🧕ماجرای زینب، دختری در کلاس زبان
زینب ۱۲ساله است. مثل خیلی از بچههای امروز به کلاس زبان انگلیسی میرود.
او تنها دخترچادری آموزشگاهشان است.
بیش از ۴۰ روز در و دیوارهای آموزشگاه را پر از شعارهای مختلف «مرگ» دیده وطاقتش تمام شده. به تازگی اعتراف کرده که از چند روز قبل با خودش الکل میبرده و قبل و بعد از کلاس، وقتش را به پاک کردن شعارها میگذرانده.
البته هر که از پشت سرش رد میشده،
ناسزایی نثارش میکرده که باسکوت زینبِ ما مواجه میشده.
#دانشآموز_اصیل و دلاور ما برای اعتقادش هم دیوار پاک میکند،هم فحش میشنود اما لب به ناسزا باز نمیکند،
این است تفاوت این بچهها بابعضیهای دیگر.
این بچهها دانشآموخته کلاس قهرمانی حاجقاسم هستند...
معلم کلاس زبان به بچهها تکلیف داده که انشایی (writing) بنویسند ویک شخصیت بزرگ را معرفی کنند.
زینب که انگار ناسزاها به او کارگر نیفتاده،تصمیم میگیرد از آرمان بگوید؛ «#آرمان_علی_وردی». او میخواهد باز هم در قامت یک انسان فرهیخته و عاقل،اعتقادش را با کلمات بیان کند.
مادرش که میترسد در آموزشگاه بلایی سر دخترش بیاورندمخالفت میکند! اما درنهایت راضی میشود. زینب مینشیند به نوشتن و چه نوشتنی...#روضهٔ_انگلیسی شنیدهاید⁉️آن هم از زبان یک زینب ۱۲ساله⁉️
زینب میداند نوشتن چنین متنی وخواندنش بین کسانی که فقط شعار«آزادی» میدهند یعنی چه، ولی کار خودش را میکند.
انشایش را سرکلاس میخواند وبرخلاف انتظارش، استادش که تفکرات ضدانقلاب دارد در حالی که اشک درچشمهایش جمع شده، ایستاده برایش دست میزند!
چندروزبعدهم انشای زینب به حوزهی حاجآقا مجتهدی میرسد
@Rezvan_najme
🧕ماجرای زینب، دختری در کلاس زبان
زینب ۱۲ساله است. مثل خیلی از بچههای امروز به کلاس زبان انگلیسی میرود.
او تنها دخترچادری آموزشگاهشان است.
بیش از ۴۰ روز در و دیوارهای آموزشگاه را پر از شعارهای مختلف«مرگ» دیده وطاقتش تمام شده. به تازگی اعتراف کرده که از چند روز قبل با خودش الکل میبرده و قبل و بعد از کلاس، وقتش را به پاک کردن شعارها میگذرانده.
البته هر که از پشت سرش رد میشده،
ناسزایی نثارش میکرده که باسکوت زینبِ ما مواجه میشده.
#دانشآموز_اصیل و دلاورما برای اعتقادش هم دیوارپاک میکند،هم فحش میشنود اما لب به ناسزا بازنمیکند،
این است تفاوت این بچهها بابعضیهای دیگر.
این بچهها دانشآموخته کلاس قهرمانی حاجقاسم هستند...
معلم کلاس زبان به بچهها تکلیف داده که انشایی (writing) بنویسند ویک شخصیت بزرگ را معرفی کنند.
زینب که انگار ناسزاها به او کارگرنیفتاده،تصمیم میگیرد از آرمان بگوید؛ «#آرمان_علی_وردی» او میخواهد باز هم در قامت یک انسان فرهیخته و عاقل،اعتقادش را با کلمات بیان کند.
مادرش که میترسد در آموزشگاه بلایی سر دخترش بیاورندمخالفت میکند! اما درنهایت راضی میشود. زینب مینشیند به نوشتن و چه نوشتنی...#روضهٔ_انگلیسی شنیدهاید⁉️آن هم از زبان یک زینب ۱۲ساله⁉️
زینب میداند نوشتن چنین متنی وخواندنش بین کسانی که فقط شعار«آزادی» میدهند یعنی چه، ولی کار خودش را میکند.
انشایش را سرکلاس میخواند وبرخلاف انتظارش، استادش که تفکرات ضدانقلاب دارد در حالی که اشک درچشمهایش جمع شده، ایستاده برایش دست میزند!
همه باید از دخترِ۱۲ساله یادبگیریم.
@Rezvan_najme