✅پرسش:
ببخشيد من يه مشکل بزرگ دارم الان چنين ساله دارم رنج ميبرم به کي پناه ببرم اخه
🌺پاسخ:
در طول مدت زندگی، تغییرات جزو اجتناب ناپذیر آن محسوب می شوند. این شمایید که باید با آنها کنار بیایید.
همه ما در طول مدت زندگیمان کم و بیش با چالش های متفاوتی روبرو می شویم. اغلب افراد در مقابله با مشکلات زندگی سردرگم می شوند و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند. این مشکلات می توانند در زندگی شخصی و یا کاری شما به وجود بیایند. افراد در مواقع مواجه با آنها سعی می کنند از مشکل فرار کنند تا از پذیرفتن واقعیت بگریزند. در واقع فرار از مشکلات، بدترین کاری است که می توانید انجام دهید و تنها راه عبور از مشکلات، روبرو شدن با آنها است .
- نکاتی را که در این مطلب می بینید می تواند به شما در گذر از مقاطع چالش برانگیز زندگی کمک کند.
1 - بیش از حد واکنش نشان ندهید
عکس العمل بیش از حد به مشکلات می تواند منجر به اتخاذ تصمیمات نادرست گردد. زمانی که شما درگیر احساسات شدید می شوید و در آن زمان برای موضوعی تصمیم میگیرید، به سبب اینکه منطق در این تصمیم گیری دخیل نبوده است، منجر به پشیمانی شما در زمان آینده خواهد گردید. از این به بعد زمانی که با یک مشکل برخورد کردید از گرفتن تصمیم در لحظات اول خودداری کنید و زمانی که آرام شدید به حل آن بیاندیشید.
2 - واقعیت زمان حال را بپذیرید
همه چیز را همان گونه که هست بپذیرید. خیلی از افراد سعی می کنند تا اشخاص و یا وضعیت های موجودی را که تحت کنترل آنها نیست، تغییر دهند و زمانی که نمی توانند به هدف خود برسند، احساس بدبختی می کنند. سعی کنید با واقعیت روبرو شوید و آنچه هست را بپذیرید، تا بتوانید راجع به آن به درستی تصمیم گیری کنید.
3 - دیگران را مقصر ندانید
بعضی از افراد عادت دارند تا اشتباهات خود را به گردن دیگران بیاندازند و دیگران را مسئول مشکلات پیش آمده برایشان تلقی کنند. بهتر است به جای اینکه انگشت اتهام را به سوی دیگران نشانه روید، به اصلاح اعمال خود بپردازید. مقصر دانستن دیگران تنها باعث پراکنده شدن افراد از دور شما می شود.
4 - جدا شدن را تمرین کنید
سعی کنید تا به نتایجی که در زندگی تان می بینید، وابسته نباشید. به خاطر داشته باشید که هر شخص سلیقه ای مختص به خودش را دارد و ممکن است او مخالف عقاید شما باشد. زمانی که کاری را در زندگی انجام می دهید، توقع نداشته باشید تا همه جریانات بر وفق مراد شما باشند.
5 - بیش از حد تجزیه و تحلیل نکنید
زمانی که شما در رابطه با یک وضعیت و یا یک واقعه بیش از حد فکر می کنید، موجب می شود تا شما نسبت به همه چیز و همه کس قضاوت کنید. همچنین بیش از حد فکر کردن راجع به یک مشکل سبب می شود تا شما اوقات سختی را سپری کنید و به جای دست به کار شدن و رسیدن به هدفتان، در پله اول درجا بزنید. این موضوع بیش از هر چیزی شما را نا امید خواهد کرد.
6 - تغییرات را در زندگی بپذیرید
در طول مدت زندگی، تغییرات جزو اجتناب ناپذیر آن محسوب می شوند. این شمایید که باید با آنها کنار بیایید. بسیاری از افراد از تغییر فرار می کنند و در مقابل آن مقاومت می نمایند. این موضوع به این سبب است که تغییر آنها را از راحتی شان برای مدتی خارج می نماید. ممکن است شما با آنها شاد و یا غمگین باشید، ولی پس از مدتی در خواهید یافت که آنها دائمی نیستند. پس بهتر است تلاشتان را برای پرورش ذهن به منظور حفظ آرامش در این مقاطع از زندگی بکنید.
7 - سبک زندگیتان را با دیگران مقایسه نکنید
یکی از کارهای مشکلی که پیش رو دارید، مقایسه نکردن خودتان با دیگران است. ولی هرچه بیشتر این کار را انجام دهید، از زندگی بیشتر نا امید خواهید شد. افراد زیادی هستند که از شما موفق تر بوده اند و کارهای بهتری در زندگی شان انجام داده اند. ولی این شمایید که داستان زندگی و موفقیت خودتان را رقم می زنید.
#مشاوره
🌺
☘🌺@rkhanjani
🌺☘🌺
نسیم فقاهت و توحید
✍️ #تنها_میان_داعش #قسمت_پنجم 💠 انگار با بر ملاشدن احساسش بیشتر از نگاهم خجالت میکشید و دستان مرد
✍️ #تنها_میان_داعش
#قسمت_ششم
💠 حالا من هم در کشاکش پاک احساسش، در عالم #عشقم انقلابی به پا شده و میتوانستم به چشم #همسر به او نگاه کنم که نه به زبان، بلکه با همه قلبم قبولش کردم.
از سکوت سر به زیرم، عمق #رضایتم را حس کرد که نفس بلندی کشید و مردانه ضمانت داد :«نرجس! قول میدم تا لحظهای که زندهام، با خون و جونم ازت حمایت کنم!»
💠 او همچنان #عاشقانه عهد میبست و من در عالم عشق #امیرالمؤمنین علیهالسلام خوش بودم که امداد #حیدریاش را برایم به کمال رساند و نهتنها آن روز که تا آخر عمرم، آغوش مطمئن حیدر را برایم انتخاب کرد.
به یُمن همین هدیه حیدری، #13رجب عقد کردیم و قرار شد #نیمه_شعبان جشن عروسیمان باشد و حالا تنها سه روز مانده به نیمه شعبان، شبح عدنان دوباره به سراغم آمده بود.
💠 نمیدانستم شمارهام را از کجا پیدا کرده و اصلاً از جانم چه میخواهد؟ گوشی در دستانم ثابت مانده و نگاهم یخ زده بود که پیامی دیگر فرستاد :«من هنوز هر شب خوابتو میبینم! قسم خوردم تو بیداری تو رو به دست بیارم و میارم!»
نگاهم تا آخر پیام نرسیده، دلم از وحشت پُر شد که همزمان دستی بازویم را گرفت و جیغم در گلو خفه شد. وحشتزده چرخیدم و در تاریکی اتاق، چهره روشن حیدر را دیدم.
💠 از حالت وحشتزده و جیغی که کشیدم، جا خورد. خنده روی صورتش خشک شد و متعجب پرسید :«چرا ترسیدی عزیزم؟ من که گفتم سر کوچهام دارم میام!»
پیام هوسبازانه عدنان روی گوشی و حیدر مقابلم ایستاده بود و همین کافی بود تا همه بدنم بلرزد. دستش را از روی بازویم پایین آورد، فهمید به هم ریختهام که نگران حالم، عذر خواست :«ببخشید نرجس جان! نمیخواستم بترسونمت!»
💠 همزمان چراغ اتاق را روشن کرد و تازه دید رنگم چطور پریده که خیره نگاهم کرد. سرم را پایین انداختم تا از خط نگاهم چیزی نخواند اما با دستش زیر چانهام را گرفت و صورتم را بالا آورد.
نگاهم که به نگاه مهربانش افتاد، طوفان ترسم قطره اشکی شد و روی مژگانم نشست. لرزش چانهام را روی انگشتانش حس میکرد که رنگ نگرانی نگاهش بیشتر شد و با دلواپسی پرسید :«چی شده عزیزم؟» و سوالش به آخر نرسیده، پیامگیر گوشی دوباره به صدا درآمد و تنم را آشکارا لرزاند.
💠 ردّ تردید نگاهش از چشمانم تا صفحه روشن گوشی در دستم کشیده شد و جان من داشت به لبم میرسید که صدای گریه زنعمو فرشته نجاتم شد.
حیدر به سمت در اتاق چرخید و هر دو دیدیم زنعمو میان حیاط روی زمین نشسته و با بیقراری گریه میکند. عمو هم مقابلش ایستاده و با صدایی آهسته دلداریاش میداد که حیدر از اتاق بیرون رفت و از روی ایوان صدا بلند کرد :«چی شده مامان؟»
💠 هنوز بدنم سست بود و بهسختی دنبال حیدر به ایوان رفتم که دیدم دخترعموها هم گوشه حیاط کِز کرده و بیصدا گریه میکنند.
دیگر ترس عدنان فراموشم شده و محو عزاخانهای که در حیاط برپا شده بود، خشکم زد. عباس هنوز کنار در حیاط ایستاده و ظاهراً خبر را او آورده بود که با صدایی گرفته به من و حیدر هم اطلاع داد :«#موصل سقوط کرده! #داعش امشب شهر رو گرفت!»
💠 من هنوز گیج خبر بودم که حیدر از پلههای ایوان پایین دوید و وحشتزده پرسید :«#تلعفر چی؟!» با شنیدن نام تلعفر تازه یاد فاطمه افتادم.
بزرگترین دخترِ عمو که پس از ازدواج با یکی از #ترکمنهای شیعه تلعفر، در آن شهر زندگی میکرد. تلعفر فاصله زیادی با موصل نداشت و نمیدانستیم تا الان چه بلایی سر فاطمه و همسر و کودکانش آمده است.
💠 عباس سری تکان داد و در جواب دلنگرانی حیدر حرفی زد که چهارچوب بدنم لرزید :«داعش داره میره سمت تلعفر. هر چی هم زنگ میزنیم جواب نمیدن.»
گریه زنعمو بلندتر شد و عمو زیر لب زمزمه کرد :«این حرومزادهها به تلعفر برسن یه #شیعه رو زنده نمیذارن!» حیدر مثل اینکه پاهایش سست شده باشد، همانجا روی زمین نشست و سرش را با هر دو دستش گرفت.
💠 دیگر نفس کسی بالا نمیآمد که در تاریک و روشن هوا، آوای #اذان مغرب در آسمان پیچید و به «أشْهَدُ أنَّ عَلِيّاً وَلِيُّ الله» که رسید، حیدر از جا بلند شد.
همه نگاهش میکردند و من از خون #غیرتی که در صورتش پاشیده بود، حرف دلش را خواندم که پیش از آنکه چیزی بگوید، گریهام گرفت.
💠 رو به عمو کرد و با صدایی که به سختی بالا میآمد، مردانگیاش را نشان داد :«من میرم میارمشون.»
زنعمو ناباورانه نگاهش کرد، عمو به صورت گندمگونش که از ناراحتی گل انداخته بود، خیره شد و عباس اعتراض کرد :«داعش داره شخم میزنه میاد جلو! تا تو برسی، حتماً تلعفر هم سقوط کرده! فقط خودتو به کشتن میدی!»...
#ادامه_دارد
✍️نویسنده: #فاطمه_ولی_نژاد
🏴 @rkhanjani
نسیم فقاهت و توحید
لطفاصبورباشیدپاسخگوخواهمبود...: #حجاب_آمریکایی #عمامه_امامحسن_یا_معاویه #قسمت_هفتم صبر داشته ب
لطفاصبورباشیدپاسخگوخواهمبود...:
#حجاب_آمریکایی
#روح_جان_عشق_چادر
#قسمت_آخر🔚
_اوووووه کدوم حق الله چه خبره چرا اینطوری بزرگش میکنی؟!...😔
_مگه نشنیدی که پیامبر ص فرمودن💛
🌼خدا با ناراحتی و خشم 🌸حضرت فاطمه (سلام الله علیها)🌸ناراحت و خشمگین و با خوشنودی ایشان خوشنود می شود...
بعد فکرش رو بکن...🤔
تو فضای مجازی پر شده از این جملات کلیشه و کاملا اشتباه اما از نظر مردم منطقی و حرف حق...
مثلا:
عکس یه دختر بی حجاب رو میذارن بدون آرایش با یه دختر چادری که نگم برات از حیا و حجاب فقط چادرش رو داره...زیرشم می نویسن
بی حجاب بودن بهتر از زیر یه تیکه پارچه سیاه قایم شدن است...😵
یا می نویسن...
بی حجاب باشی دورو نباشی...😶
دل باید پاک باشد والا شهر از دختر های چادری با آرایش پر است...😑😖
میدونی اینا تو ذهن دخترای نوجوون چقدر شبهه ایجاد میکنه...😣😥
میدونی چقدر حرف پشت یادگار دختر رسول خدا در میاد...
بعد فکر میکنی حضرت زهرا ناراحت نمیشن؟😩
حجاب ایشون و دختر عزیزشون و باقی زنان اهلبیت حجاب ساده و بیآلایشه...🌷
نه چادر با ست زردقناری...⚠️
نه چادر با کفش پاشنه بلندو جوراب نازک...👠
نه چادر با انگشتر و دستنبد نمایان و ناخن بلند با یه لاک ملیح ...
(واقعا بغض گلوم رو گرفته بود چه سخت بود تفسیر موضوعی که خودش مفسر هزاران موضوع و داستانه)
پشت این چادر هزار تا عقیده و فکر و ارزش خوابیده😇
تار و پود این پارچه سیاه با قطره قطره خون 🥀و بند بند وجود شیر بچه های انقلاب ؛ تازه داماد های شهید🌹 و پیرمرد های شصت هفتاد ساله تنیده شده✨
این یه تیکه پارچه نیست...این هزار تا خاطره و رشادت و شهامته✊
ارزش داره...قیمت داره...روح داره؛ جون داره....
با روحش همه چیز رو لمس کرده...خاک و آتش و تازیانه🔥به جون خریده تا حفظ آبرو کنه⛅️
کوچه های مدینه...خرابه شام...قصر ابن زیاد...
همه اینها رو دیده...
_کلیشه ای و ادبی حرف زدن رو تموم کنین⛔️
(دیگه جوش آوردم و واقعا تحمل کردن برام دشوار بود😤)
_کلیشه چیه؟
اصلا حرف های من رو میفهمی؟
اصلا میدونی چادر چیه؟
میفهمی داری چه کار بزرگی میکنی که به سر میذاری و چه کار وحشتناکی میکنی اشتباه جلوهش میدی؟
در جوابم نگاهش را به چمن های خیس خورده گره زد و سکوت و سکوت😴
آسمان کم کم رو به سیاهی میرفت و غروب دلگیر پاییز شروع میشد...🍂
اصلا زمان و مکان رو فراموش کرده بودم...
باید قبل از غروب به خونه می رسیدم...
چندین دقیقه جنجال لحظات پیش در سکوت پارک پنهان شد...🌘اما این سکوت خودش مملوء بود از حرف و جملاتی که هم می تونست پلی باشد برای پیشرفت معنوی این دختر هم چاهی عمیق برای سقوط...
🌸 @rkhanjani
سن ازدواج چ موقعي است ومنظور از شرايط ازدواج چيست؟
در ازدواج موفق لازم است دختر و پسر به بلوغ و پختگي هاي جسمي، جنسي، شناختي، هيجاني، عاطفي، معنوي و اقتصادي رسيده باشند و پسر به عنوان سرپرست خانواده بايد بتواند نفقه يك زندگي را بدهد؛ يعني از نظر اقتصادي بالغ باشد. فردي كاري باشد و درآمد داشته باشد و بتواند متناسب با شأن همسرش نفقه( غذا، پوشاك، مسكن و..) بدهد. پختگي اقتصادي در محيط ها و شهرهاي مختلف رنگ و جلوه هاي خاص خود را دارد.
نيز در ازدواج موفق تناسب هاي زير ضروري است:
مذهبي، اعتقادي، صفات اخلاقي، خصلت هاي شخصيتي، سني، فرهنگي، خانوادگي، تحصيلي، هوشي، اقتصادي، اجتماعي.
بنابراين
1- فردي كه قدرت #خويشتنداري ندارد و زود قهر مي كند و يا خشمگين مي شود و دست بزن دارد يا فحاشي مي كند و داد و فرياد، از نظر #هيجاني بالغ نيست.
2- فردي كه #انصاف را رعايت نمي كند و پيوسته انتظار دارد همسرش به او و خانواده و اقوامش احترام بگذارد ولي حرمت همسر، خانواده و اقوامش را ندارد از نظر اجتماعي بالغ نيست.
3- فردي كه شرايط ازدواج مانند كار و مسكن حتي اجاره اي را ندارد و درآمد يك زندگي متوسط را ندارد و انتظار دارد با خانواده اي مرفه وصلت كند از نظر #اقتصادي بالغ نيست.
4- فردي كه احساسي به ازدواج فكر مي كند و تناسب هاي اعتقادي و مذهبي، اخلاقي، شخصيتي، فرهنگي، سني، اقتصادي، اجتماعي و..را در نظر نمي گيرد به «بلوغ شناختي» نرسيده است.
5- فردي كه در فرهنگ ايراني تفاوت هاي شديد رسومات و فرهنگ را در نظر نمي گيرد و مي گويد اصل دختر و پسر هستند و مخالفت خانواده اهميتي ندارد از نظر #شناختي بالغ و واقع بين نيست
تصميم عاقلانه
اين كه جواني (دختر يا پسر) بگويد من با فلان شرايط كنار مي آيم قابل اعتنا نيست. چه بسا الان براي رسيدن به طرف مقابل از روي #احساس تصميم بگيرد ولي به خاطر شرايط شخصيتي و روحي واقعا در عمل نتواند به قول خودش عمل كند. بنابراين بايد تناسب ها و قدرت سازگاري تان زير نظر مشاور ازدواج به صورت حضوري بررسي شود.
معمولا در جامعه ما پسران در سن 25-27 سالگي به بلوغ نسبي مي رسند ولي اين يك نسخه كلي نيست ممكن است فردي در سن بيست سالگي واقعا بالغ باشد ولي فردي با مدرك دكترا در سن سي سالگي بالغ نباشد.
#سن_ازدواج
#شرایط_ازدواج
@rkhanjani
😊😊😘😘
———🌻⃟————
@rkhanjani
هدایت شده از ثانیه شمار ظهور
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
تشیع انگلیسی این روزها بیش از هر زمان دیگر در حوزه مناسک و آیینهای مذهبی بدعتگذاریهایی را صورت داده و در عزاداریهای حسینی، نامگذاری دهههایی مانند دهههای فاطمیه و محسنیه و دیگر انحرافات، رفتارهای افراطی از خود نشان میدهد.
🔺🔸🔹
⇝ پرسمان اعتقادی
https://eitaa.com/joinchat/3397320738C0c4c71fad0
🔺فقط #بالینک به اشتراک بذارید👌
࿐🌸❒○🌼○❒🌸࿐
࿐🌸❒○🌼○❒🌸࿐
8.79M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آیا دجال ظهور کرده؟؟؟
👈تفسیر کتاب الموسعه الامام المهدی سید محمد صدر درباره روایات مربوط به دجال!
🎙استاد #عالی
@rkhanjani