🗣اعترافات یک زن از جهاد نکاح
#قسمت_یازدهم
سه نفری از در اتاق پریدیم بیرون...
اوه... اوه....چه وضعیتی!!!
یخچال افتاده بود زمین و پاهای یکی از آقاها زیر یخچال مونده بود دو نفر دیگه داشتن تلاش میکردن بکشنش بیرون...
خانم مائده هم مرتب میزد تو سرو صورت خودش می گفت رسول خوبی رسول...
به هر بیچارگی بود یخچال رو از روی پای همون که رسول صداش میزدن برداشتن... داغون شده بود...
فرزانه یه نگاهی به پای رسول کرد یه نگاهی به خانم مائده با شتاب گفت: خوب زنگ بزنید اورژانس و دوید سمت رسول رو کرد به خانم مائده گفت: من دوره کمک های اولیه رو گذروندم جعبه ی کمک های اولیه دارید؟ خانم مائده که کاملا هول کرده بود و پهنای صورت اشک میریخت. رفت جعبه کمک های اولیه بیار ...
فرزانه اومد پای رسول رو بررسی کنه که رسول چنان خودش رو عقب کشید نزدیک بود سرش بخوره به دیوار! در حالی که درد زیادی می کشید و تو خودش می پیچید گفت نیازی نیست دست نزنید الان اورژانس میرسه...
فرزانه یه نگاه عصبانی بهش کرد و بلند شد اومد سمت من... دیدم اوضاع خیلی خرابه و نمی تونیم مصاحبه رو ادامه بدیم به خانم مائده گفتم پس با این وضعیت مصاحبه رو بذاریم برا یه وقته دیگه...
با هق هق گفت: ببخشید من به داداشم گفتم امروز مهمون داریم نمی خواد این یخچال رو ببری تعمیر گاه! گفت: من کاری به مهمونا ندارم با دوستام اومدم یه لحظه می بریمش تموم ... همونطور اشک می ریخت گفت اومد ثواب کنه کباب شد ....
خدا حافظی کردیم و داشتیم بیرون میومدیم اورژانس هم همون موقع رسید...رسول رو گذاشتن رو برانکارد قبل از اینکه سوار ماشین بشه با همون حال خرابش گفت: ببخشید خانمها برنامه ی امروزتون خراب شد ...
سوار ماشین شدیم فرزانه سرش رو گذاشت رو فرمون گفت عجب روزی بود ها... تر کیدیم... گفتم فرزانه :صحنه هایی امروز دیدم که هیچ وقت یادم نمیره !چه زجر روحی توی اتاق کشیدیم...
واقعا چه جوری بعضی ها تونستن تن به جهاد نکاح بدن !!!
فرزانه گفت:آره واقعا خیلی بد بود دفعه ی دیگه توی خونشون قرار مصاحبه نذاریا نصف عمر شدیم... بعد هم ادامه داد پسره رو دیدی عه!عه! یکی نیست بهش بگه تو که اینقد متعصبی جلو خواهرت رو میگرفتی که....
#سیده_زهرا_بهادر
@rkhanjani
🚭خواستگار سیگاری
🌀 سلام بزرگوار خسته نباشید
برایم خواستگار اومده خانواده ی خوب ومذهبی. اما فقط وفقط به سیگارش حساس بودم. خیلی درمورد سیگارش باهاش حرف زدم بذار کنار سم بدنه الان افتاد رو دنده لج
همش عذاب وجدان دارم. نامزد من سن 37
تحصیلاتشون لیسانسه.
خصوصیاتشون
بااخلاق باایمان نماز روزه خمس خوش برخورد فقط کمی کم صبور خیلی عجله داره تو خیلی کارها تو خیلی حرفا مذهبی هستند.
خودم 36
تحصیلاتم زیر دیپلم
بااخلاق باایمان اهل نماز روزه خمس هستم
مذهبی هستیم.
📚 پاسخ مشاور:
🌿باسلام خدمت شما کاربر گرامی:
از توجه و دقتتون در رفتار و برخورد با نامزدتون تقدیر می کنیم. همینکه دوست دارید بهترین برخورد را با نامزدتون و رفتارهاش داشته باشید نشونه ی رشد و درایت شما است. امیدواریم با تقویت و کسب مهارت هایی که به مرور خدمتتون تقدیم میشه بتونید زندگی سراسر لذت و آرامشی را داشته باشید.
✔️همین ابتدا یک اصلی را برای شما مطرح کنم که اگر بهش توجه کنید خیلی از مسایلی که در آینده هم ممکنه برای شما پیش بیاد، به راحتی حل بشه. اونم این اصله:
قبل از ازدواج به تفاوت ها و بعد از ازدواج به مشترکات توجه کنید.
🔸درسته شما نسبت به سیگار و دود و مضراتش حساس هستید ولی اینکه چرا بعد از نامزدی دارید مطرح می کنید جای تعجب و تامله. چرا در جلسات اولیه نسبت به این موضوع واکنش نشون ندادید؟ حالا همه این موضوعات را بذارید کنار. ببینید چقدر این مساله روی روحیات و اخلاق و رفتارتون تاثیر داره؟ از طرفی میزان پذیرش این مساله را در خودتون بسنجید. یعنی چقدر و تا چه اندازه ای می تونید با در نظر گرفتن بقیه ی خوبی ها و نقاط مثبتی که در نامزدتون هست، این مساله ی سیگار را نادیده گرفته و مطرح نکنید؟
🔹 شاید بگید نمی تونم تحمل کنم و واقعا خط قرمزه. باید خدمتتون عرض کنم وقتی به این نتیجه رسیدید، تازه نوبت مطرح کردن و نوع بیان شما هست. چطور شما این خواسته را بگید؟ در چه شرایط و زمانی توقعتون را از ایشون نسبت به مساله ی سیگار مطرح کنید؟
وقتی رو دنده ی لج افتادن یعنی شما به عنوان یه عیب و نقص در وجود ایشون مطرح کردید و بیانتون طوری بوده که بهشون عجیب و شدید برخورده. پس بهتره برای یه مدتی این مساله را نادیده بگیرید تا اوضاع بهتر بشه و به صورت روشمند و مهارتی این مشکل را حل کنید.
🍂می تونید از اینجا شروع کنید که به سیگار کشیدنشون موقتا احترام بذارید و بگید مشکلی ندارید با این مساله فقط لطف کنند زمان هایی که پیش شما هستند سیگار نکشند. در مواقعی اصلا نیاز نیست شما مستقیم ناراحتی و تنفرتون را از یک رفتار بیان کنید. شما باید طوری رفتار کنید که ارزشتون اونقده بره بالا که ایشون به خاطر رضایت و خوشحالی شما دنبال یه بهونه ای بگرده و تا متوجه بشه مثلا از استعمال سیگار بدتون میاد خودش داوطلبانه کنار بذاره.
👈ولی نهایتا یک پیشنهادی را خدمتتون عرض می کنم:
مسایلی را که می شود و به جایی از زندگی ضربه ی خاصی نمی زند را بزرگ نکنید. با تکیه بر نقاط مثبت و قوی و محکمی که ایشون داره با انگیزه ادامه بدید و برای حل مشکلات به تقویت و کسب مهارت ها پرداخته مشکلات را دونه دونه حل کنید.
🌸مو فق باشید.
📎 #خانواده_سبک_زندگی
📎 #مشاوره
╔ ✾ ✾ ✾ ════╗
🆔 @rkhanjani
╚════ ✾
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
❏˼بِســــمِرَبمُنجـۍِدِلھـٰا.♥️.
『دُعآیِمآفَرَجےرانَڪردحآصِل،پَس
گُشآیِشےبِدهدَرڪاربآدُعآیِخودَت... 』
❏بـراۍآمـدنت،لحظھهـٰارا
صدقھمۍدھیمآقاجـان•
❏السَلامُعَلـۍٰاَبـٰاصـٰالِحـالمَـھدۍ...
⛅️☀️
هَرڪٖہرَفتاَزدیٖدھ،
مٖےگویَنداَزدِلمےرَوَد
دِلبَـرمآاَزنَـظَردوراَست
واَزدِلدورنـیٖست...
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📹 کلیپ مهم برای رصد کنندگان #علائم_ظهور :
🎥 #کلیپ_صوت_مهدوی
💽 روایت صحیح السند از امام جواد داریم که حتی در وقوع علائم حتمی مثل خروج #سفیانی هم احتمال بداء هست،چه برسد به روز جمعه که جزء #علائم_حتمی نیست.
✍ لذا اگر همین فردا به یکباره ظهور شد نباید تعجب کرد. این وعده رسول خداست که ظهور نمیشود مگر به شکلی آنی و یکباره!
🎤 #استاد_عالی
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
زَهرِهجرتُـوچشیدیمونمردیمعجب
آسمانغرقِتحیّـرزگرانجانیِماست..!
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
#صلوات
💐 فرا رسیدن سالروز عروج ملکوتی امام خمینی ره بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران را بر همه ازادگان جها ن
تسلیت باد
┄┅═══••✾••═══┅┄
@rkhanjani
🗣اعترافات یک زن از جهاد نکاح
#قسمت_دوازدهم
گفتم ولش کن فرزانه این حرفها رو بگو
ببینم از کجا اسپری گاز فلفل آوردی؟
یکدفعه زد پشت دستش گفت وااای اینقد هول کرده بودم یادم رفت برشون دارم بذارمشون تو کیف!!! گفتم جدی داری میگی فرزانه ؟ عه... عه ...چقدر زشت حالا نمیگن این دخترا اسپریه گاز فلفل برا چی همراشون بوده ؟
فرزانه چپ چپ یه نگاه بهم انداخت و گفت ببخشیدا یادت رفته زنهای داعشی کمربند انتحاری می ساختن و جا به جا میکردن خوب این خانمه هم یکی از همونا! جرات داره یه چیزی راجع به اسپریه گاز فلفل بگه والا!!!
گفتم: باشه قبول حالا کجا انداختیش؟
گفت: همون جایی که رفتم پای این آقا رسولشون رو ببینم... اَه... بیاو خوبی کن...گفتم در هر صورت چاره ایی نیست باید بی خیالش بشیم...
فرزانه گفت نمیشه دوباره بریم خونشون مصاحبه؟!
گفتم: فرزانه نگاه اسپریه گاز فلفل که هیچ! اسلحه ژ۳ هم جا میزاشتی! من دیگه تحت هیچ شرایطی پامو تو این خونه نمیذارم...
فرزانه اخماشو کرد تو هم گفت نمی دونی که چقدر التماس داداشم کردم تا برام جور کرد بفهمه خیلی بد میشه...
گفتم در هر صورت تو که توقع نداری بخاطر یه اسپریه فلفل برگردیم تو اون خراب شده !
فرزانه عینکش رو جالبه جا کرد و گفت: باش بعدشم شروع کرد با خودش غرغر کردن...
گفتم: خانم امجد عزیز غر نزن فعلا هم نمیخواد چیزی به داداشت بگی تا ببینیم خانم مائده هیچی میگه یا نه....
حالا هم راه بیفت سمت دفتر که الان باید بریم گزارش کار بدیم به جلالی...
رسیدیم دفتر آقای جلالی توی اتاقش نشسته بود و یه عالمه کاغذ هم جلوش، در زدیم رفتیم داخل ... با دیدن ما از جایش بلند شد و گفت : چه خبر ؟! مصاحبه خوب بود؟
اتفاقاتی رو که افتاده بود و گفتم البته با سانسور استرسی که خودمون کشیدیم.... گفت خوب پس باید یه بار دیگه برید برا مصاحبه همین فردا خوبه!
گفتم فرداخوبه ولی بگید ایشون بیان اینجا، ما تو خونشون معذب بودیم... آقای جلالی گفت معذب! چرا چیزی شده؟ گفتم نه! نه! چیزی نشده ولی اینجوری مسلط تر می تونیم مصاحبه بگیریم ...
گفت باشه پس بذارید هماهنگ کنم باهاشون...
با فرزانه رفتیم تو اتاق و شروع کردیم به بررسی دوران نوجوانی خانم مائده... یک ساعتی گذشت آقای جلالی در زد و اومد داخل اتاق گفت: هماهنگ کردم برای فردا ولی ظاهراً چون پای داداششون آسیب دیده نمی تونن بیان دیگه ناچارا شما باید مجدد برید پیششون...
گفتم آقای جلالی ما نمی ریم صبر می کنیم پای داداششون خوب شد بعد بیان برا مصاحبه!
یه نگاه با جدیت کرد گفت: خانم نمی تونید کار کنید بگید من یه فکر دیگه بکنم...
فرزانه گفت: نه آقای جلالی مشکلی نیست میریم... من یه نگاه با حرص به فرزانه کردم اونم یه چشمک که آقای جلالی متوجه نشه زد... آقای جلالی یه نگاه به من کرد و گفت: بالاخره چکار می کنید ؟؟؟ گفتم: ساعت چند هماهنگ کردید؟ با تایید سرش رو تکون دادو گفت: همون ساعت ده....
#سیده_زهرا_بهادر
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🎥 روایتهایی متفاوت و کمتر شنیده شده از سبک زندگی حضرت امام خمینی (ره)
@rkhanjani
خویشاوندان امام که از پانزده سالگی با ایشان بودند، می گفتند: از پانزده سالگی ایشان که ما در خمین بودیم، آقا یک چراغ موشی کوچک می گرفتند و می رفتند به یک قسمت دیگر که هیچکس بیدار نشود و نماز شب می خواندند. خانم می گوید: تا حالا نشده که من از نماز شب ایشان بیدار شوم، چون چراغ را مطلقاً روشن نمی کردند. نه چراغ اتاق را روشن می کردند، نه چراغ راهرو را و نه حتی چراغ دستشویی را. برای اینکه کسی بیدار نشود هنگام وضوی نماز شب، یک ابر زیر شیر می گذاشتند که آب چکه نکند و صدای آن کسی را بیدار نکند.
@rkhanjani
∞♥∞
❣ #سلام_امام_زمانم ❣
#سلام_آقای_من
دل از تو میگوید
میــــاڹ هـــــر غزل اما
در بینِ اشعارم
همیــشہ یڪ چرا باقیست،
هر روز جایِ خالی ات،
هر روز دلتنگی، تا روز
مـــــرگم همچنـــــاڹ
ایـــڹ ماجــرا باقیست..
❣#لَـیِّن_قَـلبی_لِوَلِیِّ_اَمرِک ❣
32.87M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
آخرین نماز عاشقانه حضرت امام خمینی رحمه الله علیه
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
#مروری_بر_وصیتنامه_امام
#دین_و_سیاست
امام خمینی رحمةاللهعلیه:
باید به این نادانان گفت که
قرآن کریم و سنت رسول الله (صلی الله علیه و آله و سلّم)، آنقدر که در حکومت و سیاست، احکام دارد در سایر چیزها ندارد.
@rkhanjani
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💢 ماجرای بوسه زدن همسر امام خمینی بر پای امام بعد از فوت ایشان از زبان آیت الله محمدرضا رحمت
🔹️امام (ره) ۶۵ سال عاشقانه با همسرش زندگی کرد؛ این یک درس برای جوانان امروزی است.
🏴 @rkhanjani
🖤 #امام_خمینی (ره):
سعی کنید تا جوان هستید
خصلت بد در وجودتان ندواند.
زیرا با گذشت عمر،
این خصلت ها محکم میشود و انسان به حالی می رسد که رهایی از دست این خصلت ها امکان پذیر نیست.
🏴سالروز عروج ملکوتی امام خمینی(ره) بنیانگذار انقلاب اسلامی ایران تسلیت باد.
#رحلت_امام_خمینی
اَللّهُــــمَّ_عَجـِّــل_لِوَلیِّــــکَ_الفَـــــرَج🎋