هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
Shab1Fatemieh2-1403[03].mp3
14.99M
▪️من با توام علی (زمینه)
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
👈 مشاهده متن:
Meysammotiee.ir/post/3082
🏴 #فاطمیه_دوم۱۴۰۳
☑️ @MeysamMotiee
1_15560600324.mp3
14.25M
🎙مادری کن باز برامون
🔹️با نوای: #حاج_میثم_مطیعی
🔸️شاعر: #رضا_یزدانی
🌀تقدیم به مادر شهیدان عالم
[ تا پرسیدم پلاکاتون کجاست
یکی گفت مونده توی سنگرم
بهش گفتم چرا؟ با گریه گفت:
مگه معلومه قبر مادرم؟ ]
#فاطمیه_۱۴۰۳
#هیات_آیین_حسینی
@rezayazdaanii
هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
💚 حـرم تـوست خـانه پـدری | جشن بزرگ میلاد حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و حضرت جوادالائمه (علیهالسلام) و یکسالگی طرح فرزند علی
▫️سخنران: حجةالاسلام و المسلمین کاشانی
🎙 بانوای: حاج #میثم_مطیعی
💠 با شعرخوانی آقایان:
🔹 سید حمیدرضا برقعی، احمد علوی، محمدرضا طهماسبی، محمد رسولی، رضا یزدانی
🔸 و با اجرای آقای سید محمدجواد شرافت
📆 پنجشنبه ۲۰ دی ماه ۱۴۰۳
⏰ از ساعت ۲۰:۳۰
🔺 هیأت آیین حسینی
📍خیابان شیخ بهایی، میدان ده ونک، آستان مقدس امامزاده قاضی الصابر (علیهالسلام)
👈 پخش زنده و مستقیم مراسم از:
🌐 Meysammotiee.ir/live
✅ @MeysamMotiee
هدایت شده از گروه سفیران کریمه اهلبیت
safiran karime - CHADOR - NEW.mp3
9.76M
🔰 ۱۷ دیماه
سالروز اجرای طرح استعماری
کشف حجاب به دست رضاخان
📜 شاعر: رضا یزدانی
🎼 آهنگساز: محمد فرخی
اثری از:
گروه سرود سفیران کریمه اهلبیت
#خادمان_نوجوان_فاطمی
✨✨✨✨✨✨✨
https://eitaa.com/safiranekarime
رضا یزدانی
🔰 ۱۷ دیماه سالروز اجرای طرح استعماری کشف حجاب به دست رضاخان 📜 شاعر: رضا یزدانی 🎼 آهنگساز: محمد فر
🎙عشق همیشگی
✏️ رضا یزدانی
🎶گروه سرود سفیران کریمه
مثل نوری شبیه بارونی
با همین چادری که رو سرته
با همین چادری که عاشقشی
باهمین چادری که باورته
نه کسی میتونه که این شهرو
دور کنه از حجاب و از نورش
نه رضاخان میتونه این عشقو
از دل تو بگیره با زورش
رو سر تو حجاب وقتی هست
پیش پای تو راه، تاریک نیست
چادر مشکی تو ثابت کرد
گاهی رنگ سیاه، تاریک نیست
با همین چادری که رو سرته
زندگیتم مجال پروازه
خوشبحالت که آسمون داری
این قفس نیست؛ بال پروازه
اگه زخم زبون تو رو رنجوند
بسپرش به خدا، خدای بزرگ
جای نفرین بیا دعا بکنیم
روز و شب مثل آدمای بزرگ
#حجاب
#عفاف
#هفده_دی
#رضا_شاه
@rezayazdaanii
🌀خوشا نماز صبح در نجف!
🔸️در مدح و منقبت مولا امیرالمومنین (ع)
چنان ز کعبه آمده برون کسی خدایگون
که گوییا ز خانهی خودش نهاده پا برون
هنوز بعد سالها، نمانده جای چند و چون
عزیزکرده مثل او کسی ندیده تا کنون
عزیزکردهی خدا فقط علیاست تا ابد
به کوری تمام منکران بگو: "علی مدد"
خدا نخوانمش که نیست هیچ باب میل او
اگرچه در زمین و آسمان همه طفیل او
علی نشسته صدر مجلس و جهان به ذیل او
چقدر رشک میبرم به مالک و کمیل او
که مست میشدند باده باده از میِ علی
جهان به سوی هیچ رفت و آن دو در پی علی
نگویمش که بنده بود؛ کفر نعمت است این
به "مستجار" خیره شو! خود قیامت است این
دلیل واضحی برای اهل حیرت است این
به کعبه نسبتش اگر دهم جسارت است این
دهان کعبه باز شد که "من کجا و او کجا؟
شکستخورده جام می کجا و آن سبو کجا؟"
چگونه میتوان به عرش رفت آنچنان که او؟
خطابه داشت با خدای خود به آن زبان که او؟
مگر جز او کسی نهاده پا به آسمان؟ که او-
رفیق بوده با خدا! نشان به آن نشان که او-
همیشه جملههای تازه داشته است از خدا
نگفت تا کجا اجازه داشته است از خدا
به ناگهانِ تیغ مرتضا میانِ معرکه
به آن چکاچک عظیم و حیرت ملائکه
که میروند دشمنان یکی یکی به مهلکه
قسم به بازوان او، کسی ندیدهاست که
جدا شود دمی ز ذوالفقار دست مرتضا
ندا رسید از آسمان که "ناز شست مرتضا"
چون آفتاب میکِشد عبای خویش بر زمین
که پرتوی عنایتش رسد به آن رسد به این
به وقت رزم، خشم او چقدر وحشتآفرین
میان کوچهها چُنان، میان معرکه چُنین
نگو تناقض است این! ابوالعجایب است او
امیر مشرق است او، امام مغرب است او
صحاح ستِّه مُعترِف به منصبِ الوهیاش
محیرالعقولیاش، و فاتحالفتوحیاش
نمیرسد خلیفهای به اوج باشکوهیاش
خوشا نماز صبح در نجف خوشا صَبوحیاش
خوشا به آن اذان که اشهدش به نام مرتضاست
کبوتر حریم او چقدر "کاشفالغطاست"
خوش است این قبیله را مَوالیِ علی شدن
که اهلی علی و از اهالیِ علی شدن
غلام آن صفات لایزالی علی شدن
فقط به مجتبی رواست تالیِ علی شدن
مباد آن که هر دهان نشُسته را امیر گفت
فقط سزاست بر علی مرتضا امیر گفت
مرا ببر به کوچههای "انما ولیّکم"
ببر به آن دیار که کسی در آن نگشت گم
بزرگ راهی است راهِ خاکیِ غدیر خم
که از حِجاز و از عِراق میرسد به شام و قم
مرا ببر به خلوتی که چاه بود و مرتضا
به کوفهای که اشک بود و آه بود و مرتضا
چقدر خالی است تا همیشه جای فاطمه
چقدر غصه میخورد علی برای فاطمه
نمیرود ز خاطرش ولی صدای فاطمه
صدا صدای گریههای های های فاطمه
دلش چه تنگ میشود برای همسری که داشت
برای عطر خانهی ز عرش بهتری که داشت
جهان حلالیت طلب نکرد آخر از علی
ولی شد آخرالزمان چقدر محشر از علی
قیام میکند کسی محمدیتر از علی
که ارث برده راه و رسم فتح خیبر از علی
کسی که میبرد به سوی تیغ ذوالفقار دست
از آن سلالهی علی همین هم انتظار هست!
✏️رضا یزدانی
🔗کانال شعرهای #رضا_یزدانی
@rezayazdaanii
هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
34.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
✨ خوشا نماز صبح در نجف
🎙 شعرخوانی آقای رضا یزدانی
🌸 جشن بزرگ میلاد حضرت امیرالمؤمنین علی (علیهالسلام) و حضرت جوادالائمه (علیهالسلام)
📆 پنجشنبه ۲۰ دی ماه ۱۴۰۳
🔺 هیأت آیین حسینی
📍امامزاده قاضی الصابر (علیهالسلام)
👈 مشاهده با کیفیت بالا:
🌐 Aparat.com/v/govh957
✅ @MeysamMotiee
هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
DoaOmmeDavoud-1403[04].mp3
12.14M
▫️بلاهای زینب (زمینه)
🎙 بانوای: حاج میثم مطیعی
👈 مشاهده متن:
Meysammotiee.ir/post/3113
✅ @MeysamMotiee
هدایت شده از کانال رسمی میثم مطیعی
24.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 بلاهای زینب (سلام الله علیها)
🎙 بانوای: حاج #میثم_مطیعی
▫️شاعر: رضا یزدانی
🏴 مراسم عزاداری رحلت حضرت زینب (سلام الله علیها) و قرائت دعای ام داوود
🔺 هیأت آیین حسینی | ۱۴۰۳/۱۰/۲۷
📍مسجد جامع امام مهدی (عج)
👈 مشاهده با کیفیت بالا:
🌐 Aparat.com/v/jwps529
👈 دریافت صوت و مشاهده متن:
Meysammotiee.ir/post/3113
✅ @MeysamMotiee
هدایت شده از رضا یزدانی
15.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎬شعرخوانی #رضا_یزدانی
[در ستایش حضرت علیاکبر علیه السلام]
💠در پنجمین شب دومین مرحلهٔ رقابتهای سرزمین شعر
💠شبکه چهارم سیما
@rezayazdaanii
هدایت شده از رضا یزدانی
🖤رود دائمالذکر
زمین تاریک و ماه از شانهی شب میرود بالا
گرامی باد این رخشنده، این تابان بیهمتا
شب است و خردههای خندۀ ماه از ورای ابر
میافتد روی آب و میپرد خواب از سر دریا
شب است و میتکاند آسمان از دامنش آرام
تمام نورهای مانده را بر سفرۀ صحرا
شب است و آسمان پیراهنی از هالهی مهتاب
به تن کرده است چون صوفی که بر تن میکند شولا
میاندازد فلک بر صورت خورشید روانداز
و میخواباند او را روی پای خویش تا فردا...
میان چادر شب ماه زیباتر شود آنسان
که بین لشکر دشمن جمال یوسف لیلا
تعالیالله رویش را که «والفجر» است تفسیرش
تعالیالله مویش را که «والیل اذا یغشا»
شگفتا لحظهی جنگیدنش، معجِز تر از معجِز
شگرفا لحظهی خندیدنش، رویاتر از رویا
خوشا لیلا که در دامان جوانی اینچنین پرورد
که دارد خوف از پروردگار خویشتن تنها
کسی چون او پر از شوقِ خدا گشتهست پا تا سر
که نشناسد میان سجدههای خویش سر از پا؟
به رغم تیغها و تیرها مانده است در میدان
"در آن وادی که منزل نیز میافتد به راه آنجا"
نقاب از روی خود برداشت تا محشر کند، محشر
گره بر ابروان انداخت تا غوغا کند، غوغا
صدا زد: کوفیان! اجداد من نورند و آیینه
ولی نشناختند او را ولینشناسها... دردا
خداوندا! به تیغی میشود زخمی مگر دریا؟
مگر دریا به تیغی میشود زخمی خداوندا؟
میان گرد و خاک دشمنان گم شد که میدانست
در آن وادی هر آنکس میشود گم، میشود پیدا
تنش در دشت گشته منتشر، بیشک همین تن شد
دلیل سادهی "محوی به رد وحدت اشیا"
پدر - این رود، رود دائم الذکرِ بلادیده-
پیِ تسبیح دانه دانهای افتاده در صحرا
به دنبال جوانش خیره بر خاک است و میگوید:
علی "اینجاست یا اینجاست یا اینجاست یا اینجا"
نمیگویم چه آمد آخر اما بر سر جسمش
همین و بس: پس از او خاک عالم بر سر دنیا
....
امیدم سوی الطاف علی اکبر است، ای کاش
بگیرد دست خالی مرا در محشر کبری
#رضا_یزدانی
@rezayazdaanii