مستم از عشق وخراب از مِی و بيهوش از دوست
دستگیری کن و امروز نگه دار مرا...
#اوحدی_مراغه_ای
@robaiiyat_takbait
در شهر طبیبی ست که داند همه رنجی،
او نیز ندانست که مجروح چه تیریم...
#اوحدی_مراغه_ای
@robaiiyat_takbait
در ضمیر ما نمیگنجد به غیر از دوست، کَس
هردو عالم را به دشمن ده، که ما را دوست بس!
#اوحدی_مراغه_ای
@robaiiyat_takbait
جانا، دلم ز درد فراق تو کم نسوخت
آخر چه شد، که هیچ دلت بر دلم نسوخت؟
#اوحدی_مراغه_ای
@robaiiyat_takbait
امروز عید ماست که قربان او شدیم
اکنون شویم شاه که دربان او شدیم
#اوحدی_مراغه_ای
@robaiiyat_takbait
ما همچو موم از آتشِ این غم گداختیم
سنگیندلا، تو را چه تفاوت که بیغمی
#اوحدی_مراغه_ای
@robaiiyat_takbait