eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
673 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #استاد_رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
2⃣تلاش برای ساختن در مواجهه با مشکلاتی که در زندگی‌تان پیش آمده، زود ناامید نشوید. هر اندازه که ایمان همسرتان ضعیف باشد، امید به اصلاح او وجود دارد. البته من نمی‌دانم که همسرتان چه کارهایی می‌کند که شما می‌گویید ایمانش قوی نیست؛ امّا هر چه که باشد، احتمال تغییر آن، صفر نیست. در مسیر تلاش برای تغییر او به نکات بعدی توجّه کنید. 3⃣پرهیز از نصیحت و تذکّر بسیار در این موارد، معمولاً برای تغییر دادن همسر، از نصیحت کردن و تذکّر دادن به عنوان ابزارهای اصلی استفاده می‌شود؛ در حالی که وقتی نصیحت و تذکّر، تنها ابزارهای شما برای تغییر باشند، معمولاً تأثیر کوتاه مدّت دارند. در ضمن، شرط تأثیرگذاری نصیحت، توجّه به نکته‌های بعدی است. با رعایت و در نظر گرفتن نکات بعدی، می‌توانید در فضایی صمیمی و با در نظر گرفتن قواعد گفتگو با همسرتان گفتگو کنید که در گام‌ اول از جلد سوم همین مجموعه به آن پرداخته‌ایم. ◀️ادامه پاسخ فردا ان‌شاءالله 📚تا ساحل آرامش، کتاب اوّل، ص۹۸ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🍁نقاب نغمه سلام بر همگی👋🏿😍 سوار بر ماشین نقاب نغمه بریم یک دوری بزنیم 😎 خب خب کجا بودیم🤔🤔 اهان اهان یادم اومد 🤩🤩 در ادامه ی بحث قبلی که داشتیم تاثیرات موسیقی بر روح انسان را مورد بررسی قرار می دادیم و یکی از اون موارد رو گمراهی و غفلت از خدا نام بردیم امروز میخواهیم با تاثیرات دیگری که موسیقی بر روح انسان می گذارد آشنا شویم : - گرایش به فساد : غنا و آواز مطرب و لهوی ، انسان را به سوی شهوت و فساد اخلاقی می کشاند و از راه تقوی و پرهیزکاری باز می دارد. همونطور که دیده می شود مجالس غنا و موسیقی معمولا جزو مراکز مفاسد گوناگون هستند که این دلیل روشنی است بر این که غنا در گرایش به فساد نقش موثری دارد . در حدیثی از پيامبر اکرم(ص) آمده است: غنا نردبان زنا است .تاثیر دیگری که غنا بر روح انسان میگذارد و میخواهیم بهش بپردازیم در این متن سوء عاقبت هست. برای اثبات سوء عاقبت بواسطه غنا به یک داستان کوتاه که در زمان امام صادق (ع) اتفاق افتاد اکتفا می کنیم ؛ چرا که آن چه در زمان آن بزرگوار رخ داده ، صرفا یک داستان نیست بلکه عبرت و پندی برای سایرین و همچنین انسان هایی که در زمان های بعد می آیند است. این داستان بدین شرح است : مردی به امام صادق(ع) عرض کرد: همسایگان من کنیزانی دارند که آواز می خوانند و با عود (یکی از آلات موسیقی) می نوازند . چه بسا به هنگام قضای حاجت نشستنم را طول می دهم ، تا صدای آنها را بیشتر بشنوم .
امام در جواب آن مرد فرمودند:《 این کار را نکن . در روز قیامت در برابر خدا هیچ عذری نداری ؛ مگر سخن حق را نخواندی که می فرماید : گوش، چشم و دل مسئول اند و در برابر کارهایی که کرده اند مورد سوال واقع می شوند.》 مرد عرض کرد: به خدا سوگند گویا این آیه را تا کنون نخوانده و نشنیده بودم . دیگر به خدا این کارها را انجام نمی دهم و از او آمرزش می طلبم. امام سپس فرمودند :《 برخیز و غسل کن و آن چه میتوانی نماز بخوان، چون تا کنون به گناه بزرگی مشغول بودی و چه بد حال و تیره بخت بودی اگر بدون توبه و بر این حال از دنیا می رفتی.》 همین داستان کوتاه خود مؤید بزرگی برای مطلب ما می باشد. ادامه دارد... @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
... 🌲🍃 از خانم کچویی شنیدم که امام جمعه شاهین شهر، زینب را میشناسد و می تواند برای پیدا کردن او به ما کمک کند. من چند بار از زبان زینب تعریف آقای حسینی را شنیده بودم، ولی فکر میکردم آشنایی زینب با آقای حسینی در حد افراد معمولی شهر است که به نماز جمعه می روند. اما بعدا فهمیدم که زینب برای مشورت در و در مدرسه و بسیجو جامعه زنان، مرتب با آقای حسینی و خانواده اش در ارتباط بود. مادرم و شهلا و شهرام در خانه ماندند و من همراه آقای روستا به خانه ی امام جمعه رفتم. من همیشه زن خانه نشینی بودم و همه ی عشقم و کارم رسیدگی به خانه و بچه هایم بود؛ خیلی بلد نبودم که چطور حرف بزنم. روی زیادی هم نداشتم. همه ی جاهایی را که دنبال زینب می گشتم، اولین بار بود که می رفتم.وقتی که حجت الاسلام حسینی را دیدم، اول خودم را معرفی کردم. او خیلی احترام گذاشت و از زینب تعریف های زیادی کرد. اگر مادر زینب نبودم و او را نمیشناختم، فکر میکردم که امام جمعه از یک زن چهل ساله ی حرف میزند، نه از دختر چهارده ساله ی من. آقای حسینی از دلسوزی زینب به و عشقش به و و زحمت هایی که میکشید،حرف های زیادی زد. من مات و متحیر به او نگاه می کردم. با اینکه همه ی حرف های او را باور داشتم و می دانستم که جنس دخترم چیست، امو از گستردگی فعالیت های زینب در شاهین شهر بی خبر بودم و این قسمت حرف ها برای من تازگی داشت. امام جمعه گفت: آنقدر شخصیت بالایی دارد که من به او قسم می خورم. بعد از این حرف ، من زیر گریه زدم. خدایا، زینب من به کجا رسیده بود که امام جمعه ی یک شهر به او قسم میخورد؟ زن و دختر امام جمعه هم خیلی خوب زینب را میشناختند. از زمان شدن زینب تا رفتن به خانه ی امام جمعه، تازه فهمیدم که همه دختر مرا می شناختند و فقط من خاک بر سر، دخترم را آن طور که باید و شاید هنوز نشناخته بودم. اگر خجالت و حیایی در کار نبود، جلوی آقای حسینی دو دستی توی سرم می کوبیدم. آقای حسینی که انگار بیشتر از رییس آگاهی و خانم کچویی به دست داشتن منافقین یقین داشت، با من خیلی حرف زد و به من گفت: به نظر من شما باید خودتان را برای هر شرایطی آماده کنید، احتمالا دست در ماجرای است، شما باید در حد و لیاقت زینب رفتار کنید. حس می کردم به جای اشک، از چشم هایم خون سرازیر است. هر چه بیستر برای پیدا کردن دختر عزیزم تلاش میکردم و جلوتر می رفتم، نا امید تر میشدم. زینب هر لحظه بیشتر از من دور میشد... ... @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
در زن، جلوه کردن‌ها و خودنمایی‌ها ریشه دار است. می‌خواهد چشم‌ها را به خودش جلب کند و زبان‌ها را به دنبال خودش بکشد. مواظب باش اسیر چشم‌ها و زبان‌ها نشوی و سعی کن تا به گونه‌ای حرکت‌کنی که خلق خدا را گرفتار حالت‌ها و رفتارت نسازی و آنها را اسیر ننمایی؛ که اگر کسی آلوده شد، این آلودگی دامان تو را می‌گیرد و تو را رها نمی‌سازد... 📚نامه‌های بلوغ ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
💕ریشه انسانها ، فهم آنهاست ... یک سنگ به اندازه ای بالا می رود ، که نیرویی پشت آن باشد … با تمام شدنِ نیرو ، سقوط و افتادن سنگ طبیعی است! ولی یک گیاه کوچک را نگاه کن که چطور از زیر خاک ها و سنگ ها سر بیرون می آورد و حتی آسفالت ها و سیمان ها را می شکند و سربلند می شود … هر فردی به اندازه این گیاه کوچک ، ریشه داشته باشد ، از زیر خاک و سنگ ، از زیر عادت و غریزه ! و از زیر حرف ها و هوس ها ، سر بیرون می آورد و افتخار می آفرینید … ریشه ما ، همان « فهم » ما است ... ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
ابراز محبّت بسیار و احترام ویژه هر اندازه که می‌توانید، انواع محبت‌ را تقدیم همسرتان کنید. ❌بی‌احترامی به او را هم بر خود حرام کنید. ✅این محبّت و احترام است که زمینه را برای تفاهم و گفتگو، فراهم می‌کند. 7⃣عدم سختگیری با شرایطی که شما در آن قرار دارید، ممکن است برای رسیدن به مقصود، عجله داشته باشید. این عجله در بسیاری از موارد، موجب می‌شود که ما بر همسرمان سخت بگیریم؛ امّا سعی کنید در مسیر تقویت ایمان، بر همسرتان سختگیری نکنید. پیامبر عزیزمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمود: بر مردم، آسان گیرید، سخت نگیرید و رام کنید و رَم ندهید. ⚠️سخت‌گیری، نه تنها موجب همراهی همسرتان با شما نمی‌شود؛ بلکه او را از شما و مسیری که برای او ترسیم می‌کنید، فراری می‌دهد. 8⃣استفاده از نامه 💌 یکی از کارهای خوب و تأثیرگذار در این زمینه، نوشتن نامه به همسرتان است. دغدغه‌های خود را در قالب نامه برای او بنویسید و از او بخواهید که پس از تأمّل، پاسخ شما را به صورت کتبی بدهد. 9⃣انجام دادن وظیفه شما فقط به وظیفۀ خود فکر کنید. ممکن است با عمل کردن به همۀ نکته‌ها، همسرتان تغییر نکند و یا این که به اندازه‌ای که شما دوست دارید، عوض نشود. اگر به گام اوّل توجّه کنید که خوش‌بختی، در عمل به وظیفه‌ای است که خداوند برای انسان مقرّر داشته، دیگر هیچ گاه احساس شکست نمی‌کنید. اگر همسرتان تغییر کرد، خدا را شکر می‌کنید و اگر هم این چنین نشد، باز هم شاکر خدا خواهید بود که شما را در انجام دادن وظیفه، یاری نموده است. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔺 ◻️کسانی که وقت خود را تلف می‌کنند، معمولاً هستند. متأسفانه بیشتر افراد می‌خواهند را با راحت‌طلبی و در کمال آسایش فتح کنند و تجربه نشان داده‌ است که این، محال است. 🔸 امام علی(علیه‌السلام) فرمودند: «تصمیم بر و با لذت‌جویی جمع نمی‌شود.» کسی که موافق هوای نفس خود عمل کند و به قول معروف، هر کاری دلش خواست انجام دهد، از وقتش نیز استفاده نخواهد کرد؛ چرا که نفس انسان، همواره به ‌دنبال راحت‌طلبی است. ◻️ طبیعت انسان هم به‌گونه‌ای است که می‌خواهد به کارهای راحت و بی‌دغدغه بپردازد؛ درحالی‌که امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) می‌فرماید: «هر کس دوست دارد به دست یابد، باید بکوشد خویش را مغلوب سازد و آن را مسخر خویش کند» و نیز فرمود: «خوشا به حال کسی که بر نفس خویش غالب شود و نفس بر او مسلط نشود و او مالک هوا و تمایلات خود باشد و هوای نفس بر او حکومت نکند.» 📚 تيک تاکِ زندگی، ص ۹۲ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
...🌲🍃 من تنها فرزند مادرم بودم که او با نذر و نیاز و دعا و التماس از امام حسین(ع) گرفته بود. مادرم، تاج ماه طالب نژاد در آبادان زندگی می کرد. وقتی خیلی جوان بود و من در شکمش بودم، شوهرش را از دست داد. او زن جوانی بود که کس و کار درستی هم نداشت و یک دختر بدون پدر هم روی دستش مانده بود. برای همین مدتی بعد از مرگ پدرم با مردی به نام درویش قشقایی ازدواج کرد. درویش قبلا زن و دو پسر داشت، اما پسرهایش در اثر مریضی از دنیا رفتند و زنش هم از غصه مرگ پسرهایش به روستای خودشان که دور از آبادان بود برگشت. درویش که نمی توانم به او نابابایی بگویم آمد و مادرم را گرفت. درویش مرد خیلی خوبی بود و واقعا در حق من پدری کرد. مادرم بعد از ازدواج مجددش، یک بار دیگر باردار شد، اما بچه اش سقط شد و او همچنان در حسرت داشتن فرزندان دیگری ماند. یادم هست که وقتی بچه بودم، همیشه دهه ی اول محرم در خانه روضه داشتیم، یک خانه ی دو اتاقه ی شرکتی در جمشید آباد آبادان داشتیم. من که خیلی کوچک بودم، در خانه همسایه ها می رفتم و از آنها می خواستم که برای به خانه ی ما بیایند. من نذر امام حسین(ع) بودم، و مادرم تمام محرم و صفر لباس سیاه می پوشید. مادرم در همان دهه ی اول برای سلامتی من آش نذری درست میکرد و به در و همسایه می داد او همیشه دلهره سلامتی من را داشت و شدیدا به من وابسته بود. مادرم عاشق بچه بود و دلش می خواست بچه های زیادی داشته باشد، اما خدا همین یک اولاد را بیشتر به او نداد، تازه آن هم با نذر و آقا امام حسین(ع). من از بچگی عاشق و دلداده امام حسین (ع) و حضرت زینب(س) بودم. زندگی ام از پیش از تولد با آنها گره خورده بود، انگار دنیا آمدنم، نفس کشیدنم همه به امام حسین(ع) و بند بود. پنج ساله بودم که برای اولین بار همراه مادرم، قاچاقی و بدون پاسپورت از شلمچه به کربلا رفتیم. مادرم نذر کرده بود که اگر سلامت به دنیا بیایم مرا به کربلا ببرد. اما تا پنج سالگی نتوانست نذرش را ادا کند. مادرم از سفر کربلا دو قصد داشت، یکی ادای دینش و قصد دیگرش این بو د که با از امام حسین(ع) اولاد دیگر طلب کند. تمام آن سفر و صحنه هد را به یاد دارم. مثل این بود که به همه ی کس و کارم رسیده باشم. توی شلوغی و جمعیت حرم، خودم را رها می کردم. چند تا مرد توی حرم نشسته بودند و قرآن می خواندند. مادرم یک لحظه متوجه شد که من زیر دست و پای مردم افتاده ام و نزدیک است که خفه بشوم ، بلند فریاد زد یا امام حسین(ع) من آمده ام بچه ازت بگیرم، تو کبری راهم که خودت به من بخشیده ای ، میخواهی از من پس بگیری؟ مردهای قرآن خوان بلند شدند و من را از میان جمعیت بالا کشیدند. توی همه ی مدت سفر عبای عربی سرم بود. .... @rkhanjani
بسم حبیب 🍁نقاب نغمه اهِم اهِم ... یک خلاصه گذرا از مطالب و چیزهایی که گفتیم رو خدمتتون میگم🤗 خب داشتیم اثرات روحی موسیقی‌های حرام یا همون غنا رو می‌گفتیم که تا اینجا به : ✔گمراهی و غفلت از خدا ✔گرایش به فساد ✔سوء عاقبت اشاره کردیم . حالا میخواهیم در این جلسه به یکی دیگر از این اثرات بپردازیم 😎🤓 آماده اید دیگه!! کمربند ها را محکم ببندید! بزن که بریم:✈ 🚫قساوت قلب🚫 یکی دیگر از اثرات روحی موسیقی قساوت قلب است ؛ مویّد این کلام، سفارش رسول خدا (ص) به حضرت علی (ع) می‌باشد که به ایشان فرموده‌اند: «یا علی؛ سه کار دل را سخت کند: گوش دادن به آواز و موسیقی(غنا) و شکار و به دربار سلاطین رفتن.  افرادی که مداومت بر گوش دادن به موسیقی و مطربی دارند قلب‌شان مریض می‌گردد. نتیجه این سختی و قساوت قلب این می‌شود که دیگر موعظه و پند در این قلوب اثر نمی‌کند. زیرا طبق آیات قرآنی از آثار گناهکاری، قساوت قلب است. خداوند متعال در قرآن می‌فرماید: قلوب افراد گناهکار مانند سنگ است یا سخت‌تر از سنگ. زیرا برخی از سنگ‌ها از میان‌شان آب بیرون می‌آید یا از ترس خدا از بلندی‌ها فرو می‌افتد؛  ولی قلوب افراد گناهکار به قدری سخت است که دیگر چیزی از پندها و موعظه‌های الهی در آن اثر نمی‌نماید. @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
الهى در بسته نیست ما دست و پا بسته‌ایم...! -الهی نامه🌱 ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
🍃انرژی مثبت🍃 {السَّلامُ عَلَیْکَ یا مُعِزَّ الْمُؤْمِنینَ الْمُسْتَضْعَفینَ} 💞 سلام بر تو، ای گنج پنهان الهی ❣سلام بر تویی که بواسطه تو خداوند مدال برتری نسبت به اهل هر زمان، به ما عطا کرده است 🍃و بواسطه چشم براهی‌مان فهم و معرفت ویژه به ما عنایت کرده است... 💎معرفتی که نبودنت برایمان عین بودن است... 🤲 خدا را شاکریم که اهل عصر غیبتیم... 🍃به امید روزهای با تو بودن نفس می‌کشیم... ╭─┅─🍃🌸🍃─┅─╮ 💕شوق سلام💕 ╰─┅─🍃🌸🍃─┅─╯ @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عشق یعنی اینکه اینقدر دوستش داشته باشی که در عین بی گناهی ازش معذرت بخوای...🙈🙊😱 💜 🌸💜@rkhanjani 💜🌸💜
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا