eitaa logo
نسیم فقاهت و توحید
672 دنبال‌کننده
4.8هزار عکس
2.1هزار ویدیو
99 فایل
•┈┈✾🍀﷽🍀✾┈┈• این کانال شامل ؛ 📚 جلسات سخنرانی و تدریس #استاد_رضا_خانجانی و همچنین؛ 📤 نشر بیانات متفکران و شخصیتهای طراز اول #انقلاب_اسلامی ارتباط با مدیر @samenolhojajjj
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
"اربابـم" زِ«همہ»دَسٺ‌ ڪشیدَم کہ‌ ٺـو بـٰاشے «همہ» اَم بـٰا ٺـو بودَن‌ زِ «همہ» دَسٺ‌ ڪشیدَن‌ دآرَد یا حُسین "ع" … ! 💛⃟🦋⸾⸾⇢ ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
«اللَّهُ يُنَجِّيكُمْ مِنْهَا وَمِنْ كُلِّ كَرْبٍ ثُمَّ أَنْتُمْ تُشْرِكُونَ✨» بدونیدکه‌خداشماروازسختی‌ها‌وازهراندوهی‌ نجات‌میده.💚 قشنگ نیست؟🥺   ⤺📮 ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
حالِ خوبِتان را، نه از کسی طلب کنید، نه برایش به این و آن رو بزنید، و نه حتی منتظرِ معجزه باشید...! قدری تلاش کافی‌ست، برایِ داشتَنَش! این خودِ شمایید، که می‌توانید، روحِتان را، مملو از عشق و آرامش کنید..👌😍 🍉 ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
. . بیت‌الغزل‌هرغزل‌‌ناب‌رقیه‌است خورشید‌علی‌اصغر‌ومهتاب‌رقیه‌است نزدیک‌ترین‌راه‌به‌الله‌حسین‌است نزدیک‌ترین‌راه‌به‌ارباب‌رقیه‌است💚 ✨ ———🌻⃟‌———— ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ @rkhanjani
✨﷽✨ 🔴 «دنیای غفلت‌زا» جای جدی و شوخی را عوض کرده است ✍ شما نگاه کنید در کتاب‌های روان‌شناسی که در رابطه با روان انسان است، یک‌صدم آن مقداری که در رابطه با غریزهٔ جنسی یا هوش صحبت شده، از «مرگ» سخنی به میان نیامده است. می‌گویند به بچه‌ها در این رابطه چیزی نگویید. در کتاب‌ها ننویسید. قبرستان‌ها هم که در فضایی خارج از شهر است و سعی می‌کنند آن را به فضای سبز و پارک تبدیل کنند که اگر کسی به آنجا رفت، تفریح کند. این‌ها باعث می‌شود که انسان از این فضا دور شود. عرفای بزرگ ما همیشه به شاگردان خود توصیه می‌کردند که به قبرستان بروید. گفته شده که «آیت‌الله قاضی» زیاد «وادی السلام» می‌رفتند. زمانی هم که می‌رفتند، یک یا دو ساعت می‌نشستند. حتی برخی از افراد اعتراض می‌کردند که مگر شما کار دیگری ندارید که اینجا می‌نشینید؟ مشخص است که این‌ها این مسئله را جدی گرفته بودند. متأسفانه از خواص «دنیای غفلت‌زا» این است که جای جدی و شوخی را عوض کرده است. ما حاضر هستیم برای یک فیلم یا یک بازی وقت زیادی بگذاریم ولی حاضر نیستیم برای جدی‌ترین مسئلهٔ زندگی خود، یعنی «ابدیت» آن‌قدر وقت بگذاریم. 👤 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🏴 السلام علیک یا اباعبدالله • بیا آقا بدون تو هوا دیگه نفس گیره بانوای: محمدحسین حدادیان @rkhanjani
🔻اشتغالاتِ دنیایِ امروز، ما را از فرصتِ باقی‌ماندهٔ ماه شعبان غافل نکند. 🔹 استاد میرباقری: «سعی كنيم در مابقی ماه شعبان تدارك كنيم كوتاهی‌ای كه در گذشته ما بوده است. كسی نمی‌تواند بگويد ما حق این ماه را ادا كرديم. اگر كوتاهی كرده‌ايم، اولين قدم در رشد، اعتراف به كوتاهی است. کسی كه احساس نمی‌كند در بندگی خدا كوتاهی كرده، رشد نمی‌كند! مرحوم صدوق از عيون اخبارالرضا(ع) نقل كرده‌اند که اباصلت در آخرين جمعه ماه شعبان بر امام رضا(ع) وارد شدند. حضرت فرمودند: اباصلت! اكثر شعبان گذشت، اين آخرين جمعه ماه شعبان است: «فتدارك فيما بقی منه تقصيرك و عليك بالإقبال على ما يعنيك و ترك ما لا يعنيك»... باید سعی كنیم آنچه را که به درد نمی‌خورد، در مابقی اين ماه كنار بگذاريم. خوردن‌ها، خوابيدن‌ها، نگاه‌كردن‌ها و اشتغالات متنوعی كه دنيای امروز بر ما فراهم می‌كند... خدا نکند اشتغالاتی بر ما بيايد كه اصلاً نفهميم در فضای ما چه می‌گذرد و به‌سرعت فرصت‌ها بروند و ما غفلت كنيم.» @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
1_2706220541.mp3
6.37M
مناجات با امام زمان عج @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
عجیب سالی بود، سالی که برما گذشت تلخ روزگاری بود، ایامی که به‌کاممان نشست... نزدیک بهار است و دل شیعیان تو پاییز، تا چشم کار می‌کند ردّ جای خالی توست... یا ربیع‌الانام یا نضرة‌الایام بیا و بهارمان کن بهار حقیقی بیا و به نفس مسیحایی‌ات جان‌تازه ببخش این ارواح خسته را بیا و مرهمی بگذار بر این همه داغ بر دل نشسته... آخرین جمعه سال است و دلم روشن است که شاید این آخرین سالِ انتظار باشد...... ‌ ‌@rkhanjani
دلم به ” مستحبی ” خوش است که جوابش ” واجب ” است... 🍃🌸السلام علیک یا بقیه الله فی ارضه🌸🍃 @rkhanjani
یه رفیق شهید داشتن خیلی خوبه چون تو هرموقعیتی یا هرمشکلی که درگیر بشی اول به خدا بعد به ازاون رفیق شهیدت کمک میخوای♥️🥲 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
3398263356.mp3
8.18M
👈غم ، مال وقتیه که خودت و دور میزنی... خودت و گم میکنی ! آدمی هم که گم میشه ؛ وحشت میکنه گیج میشه! و هیچ شادی زودگذری ، نمیتونه حالشو خوش کنه . تا حالا گم شدی یا نه ؟
🔥مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐قسمت دوم👇
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🔥 مستند داستانی دوربرگردان تجریش 💐 قسمت 2 هنوز دو سه دقیقه ای نگذشته بود که در اتاقم به صدا در اومد.. - جانم ؟! - دخترم ده باری در زدم چرا جواب نمیدی! - ببخشید مامان... صدای سشوار بلند بود نشنیدم. - صدای گوشیت بلند شه هم همینطوری..؟! بله همونطور که مستحضرید این سه نقطه حکم فلان فلان شده رو داشت که مامانم نگفت ولی حس کردنش سخت نبود. - من تسلیمم مامی. ببخشین... حالا چه کارم داشتین؟ - فائزه اومده بود. کارت داشت. بهش گفتم الان دستت بنده و سرت شلوغه...، گفت پس آخر شب میاد. زود کار بارات رو بکن الان مهمونا میرسنا... رفتم توی ذهن خودم... چه قدر این خواستگار بیچاره فلک زده رو فحش و لیچار بارش کردم. نگو فائزه بوده! طفلی... دلم براش سوخت... البته به چشم برادری! و الا برا شوهر جماعت که نباید دل سوزوند! الکی... مثلا من خیلی از شوهر بدم و میاد و باهاش دشمنم فائزه دوست صمیمی و هم کلاسی دانشگاهم بود و مثل خودم تا ولش میکردی باید سرش رو به زور از توی کتاب در میاوردی! البته فعلا سر من به سشوار و برس و بابلیس و این چیزا گرم بود... حدود یه ربع بعد دوباره صدای در اومد - هانیه...؟! ایندفعه زود جواب دادم تا مامان سر از تنم جدا نکرده! - بله مامان. - زود حاضر شو فکر کنم مهمونا اومدن.. - چی..؟! وااای مامااان! من هنوز آماده نیستم... چرا الان اومدن! هنوز نیم ساعت مونده که! - من نمیدونم... حالا که اومدن عزیزم. یه کاریش بکن. دیر نیای زشته ها! آخه چه کارش کنم؟! کارد میزدی خونم در نمیومد...! مگه بادکنکه که بادش کنم! حیف دلسوزی براش! هر چی گفته بودم حقش بود! اگه میشد یه چند تا نیشگون هم ازش میگرفتم! یه آرایش مختصری کردم... سریع موهامو بُرِسی کشیدم یه اسپری زدم و فیکسشون کردم... کت و شلوار زرشکی سفیدم رو پوشیدم شال دو تیکه حریر و تور ستش رو هم شل روی سرم انداختم موهامو آبشاری از سمت چپ ریختم بیرون و رفتم سر وقت آقای خواستگار! آقایی لاغر و کشیده ، تقریبا سی ساله با مادرش و یه خانوم نسبتا تپل که نمیدونم چه کارش بود روی مبل توی پذیرایی نشسته بودن. از لباساشون که همه با هم اناری ست کرده بودن خندم گرفته بود. جلو خودمو گرفته بودم ضایع بازی در نیارم. مامانمم هِی بهم چشم غره میرفت و حرص میخورد. مجتبی مختاری 🌸 @rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا