امروز رفته بودم میوه بگیرم
یکی از مشتریا گفت: آقا گوجه فرنگی ندارید؟! جوونی که اونجا کار میکرد گفت: نه! گوجه فرنگی امروز نایاب شده
مشتری: چرا؟
فروشنده با نیشخند: مگه خبر نداری؟
دارن گوجه فرنگیا رو میفرستن #غزه
اونجا دارن شربت گوجه فرنگی میدن😈
مشتری از خدا خواسته:
مگه نمیگن راه شهادت بازه. پس چرا
اینا نمیرن #فلسطین ما راحت شیم؟
متوجه بودم که دارن بلند کنار من صحبت میکنن که منم بیارن تو بحث
ولی من سرم تو هویجا و خیارا بود🥕🥒
یفروشنده بهم گفت: حاجی این داره حرفهای سیاسی میزنه زنگ بزن بیان ببرنش
که من لبخند زدم و چیزی نگفتم🙂
خوب که همه فحشاشون رو دادن آخرش به فروشنده گفتم: عزیزم؛ این چیزایی که گفتی رو با اعتقاد گفتی؟ یا از سر شوخی؟ گفت نه حاجی همش حرف دلم بود😏
گفتم: الان یه چسب زخم امکان ورود به غزه نداره. چجوری بار میوه کشور رفته اونجا؟ یا چجوری میشه نیرو اعزام کرد؟
دیدم چیزی نگفت
کیسه هویج و خیار رو گذاشتم و خرید نکرده اومدم بیرون. قرار نیست هر لقمهای رو بخورم
اومدم کمی اینورتر، از یه میوه فروشی #با_انصاف که عکسو آدرسشم گذاشتم😇 پرسیدم: گوجه فرنگی چرا پیدا نمیشه؟
گفت: حاجی بخاطر فصل سرما و بارندگی توی مناطقی که گوجه کشت میشه
گفتم بعضی همکاراتون میگن بخاطر صادرات گوجه به غزه یا جاهای دیگه است. گفت: فلان خوردن🙈 اصلا اینطور نیست. اینا از جای دیگه مشکل دارن😁
میوه رو با رضایت ازش خریدم در حالیکه دیدم بالاسرش یه برچسب از #حاج_قاسم چسبونده🌹
از هر جایی خرید نکنیم😊
#خاطرات_قم