغییر دهند، آنها بعضا مشکلات عصبی و هویتی دارند، مشکلات و پدیده‌های پیچیده‌ای که اقتصاد رفتاری منشا آن را در درک پدیده‌های اقتصادی می‌یابد. (رابرت جی. شیلر مترجم: زهرا تهمتن منبع: Project Syndicate) نقل از آیا اقتصاد علم است؟ https://vista.ir/w/a/16/8gcsy) رضایی یکشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم قرآن و حجاب آقای ناصر قوامی ملبس به لباس روحانیت و فعال سیاسی اصلاح طلب می گوید سی سال پیش دروسی را خوانده که مراجع خوانده اند و ادامه می دهد که حرمت بی حجابی در قرآن نیامده و حجاب به زمان و مکان بستگی دارد. همچنین می گوید آیه «قُل لِّلْمُؤْمِنِینَ یَغُضُّوامِنْ أَبْصَارِهِمْ وَیَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِکَ أَزْکَی لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِیرٌبِمَا یَصْنَعُونَ» به حجاب مربوط نیست. ( انتقاد ناصر قوامی از دوقطبی بر سر حجاب https://donya-e-eqtesad.com ناصر قوامی: قرآن اشاره‌ای به حرام بودن بی حجابی ندارد.https://www.didbaniran.ir) نقد و نظر: ۱- اگر جناب قوامی رایحه ای از فقاهت و اجتهاد استشمام کرده بودند می دانستند که منابع استنباط احکام الهی فقط قرآن نیست بلکه سنت، عقل و اجماع نیز از منابع اند. چه بسیار احکام شرع مقدس که در قرآن نیست اما رسول اکرم ص و جانشینان مطهرش ع تبیین و مشحص فرموده اند. آیا شماره رکعت های نمازی که ایشان می خوانند مگر در قرآن آمده است.؟ ۲- واقعا اصلاح طلبان را چه شده که به تقابل با کلام و احکام خداوند سبحان برخاسته اند. آن از عبدالکریم سروش و مجتهد شبستری که قبول ندارند قرآن کلام خداوند است. آن از مصطفی ملکیان که می گوید «قرآن رساله پیامبر بود مرا رساله خود باید!» و می افزاید: قرآن کتاب پیامبر بوده است و ما باید با تفکر نقادانه و انتقادی کتاب خود را داشته باشیم. آن هم از صدیق وسمقی که می گوید هیچ پیامبری از سوی خدا مبعوث نشده است آن هم از محسن کدیور که قانون بودن مفاد احکام قرآن و عصمت ائمه ع و علم لدنی آن ذوات مطهر ع را رد می کند، حکومت اسلامی و ولایت فقیه را نیز مردود می شمارد، آن نیز از سیدمحمد خاتمی که قرآن و احکام اسلام را متعلق به صدر اسلام می داند و بی قید و شرط علنا از جنبش زن زندگی آزادی حمایت کرد و این هم از ناصر قوامی و جمع کثیری از اصلاح طلبان که اجماعا به مخالفت با حجاب برخاسته اند. فاین تذهبون؟ رضایی جمعه ۱۵ اردیبهشت ۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم سلام علیکم رفتار تخاصمی ج باکو ۱- سیاست تخاصمی دیرین می دانیم از سال ۱۹۳۱ که استالین دستور داد مسئله قومگرایی در ایران به شکل سازمان یافته به ابزار تجزیه طلبی تبدیل شود این سیاست در شوروی عملیاتی شد و فاجعه ماجرای پیشه وری را پدید آورد. یکی از آخرین اقدامات شوروی روشن کردن شعله تجزیه طلبی به سال ۱۳۶۲ خورشیدی بود. اقدامات رسانه ای و تلاش برای سازماندهی قومگرایان در داخل ایران از همان سال که سران حزب توده دستگیر شدند آشکارتر شد. برای مثال از حسین محمدزاده صدیق( حسین دوزگون) توده ای اسبق و تجزیه طلب متاخر دعوت کردند که با اقامت ۴۰ روزه و ملاقات های او در باکو به سال ۱۳۶۲ پروژه ضدایرانی شوروی پیگیری شد. ۲- جمهوری باکو و میراث شوروی جمهوری باکو نیز همان سیاست را بی کم و کاست، پی گرفت. ایران ستیزی باکو در نفرت پراکنی و دروغزنی در کتب درسی، مطالعات شوونیستی دانشگاهی، جعل تاریخ قومی، برسازی هویت جمعی ضدایرانی، پروپاگاندای رسانه ای، اقدامات تقنینی ( تصویب روز همبستگی آذریهای جهان)، سازماندهی قومگرایان تجزیه طلب ایرانی، حمایت مالی از جاماح و ...،تاسیس گوناز تی وی، تاسیس موسسه های ضدایرانی مانند موسسه شاه اسماعیل صفوی، راه اندازی جنبش قومگرایانه افسانه بابک و ... قابل مشاهده است. ۳- دانشگاه خزر باکو از مهمترین کانون های ضد ایرانی باکو دانشگاه خزر است با کارکردهای چندگانه از حدود سال ۱۳۷۰ طراحی و راه اندازی شد. این دانشگاه را پروژه ای صهیونیستی امریکایی و پایگاهی برای پیشبرد اهداف ضدایرانی اسرائیلی می دانم. برای نمونه خانم برندا شفر مشاور وزارت دفاع اسرائیل بیش از یک دهه مدیریت پروژه صدایرانی با جانمایه تجزیه طلبانه را به عهده گرفت. او پایان نامه دکترای خود را در دانشگاه اسرائیل نوشت به نام مرزها و برادری؛ ایران و چالش هویت آذربایجانی. این کتاب به فارسی ترجمه و به دست تجزیه طلبان ایرانی در تهران و تبریز توزیع شد. برندا شفر صهیونیست در این کتاب هویت مردم ترک زبان ما را مستقل از ایران و در تقابل با هویت ایرانی اسلامی جلوه می دهد. وی با بال و پر دادن به ماجرای شریعتمداری می کوشد او را رهبر اپوزیسیون قومگرا بلکه رهبر تمام آذریهای ایران معرفی کند. ۴- ناسپاسی آشکار اقدامات باکو درست زمانی آغاز شد که ایران از هیچ کمکی به خاندان علیف دریغ نکرد و از ح باکو در جنگ قره باغ بی دریع کمک کرد. بنابراین به من نظر حقیر آغازگر رفتار تخاصمی را باید باکو دانست و ج ا ا رفتارهایش انفعالی و تدافعی بوده است. و اما بررسی حقوقی رفتارهای ج ا ا را به نوشتار بعدی موکول می کنم. رضایی پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۲
بسم الله الرحمن الرحیم علوم اجتماعی و بحران های ج ا ا شبهه: کسانی برآنند، ج ا ا دچار بحران های اجتماعی فراوان است چون با علوم اجتماعی سر سازش ندارد و به راهکارهای علمی تن نمی دهد. پاسخ: با ارج نهادن به تمامی کوشش های استادان، محققان و دانشوران ارجمند علوم اجتماعی برآنم که این مدعا واقعیت ندارد بلکه عمده مشکلات کشور از علوم اجتماعی سرچشمه می گیرد. زیرا علوم اجتماعی: ۱- مبتنی بر فلسفه هایی است که مبانی آن مادی گری و بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی است و آموزش این علوم موجب بی اعتقادی به تعالیم الهی و اسلامی می شود ۲- دچار بحران های معرفت شناختی و روش شناختی است. ۳- وابسته به ترجمه، مقلد و مصرف کننده است. ۴- با جامعه ایران بیگانه و از شناخت مسایل ایران ناتوان است. ۵- اصرار دارد جوهره و مقتضیات جامعه ایران را نادیده انگارد و فرضیات، اصول و نظریه های غربی را به ایران تعمیم دهد. ۶- بحران آفرین است چون رسالت خویش را تغییر اجتماعی( تضعیف سنت، ارزش ها و ساخت ها) می شمارد و خود را جانشین دین می پندارد. ۷- انسجام درونی ندارد. نظریه ها و مکاتب متخالف و متعارض در این علوم، خود منشاء تشتت آرا و ناکارآمدی شده است. ۸- جریان های سیاسی از این علوم به عنوان ابزار مبارزه با ج ا ا هم بهره برده و می برند. ۹- رویکردها و نظریه های پسامدرنش، شالوده شکن، ساختار ستیز است و بنیان های جامعه را واسازی و تخریب می کند. رضایی شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
بسم الله الرحمن الرحیم حاشیه نماز فتح الفتوح چرا یک عکس از سفر آقای رئیسی که طبق پروتکل های بین المللی قابل توجیه هم هست، منتشر و بزرگنمایی می شود؟ ۱- کرانه مدیترانه عمق استراتژیک ج ا ا آنان حاشیه درست کردند تا پای ایران در مدیترانه دیده نشود. عمق استراتژیک کم نظیری که فقط در دوران باستان داشتیم. ۲- ابطال فرضیه مخالفان رهبری موفقیت های ایران در سوریه، مصداق برجسته و عینی محور بودن منافع ملی در سیاست منطقه ای ج ا ا هم هست. این یعنی ابطال فرضیه و شعار اصلاح طلبان که رهبر فرزانه را به نگاه صرفا دین محور و فدا کردن منافع ملی متهم می کردند. ۳- آغاز افول امریکا پیروزی ایران در ابقای بشار به معنای افول قدرت منطقه ای امریکاست و اینک راهی جز ترک منطقه ندارد. این موقعیت از نشانه های برجسته تحقق پیش بینی رهبر فرزانه انقلاب است. ۴- کمرنگی حنای غربگرایی آنان سه دهه با تمام توان القا کردند که بدون امریکا، زیستن و بازیگری سیاسی محال است و طی ده سال گذشته گفتند بی لجام برجام، فرجام خوش محال است. اما می بینند مدعاهایشان نقش بر آب شد. ۵- تحقق " ما می توانیم" آنان با یکایک میراث مقدس و گرانسگ خمینی کبیر ره به مبارزه برخاستند و آنرا متعلق به موزه ها دانستند اما اینک می بینند درس های آن یگانه دوران و از جمله " ما می توانیم" را شاگرد بی همتایش یکان به یکان به بار می نشاند. ۶- نماز فتح نماز فتح رئیسی به نیابت از فرمانده این فتح الفتوح در مسجد اموی چون پتکی بر سر امریکا و متحدانش فرود آمد همو که اردوغانش وعده کرده بود و درد این پتک را غربگرایان بیش از همه حس کردند و حاشیه پردازی ها جز صدای آوخ آنان نیست. برآیند بدانان حق دهیم که از درون بگدازند و خود را به زحمت اندازند و حاشیه بپردازند. شنونده باید عاقل باشد. در تله این حاشیه پردازی ها نیفتیم. رضایی شنبه ۱۶ اردیبهشت ۱۴۰۲ @rezashahed
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔸بازنشر به بهانه امضای قرارداد تکمیل خط ریل رشت آستارا
💫🌺🍃 🌺 ❇️ شعری به ترتیب حروف الفبا در وصف حضرت معصومه سلام الله علیها ا) ای خاک درت، تاج سرم، خواهر سلطان ب) بیمه شده با فیض دمت، کشورِ ایران پ) پیوسته به پابوسِ تو آیند ملائک ت) تردید ندارم که توئی مریم دوران ث) ثابت قدمم کرده دعاهای تو بانو ج) جبریل بَرَد سجده به خاکِ تو کماکان چ) چون بوسه زنم بر در و دیوار حریمت ح) حس میکنم اینجاست همان مرقدِ پنهان خ) خوبانِ جهان در حَرمت جمله گدایند د) دم می زند از نام تو سلطانِ خراسان ذ) ذکرش همه دم نَقلِ کرامات تو گشته است ر) رَه یافته هر کس که در آن روضهٔ رضوان ز) زوار تو آری همه از اهل بهشتند ژ) ژرف است کلامِ تو چنان آیهٔ قران س) سائل نکند ثانیه‌ای رو به اجانب ش) شد زانکه نمک‌گیر تو، ای حضرتِ باران ص) صحن تو جلا داده دل و دیدهٔ ما را ض) ضمنا شده حاتم ز کراماتِ تو حیران ط) طوفِ حَرمت را ز خدا خواسته مریم ظ) ظاهر شده تا اینکه مقاماتِ تو بر آن ع) عمریست که از قلبِ محبانِ خود از لطف غ) غم برده‌ای ای مرجعِ تقلیدِ کریمان ف) فرمود چه خوش عالمی از جنس حقیقت ق) قم گشته ز فیض حرمت مرکز ایمان ک) کی دم بتوان زد، زِ تو با مصرع شعری گ) گر إذن به شاعر ندهد خالقِ منان ل) لطف و کرم و جود تو هرگز مگذارد م) محشر بشود دیدهٔ ما چون همه گریان ن) نتوان که مرا خواند غلامِ تو یقینا و) وقتی که غلامانِ تو هستند بزرگان ه) هستیِ غریب الغربایی، عمهٔ سادات ی) یک لحظه از این بی سر و پا، روی مگردان 🌺سیروس بداغی 💫🌺🍃
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آدام اسمیت و اقتصاد وحشی امروز مخلوق تغییر در یک مفهوم بنیادین است. Natural law "قانون طبیعی" تا قبل از دیوید هیوم (استاد اسمیت) و بنتام معنای دیگری داشت. قوانین طبیعی همان فهم کلی انسان‌ها از اخلاق بود؛ فهم هزاران ساله انسان از انصاف و عدالت و خیر و خوبی. قانون طبیعی پیوندی می‌زد بین هنجارها و هست‌ها. آنچه طبیعی بود همان هم ارزش بود. اما ناگهان عقلانیت سکولار جای آن را می‌گیرد. قانون طبیعی می‌شود عقلانیت و عقلانیت می‌شود هر آنچه انسان به آن میل دارد! در حقیقت بعد از هیوم، قانون طبیعی (آنچه هست) نه به وسیله‌ی دین و فهم انسان‌های گذشته، بلکه به‌وسیله انسان عاقلِ بی‌نیاز از دین و توسط "دانش"مند کشف می‌شود. به عبارت دیگر دعوا بر سر این نبود که "قانون طبیعی" باید وضعیت مطلوب را تعیین کند یا خیر! بلکه محل نزاع آنجاست که کدام قانون طبیعی را انتخاب کنیم؟ قوانین الهی را یا قوانین وضع شده توسط انسان را. دعوا بر سر شناخت "باید"ها بود و این شناخت بایدها از آن جهت که به شناخت انسان اتصال دارد، جنبه علمی دارد و از آن جهت که به بایدها مرتبط است جنبه ارزشی. فلذا دانشمندان هر وقت بخواهند پشت جنبه علمی آن پنهان می‌شوند. @jahade_tabien1
44.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📌 نشست نقد علم اقتصاد و سرمایه داری در جمع اساتید و دانشجویان دانشگاه امام حسین علیه السلام تاریخ: 1402/3/2 🔹 موضوع جلسه اول: فریب بزرگ، نسبت ریاضیات با علم اقتصاد حقیقی و اقتصاد علم نما 🔸 پروفسور مسعود درخشان @jahade_tabien1
هدایت شده از مجله خردورزی
🔻 چشم‌انداز علوم اجتماعی تجددی 🔸مطالعه‌هایی که از چشم‌انداز علوم اجتماعی تجددی، در جامعۀ ایران صورت گرفته‌اند، همگی در پی مصادره به مطلوب کردن بوده‌اند و این نیز از مسیر تفسیر به رأی عبور کرده است. 🔸به‌دلیل‌اینکه جامعۀ ایران در چهارچوب منطق غیرتجددی و بلکه ناتجددی حرکت می‌کند و ذیل تاریخ آن نیست؛ بنابراین، علوم اجتماعی تجددی ناگزیر است که واقعیّت‌های اجتماعی آن را بر اساس میل و گرایش خود، ببیند و معنا کند؛ نه آن‌گونه که هست. 🔸ازاین‌رو، نظریه‌های خویش را بر این جامعه تحمیل می‌کند و در مقایسۀ بین نظریۀ اجتماعی و واقعیت اجتماعی، جانب نظریه‌های خویش را می‌گیرد و واقعیّت اجتماعی را مطابق آن معنا می‌بخشد. این در حالی است که رهیافت علمی، تابع واقعیت است و نظریه را اصل نمی‌انگارد؛ 🔸بلکه همواره نظریه را شکننده و تغییر یابنده می‌داند و هر جا احساس کند که واقعیت، معنایی غیر از دلالت‌های نظریه دارد، واقعیّت را به میدان فرامی‌خواند و صدای معنای آن را بازسازی می‌کند. بدین‌جهت باید علوم اجتماعی تجددی را یک نظام نمادینِ تحمیلی دانست که در حق جامعۀ ایران، خشونت شبه‌علمی و تحکم تفسیری روا می‌دارد. 📝 مهدی جمشیدی، عضو گروه فرهنگ‌پژوهی پژوهشکده فرهنگ و مطالعات اجتماعی 📥 دریافت نسخه الکترونیکی مجله 📍مجله خردورزی: @kheradvarzi_ir
آیتاللهمیرباقری.mp3
1.7M
بدحجابی، محصول لیبرالیسم اقتصادی و لیبرالیسم فرهنگی است. 🎙 خدا رحمت کند سردار شهید قاسم سلیمانی می‌گفتند: اگر به منِ سرباز بگویند "برو فلان پُل را بگیر"، اگر ببینم قُلّه‌های اطراف آن پُل در دست دشمن است، آن پُل هم درواقع سقوط کرده است و لذا نمی‌روم روی آن پُل بایستم! حالا، ما وقتی بخشی از قُلّه‌های اطراف خانوادۀ اسلامی و عفاف اسلامی را به‌تدریج در الگوهای سرمایه‌داری از دست داده‌ایم، شما به‌راحتی نمی‌توانید با بدحجابی مبارزه کنید! بدحجابی، محصول لیبرالیسم اقتصادی و لیبرالیسم فرهنگی است. @jahade_tabien1
🔻سپیده بابایی دارنده مدال نقره کشتی آلیش قهرمانی آسیا در ازبکستان، مدال خود را تقدیم به شهید حسن تهرانی مقدم کرد. در ویراستی توییتر ایرانی دنبال کنید👇 https://virasty.com/Farhadfathi ✍️ شیخ فرهاد فتحی عضو شوید👇👇👇 eitaa.com/joinchat/1246560365Ca5e65155c1
بنابر نوشته عین‌السلطنه در روزنگاشت های خود ، اواخر مهر ۱۳۰۳ یا اوایل آبان همان سال یک فرد انگلیسی در حوالی شهر اهواز کشته شد. علت چه بود ؟ « اتومبیل او در راه گیر کرده بود. چند نفری که عبور می‌کردند به کمک خواست. استنکاف کردند. با ششلول یکی از آنها را کشت. فوراً آن چند نفر ، شخص انگلیسی را به قتل می‌رسانند.» ( روزنامه خاطرات عین‌السلطنه...، جلد نهم ، ص ۷۱۸۸ و ۷۱۸۹ ) نقل از آقای هدایت اله بهبودی
📌 به نام امام به کام لیبرالیسم 🔹 نسبت به فعالیت های موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) انتقادات زیادی وارد است اما در این یادداشت تنها به یکی از محصولات این موسسه و پژوهشکده تحت امر آن خواهیم پرداخت. 🔻 نشریه «علمی تخصصی «تاریخ‌نامه انقلاب»» به صاحب‌امتیازی، پژوهشکدة امام خمینی(ره) درباره مسائل مختلف تاریخ انقلاب اسلامی فعالیت می‌کند. در سایت رسمی این پژوهشکده آمده است: «پژوهشكده امام خميني(س) و انقلاب اسلامی، وابسته به مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينی(س) با هدف: پژوهش در جوانب مختلف حيات و انديشه امام و معرفی ديدگاه های ايشان و انقلاب اسلامی ايران در مجامع علمي داخل و خارج از كشور و همچنين تربيت محقق در اين زمينه در سال ۱۳۷۵، بر اساس موافقت قطعی شورای گسترش وزارت علوم، تحقيقات و فناوری آغاز به كار كرد و اساسنامه آن به تصويب اين وزارتخانه رسيده است.» بر اساس اساسنامه فوق، رسالت اصلی این مرکز، معرفی امام خمینی(ره) و دیدگاههای ایشان است. 💥 با اینهمه، نشریه فوق مقالاتی را منتشر کرده که نه تنها در معرفی امام نبوده‌اند و تاریخ انقلاب را با محوریت نهضت امام خمینی(ره) روایت نکرده‌اند، بلکه در روایت اندکی که از اندیشه‌های امام خمینی(ره) داشته‌اند اولا به نقد و تحریف امام و ثانیا به بدیل سازی برای امام پرداخته‌اند. به حدی که اگر از انتساب این نشریه به مرکزی که وظیفه آن «معرفی امام خمینی(ره)» است، اطلاع نداشته باشیم، تصور می‌کنیم که این نشریه متعلق به یکی از گروه‌های علمی زیر نظر احسان یارشاطر و احسان نراقی است! 💢 به عنوان نمونه مقالاتی مانند «برساختن انقلاب توسط امام نقد جمهوری اسلامی» در دوره1 ش3 و4، «کاپیتولاسیون و نقض حاکمیت ملی» در دوره1 ش3 و4، و«صلح و همزیستی در بازآفرینی حرکت اسلامی اندیشه‌های امام خمینی(ره)» در دوره3 ش8 و9، مقاله «مطالعه کشف الاسرار» در دوره2 ش2و3، همگی بهره‌هایی از تحریف اندیشه امام خمینی(ره) دارند. مقاله اخیر بر مبنای ادبیات صلح و تحمیل نظریات برجامیان بر امام نگاشته شده است. 🔅 در مقاله «کاپیتولاسیون و نقض حاکمیت ملی» در دوره1 ش3 و4، تلاش می‌شود تا سیره امام در مقابله با کاپیتولاسیون به سیره دکتر مصدق و امیرکبیر تشبیه شده و راهکار هر سه شخصیت، «حفظ آزادی و استقلال مملکت» بیان شود. به نظر نویسنده، واکنش عملی امام به احیای کاپیتولاسیون به این دلیل بود که کاپیتولاسیون را بردگی ملت مسلمان و «قطع نفوذ روحانیت» می‌دانست. با مروری بر بیانات امام درباره کاپیتولاسیون مشخص می‌شود که دغدغه اصلی امام در این مساله، واکنش در برابر تحقیر و وابستگی ایران بوده است نه قطع نفوذ روحانیت! گرچه از دکتر مصدق کتابی تحت عنوان «کاپیتولاسیون و ایران» منتشر شده اما تاریخ نشان می‌دهد که وی در زمان کاپیتولاسیون آمریکایی در ایران (1343)، موضع خاصی اتخاذ نکرده است و مشخص نیست که چرا باید امام به چنین شخصیتی تشبیه شود! 🔻 خطرناک تر آنکه، بخشی از مقالات این نشریه در تطهیر جریانات روشنفکری مانند نهضت آزادی قلم‌فرسایی کرده‌اند، مقالاتی مانند «سیاست خارجی نهضت آزادی» در دوره2 ش1و2، «روشن‌فکران ملی- مذهبی در پهلوی دوم» در دوره2 ش1و2، و «مصدق و توسعه سیاسی در ایران» دوره3 ش1-4، و «جنگ ایران و عراق از منظر نهضت آزادی» در دوره3 ش10. نویسنده مقاله اخیر نوشته است: «نهضت آزادی به دنبال انتقاد از جنگ، انحصارطلبی جناح حاکم و شعارهای آرمانگرایانه و تند آنها و تلاش جهت صدور انقلاب و ضعف دستگاه دیپلماسی کشور را در استفاده از فرصت‌ها، از موانع اصلی خاتمه جنگ دانسته، سیاست انتقادی خود را حتی پس از خاتمه جنگ نیز ادامه داد» فارغ از صحت یا نادرستی مدعیات نویسنده محترم، تمرکز بر مواضع نهضت آزادی و آراء این جریان منحط سیاسی در دوران دفاع مقدس در نشریه منتسب به موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی(ره) توجیه ندارد. 💠 در مقاله «تاثیرات انقلاب الجزایر بر انقلاب اسلامی» (دوره1 ش3 و4)، تاریخ انقلاب تحریف شده و تاثیرات انقلاب الجزایر بر گروه‌هایی مانند سازمان مجاهدین، چریک‌های فدایی خلق و حزب ملل اسلامی را بر کل انقلاب اسلامی تعمیم داده است حال آنکه نهضت امام خمینی(ره) بر مبنای اندیشه حکومت اسلامی و با مبارزات مردمی و مذهبی (نه چریکی) شکل گرفت. 🔅 بطور کلی مقالات این نشریه بر مسائلی مانند طبقات متوسط، شعر و ادبیات انقلاب، بازاریان، جریان مذهبی و نقد منابع تاریخ‌نگاری محلی انقلاب اسلامی و تاریخنگاری چینی تمرکز داشته‌اند و اندک توجهی به معرفی چهره امام نشده و جای این سوال باقی است که آیا ما با موسسه تنظیم و نشر امام مواجهیم یا تنظیم و نشر آثار لیبرالیسم؟ نقل از کانال مدرسه انقلاب 1
✍️ حجت‌الاسلام دکتر سید محمود نبویان: 🔹️آقای ظریف در برنامه کلاب‌هاوس بیان داشته است که اگر برجام نادرست و بدتر از ترکمانچای است، چرا آن را دور نمی‌اندازند، ما که دوسال است کاره‌ای نیستیم اما هنوز دوستان به دنبال همان برجام ‌هستند. *چند نکته را نسبت به این سخنان آقای ظریف یادآور می‌شوم:* ۱. این ادعای آقای ظریف شبیه ادعای گروه خوارج در صدر اسلام است که علیرغم مخالفت جدی حضرت علی علیه‌السلام با مذاکره با معاویه،‌ مذاکره با معاویه و حتی مذاکره‌کننده (ابوموسی اشعری بجای مالک اشتر و ابن عباس) را به حضرت تحمیل کرده‌اند، و پس از روشن شدن خیانت و خسارت آن مذاکره و جهل و سادگی آن مذاکره‌کننده،‌ حضرت را نسبت به آن مذاکره مورد عتاب قرار داده‌اند. ۲. اینکه برجام، مانند ترکمانچای، یک قرارداد خسارت‌بار است، امری روشن است و صرف اینکه برخی در این دولت نیز بدنبال آن هستند،‌ خسارت‌بار بودن برجام را نفی نمی‌کند. مانند اینکه به کسی گفته می‌شود که چرا معتاد شده‌ای و کراک و شیشه مصرف می‌کنی، او در جواب بگوید اگر مصرف کراک و شیشه، نادرست و بد است، چرا برخی افراد دیگر از آن استفاده می‌کنند؟ ۳. در مورد خسارت برجام، همین بس که علی‌رغم اینکه در برجام، اولا حدود ۱۰۰ حق هسته‌ای از ملت ایران سلب شده است، ثانیا محدودیت‌های ۱۰، ۱۵، ۲۰، ۲۵ سال و بیش از ۲۰ مورد محدودیت‌های ابدی به ایران تحمیل شده است، و ثالثا نظارت‌های منحصر به‌فرد پادمانی، پروتکلی و فراپروتکلی و برجامی که در هیچ کشور دنیا إعمال نمی‌شود، از سوی آقای ظریف پذیرفته شده است،‌ و به اعتقاد آقای ظریف، براساس برجام، بی‌سابقه‌ترین و سخت‌گیرانه‌ترین نظارت در طول تاریخ بر اماکن هسته‌ای و غیرهسته‌ای ایران إعمال شده است به‌طوری‌که، ۹۲ درصد نظارت‌های آژانس بین‌المللی انرژی اتمی در جهان، در کشور ایران انجام شده است: ««قطعا برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران، تحت «سخت‌گیرانه‌ترین» نظام بازرسی در تاریخ قرار دارد. درواقع، از سال ۲۰۱۶ تا ۲۰۱۹ [۱۳۹۸-۱۳۹۴]، بیش از ۹۲ درصد از تمام بازرسی‌های آژانس در مقیاس جهانی در ایران انجام شده است».( نک: نامه آقای ظریف، به رئیس دوره‌ای شورای امنیت، مورخ ۳۰ مرداد ۱۳۹۹)، درمقابل، آقای ظریف تصریح می‌کند که بهره ملت ایران از برجام، صفر بوده است و ایران صرفا هزینه داده است (نامه آقای ظریف به جوزف بورل، هماهنگ‌کننده اروپایی برجام)، کما این که در نامه‌ای دیگر به خانم موگرینی در مورد بی‌فایده‌ بودن برجام تصریح می‌کند: «بهره اقتصادی ایران از برجام کاملا هیچ است. درواقع،‌ تجارت ایران با دنیا نسبت به سال ۲۰۱۲ [یعنی زمان دکتر جلیلی] محدودتر شده است. بانک‌های اروپایی و بانک‌های مستقر در سایر کشورهای اطراف برجام از ارائه خدمات مالی، حتی در زمینه‌های پزشکی و مواد غذایی امتناع می‌ورزند و همین امر سبب شده تا ایران با  کمبود دارو موجه شود که جان انسان‌ها را تهدید می‌کند»، همچنین در نامه‌ای دیگر مورخ ۱۵‌ آبان ۱۳۹۷ به خانم موگرینی تاکید می‌کند: «ایران مطلقا نمی‌تواند هیچ منفعتی از برجام ببرد ... واقعیت این است که امروز روابط تجاری ایران بسیار محدودتر از سال ۲۰۱۲ [یعنی زمان دکتر جلیلی] شده است ... فروش نفت ایران به پایین‌ترین حد خود، حتی کمتر از سال ۲۰۱۲ رسیده است، برخی از طرف‌های برجام تمامی خریدهای نفتی خود از ایران را خاتمه داده‌اند، ایران عملا دسترسی به، و منافع خود از، درآمدهای نفتی و دیگر سرمایه‌های خود در بانک‌های خارجی-من‌جمله بانک‌هایی که عمدتا مقر آنها در طرف‌های برجام است- را از دست داده است، کشتیرانی ایران تقریبا متوقف شده است، شرکت‌های بیمه از پوشش کشتی‌های ایرانی و دیگر کشتی‌هایی که به ایران خدمات ارائه می‌‌کنند، امتناع می‌کنند، خطوط هواپیمایی مسافربری یا پروازهایشان را به ایران متوقف کرده‌اند، و یا از تعداد آنها کاسته‌اند، خطوط هوایی ایران به‌سختی می‌توانند خدمات لازم از جمله سوخت را در فرودگاه‌های مقصد دریافت کنند، از شرکت‌های ایرانی (و حتی شهروندان عادی ایران که در خارج از کشور سکونت دارند) خواسته شده است برای بستن حساب‌های بانکی خود اقدام کنند و شاه‌بیت این وضعیت هم این است که حتی نمایندگی‌های کنسولی و دیپلماتیک ایران در نگهداری حساب‌های بانکی خود که منحصرا برای فعالیت‌های مرتبط کاری استفاده می‌کنند با مشکلات روبرو شده‌اند». کما اینکه آقای سیف، رئیس‌کل‌ وقت بانک‌مرکزی، مورخ ۲۸فروردین ۱۳۹۵ تصریح می‌کند که از ابتدای اجرای برجام، تقریبا هیچ اتفاقی نیفتاده است، ایشان آورده است: «تقریبا هیچ چیز اتفاق نیافتاده است. ... در مجموع ما نمی‌توانیم از وجوه مسدودشده در خارج از کشور استفاده کنیم».
همچنین سفیر کره جنوبی در تهران مورخ ۲۱تیر۱۳۹۵ که تقریبا یک‌سال از روز توافق برجام می‌گذشت در مورد مشکلات بانکی و عدم روابط بانکی با ایران گفته است: «کسانی که برجام را پذیرفتند هم‌اکنون بانک‌های خود را مجاب کنند که پول‌های ایران را به این کشور انتقال دهند و مانع‌شدن از این موضوع اکنون غیرقانونی است. این تاسف‌آور است که سفارت کره‌جنوبی با وجود سپری‌شدن ۶ماه از اجرایی‌شدن توافق برجام هنوز پول سفارت خود را از طریق قاچاق به ایران می‌آورد» (خبرگزاری انتخاب، ۲۱ تیر ۱۳۹۵). ۴. آقای ظریف مدعی شده است با اینکه ما دوسال کاره‌ای نیستیم اما این دولت نیز بدنبال برجام است، این سخن کاملا با واقعیت‌های دولت آقای رئیسی فاصله زیادی دارد، زیرا متاسفانه بیش از نیمی از مدیران دولت آقای رئیسی، همان افراد و مدیران دولت آقای روحانی هستند و به قول یکی از دوستان، گویا دولت آقای رئیسی هنوز مستقر نشده است، در وزارت خارجه،‌ هنوز اکثر سفیران، همان سفیران منصوب از سوی آقای ظریف (مانند سفیر ایران در روسیه، عمان و ...) می‌باشند، مهم‌تر اینکه اعضای اصلی تیم مذاکرات هسته‌ای آقای ظریف، مانند آقای صابری انصاری، از اعضای اصلی تیم مذاکرات هسته‌ای دولت آقای رئیسی بوده، و علی‌رغم فشارهای مجلس، هنوز در مذاکرات و نتیجه آن، تاثیر گذاری اصلی و مهم دارند. درواقع، متاسفانه ظریف و دوستان و منصوبین ایشان همه‌کاره‌اند و روشن است که این عده بدنبال چه چیزی می‌باشند.  📌 کانال‌های رسمی حجت‌الاسلام سید محمود نبویان نماینده مردم محترم تهران 🆔️eitaa.com/nabavian 🆔️https://virasty.com/nabavian_mahmud
38.12M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرش از قطار جا ماندیم، جنگ هم ته کشید و ما ماندیم.. با مداحی : حاج مجتبی رمضانی حتما ببینید حرف دل خیلی هاست
هدایت شده از عبدالرضا
🔵گفت و شنود گفتم؛ خانم روسریت رو سرت کن. گفت؛ شما نگاه نکن! گفتم‌؛ عجب منطقی! گفت؛ چطور مگه؟! گفتم؛ به نظر شما اگر من اهل نگاه کردن به شما و امثال شما و لذت بردن از زیبایی های شما بودم باز هم تذکر می دادم یا از اینکه رایگان از نگاه به خانم هایی مثل شما لذت ببرم خوشحال و راضی بودم؟! گفت؛ بدن خودمه اختیارش رو دارم دوست دارم بگذارم بیرون دیگران نباید ببینند!! گفتم؛ این اعتقاد رو تو همه ابعاد زندگیت هم داری و عملی می کنی؟ گفت؛ یعنی چی؟! منظورت چیه؟ گفتم؛ شما که زیبایی های بدن و تن خودت رو اینطور با جسارت در معرض نگاه همه قرار میدی آیا مثلا وقتی پول زیادی هم همراه داری، در خیابان ها و معابر در معرض نگاه همه قرار می دهی؟ گفت؛ معلومه که نه! چه ربطی داره؟ گفتم؛ چرا؟ مگر اون پول ها مثل زیبایی ها و جاذبه های جنسی مال خودت نیست و اختیارش رو نداری؟ گفت‌؛ بله اما همیشه تو جامعه امکان دزدی وجود داره و نمیشه بی احتیاطی کرد. گفتم؛ باید بر اساس منطق خودت اینجا هم بگی دوست دارم پولم را در معرض دید عموم قرار بدم اختیارش رو دارم مردم دزدی نکنند!! ضمنا شاید اصلا در جامعه ای هیچ دزدی وجود نداشته باشه آیا باز هم پول خود رو پنهان می کنی یا در معرض دید آنها قرار می دهی؟ مثلا وقتی در خانه خودت تعدادی مهمان از دوستان و فامیل حضور دارند و می دانی اهل دزدی هم نیستند؟ گفت؛ نه گفتم؛ چرا؟ به چه دلیل؟ گفت؛ احتیاط شرط عقله. ممکنه بعضی افراد با دیدن اون همه پول تحریک و وسوسه بشن و برای اولین بار دزدی کنن!! گفتم؛ آفرین. پس قبول داری که ما برای امنیت خودمان و سلامت دیگران نباید شرایطی را فراهم کنیم که زمینه فساد و گناه دیگران را ایجاد کنیم؟ گفت‌‌؛ معلومه. گفتم؛ قبول داری که دقیقا همین وضعیت در خصوص زیبایی ها و جاذبه های جنسی زنان و دختران هم صادقه؟ گفت‌‌؛ چطوری؟! گفتم؛ اولا همیشه احتمال حضور مردان چشم چران و هوسران و هرزه در جامعه وجود داره و نمیشه وجودشان را انکار کرد و ثانیا به فرض اینکه هیچ مرد هرزه ای هم ابتدا به ساکن وجود نداشته باشد اما قطعا اگر زیبایی ها و جاذبه های جنسی زنان و دختران جوان دائما در معرض نگاه مردان و پسران سالم قرار بگیرد آنها را تحریک و تهییج و به نگاه کردن و لذت بردن و هرزگی می کشانه. گفت؛ تا حالا اینجوری به موضوع نگاه نکرده بودم! گفتم‌‌؛ میدانی کار به همین نگاه و هرزگی تمام نمیشه؟ گفت؛ چطور مگه‌؟ گفتم؛ این چشم چرانی و هرزگی ها به هوس بازی و هوسرانی و تمایل به رسیدن به طرف مقابل و در ادامه به مزاحمت برای خانم ها و نوامیس و در مراحل بعد گناهان متعددی مثل ارتباط نامشروع، ربایش نوامیس، تجاوز به عنف، زنا، فرزند نامشروع، گسست خانواده ها، طلاق، خود ارضائی و... و نهایتا عذاب هایی که خداوند برای این گناهان مقرر کرده کشانده می شود. گفت؛...!!! 🌍جهاد تبیین 🔴لطفا با انتشار این گفت و شنود در جهاد تبیین و آگاه سازی نسل جوان خصوصا دختران عزیز جامعه و نجات آنها از فریب دشمنان ایران و دین سهیم باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم شقاوت منافقین و یک اشتباه سالهاست شقاوت نامه منافقین را به ترور ۱۷ هزار شهید فرو کاسته ایم. این عدد تنها بخشی از واقعیت است زیرا : ۱- منافقین با گروههایی مانند چریک های فدایی خلق، پیکار، حزب دمکرات، کومله و.. اتحاد فکر و عمل، جلسات مشترک و استراتژی یکسان داشتند پس شریک در قتل شهدای بحران کردستان نیز هستند. ۲- منافقین در کوران جنگ خارجی یک جنگ داخلی به نفع صدام راه انداخت. ایجاد جنگ داخلی همزمان با تجاوز خارجی به معنای شراکت با متجاوز است، ۳- منافقین ذیل ارتش ها و لشکرهای عراق سازماندهی شدند و چند هزار ارتشی و سپاهی را به شهادت رساندند. همچنین با جاسوسی، شناسایی، گشت و کمین در به شهادت رسانیدن رزمندگان ما مباشرت، معاونت و مشارکت داشته اند. ۴- به گفته برخی از منافقین سابق، این سازمان- فرقه بود که جنگ شهرها را به صدام پیشنهاد داد. ۵- منافقین در تجاوز دوم عراق- پس از آنکه امام ره قطعنامه را پذیرفتند- نیز حضور و مشارکت فعال داشتند. آمار واقعی جنایات: دست منافقین فقط به خون ۱۷ هزار شهید ما آلوده نیست آنان مباشر و شریک قتل نزدیک به سیصد هزار شهید و جراحت جانبازان ما نیز هستند. اگر کشتار چند ده هزار کرد عراقی در عملیات موسوم به انفال و قتل شهیدان شیعه جنوب عراق در انتفاضیه شعبانیه را به آمار یادشده بیفزاییم شقاوت نامه منافقین به تنهایی از کارنامه خیانت و جنایت همه گروههای تروریستی ایران سیاهتر است. رضایی دوشنبه ۲۹ خرداد ۱۴۰۲ @rezashahed