فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مادر پدر ازهم جدا شده اند دختر و مادر سه ماه است که همدیگر را ندیده اند دختر در روی سن درحال اجرای برنامه است که بدون اطلاع قبلی دختر مادر را به روی سن میبرند بقیه ماجرا را خودتان ببینید جدا شدن پدرومادر با داشتن فرزند چقدر غم انگیز است M
یک عکس،هزار خاطره، صدها درد
زن، کودک ، همسایه، مادر، ذهن مرد
بحران، غمگین ، تراژدی ، در یک قاب
تاریکی ، غصه، گذشته یادم آورد
حسین جعفری:
@hosein_jafarii2 کانال تلگرام
Jfry2164
اینستاگرام حسین جعفری
🔻دزد باورها
گویند روزی دزدی در راهی بسته ای یافت که در آن چیز گرانبهایی بود و دعایی نیز پیوست آن بود. آن شخص بسته را به صاحبش بازگرداند.
او را گفتند : چرا این همه مال را از دست دادی؟
گفت: صاحب مال عقیده داشت که این دعا، مال او را حفظ می کند و من دزد مال او هستم، نه دزد دین! اگر آن را پس نمی دادم و عقیده صاحب آن مال خللی می یافت، آن وقت من، دزد باورهای او نیز بودم و این کار دور از انصاف است.
💢زبان گربه ها
داستان مردی که زبان گربه ها را آموخت
مردی به پیامبر خدا ،حضرت سلیمان ، مراجعه کرد و گفت:
ای پیامبر میخواهم، به من زبان یکی از حیوانات را یاد دهی.
سلیمان گفت: توان تحمل آن را نداری.
اما مرد اصرار کرد
سلیمان پرسید، کدام زبان؟
جواب داد: زبان گربه ها، چرا که در محله ما فراوان یافت می شوند.
سلیمان در گوش او دمید و عملا" زبان گربه ها را آموخت
روزی دید دو گربه با هم سخن میگفتند.
یکی گفت: غذایی نداری که دارم از گرسنگی میمیرم.
دومی گفت: نه، اما در این خانه خروسی هست که فردا میمیرد،
آنگاه آن را میخوریم.
مرد شنید و گفت: به خدا نمیگذارم خروسم را بخورید،
آنرا خواهم فروخت، فردا صبح زود آنرا فروخت
گربه امد و از دیگری پرسید: آیا خروس مرد؟ گفت: نه، صاحبش فروختش،
اما، گوسفند نر آنها خواهد مرد و آن را خواهیم خورد.
صاحب منزل باز هم شنید و رفت گوسفند را فروخت.
گربه گرسنه آمد و پرسید: آیا گوسفند مرد؟
گفت: نه! صاحبش آن را فروخت.
اما صاحب خانه خواهد مرد، و غذایی برای تسلی دهندگان خواهند گذاشت
و ما هم از آن میخوریم! مرد شنید و به شدت برآشفت
نزد پیامبر رفت و گفت: گربه ها میگویند امروز خواهم مرد!
خواهش میکنم کاری بکن!
پیامبر پاسخ داد: خداوند خروس را فدای تو کرد اما آنرا فروختی،
سپس گوسفند را فدای تو کرد آن را هم فروختی، پس خود را برای وصیت
و کفن و دفن آماده کن!
.
حکمت این داستان :
خداوند الطاف مخفی دارد،
ما انسانها آن را درک نمی کنیم.
او بلا را از ما دور میکند،
و ما با نادانی خود آن را باز پس میخوانیم !!!
👳 @mollanasreddin 👳
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
فیلم از طرف yarahman yarahim
هوالباقی
تسلیت جناب استاد سید عطا هاشمی
یاس تو چقدر شکل نیلوفر شد
پژمرد گل جوان تو پرپر شد
قربان مرام چشم تو هستم که
در فاطمیه به یاد زهرا ،،س،، تر شد
حسین جعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
💥عادی سازی کثافتکاری در قالب روشنفکری..
💥فیلمهایی که مثل ویروس در خانواده های ایرانی افتاد
✅کانال #میثم_تمار 👇
@meysame_tammarr
پشت سر هم مناسبت ، تعطیلی
القا شدن عقاید تحمیلی
رفتار سلیقه ای بدون قانون
احسنت به این کشور هردمبیلی
حسین جعفری:
@hosein_jafarii2 کانال تلگرام
Jfry2164
اینستاگرام حسین جعفری
آیینه و صبح و دولت نور رسید
الطاف سحر دوباره بر ما تابید
شب رفت به استراحت و خواب شود
روز آمد و شد نوبت کار خورشید
حسین جعفری
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
⁉️ به مداح 60 میلیون دادن!
♦️ دو روز بعد از تشییع شهدای گمنام، یک حساب کاربری با انتشار نامهای در شبکه اجتماعی ایکس از تعرفه غیرمتعارف و بالای مداحی برای شهدا خبر داد.
✅ واقعیت چیست؟ ببینید...
🇮🇷کانالهای نشریه عبرتهای عاشورا 🇵🇸
🌍 @ebratha_ir ایتا
🌍 @ebratha.org سروش
پایین محله بود و بالا می رفت
در جمع نشسته بود و تنها می رفت
کارش شده بود سکه از مداحی
هر هفته که او بهشت زهرا می رفت
حسین جعفری:
@hosein_jafarii2 کانال تلگرام
Jfry2164
اینستاگرام حسین جعفری
هدایت شده از رباعی_تک بیت
یک سال شده در انتظارت هستم
یاد تو و چشمان خمارت هستم
یلدا شده دلخوشی شاعر بانو
سی ثانیه بیشتر کنارت هستم
#حسین_جعفری
#عضوکانال
@robaiiyat_takbait
#شب چله
از شوق، هوای دیده ام بارانی ست
با پاقدمت به خانه ام مهمانی ست
بعد از صله ی رحم شب #یلدا را
با یاد تو دل در پی حافظ خوانیست
حسین جعفری:
@hosein_jafarii2 کانال تلگرام
Jfry2164
اینستاگرام حسین جعفری
پاییز هم گذشت و به جز حسرتش نماند
مثل خودت که رفتی و دیگر نیامدی!
#امید_صباغ_نو
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
Hosein Jafari:
مست ،،می،، ذکر صحن گوهر شادم
دل بسته به زلف پنجره فولادم
بین الحرمین قم و مشهد یعنی
در کوچه ی [هشتم] (جواد آباد)م
حسین جعفری