دير شد، بازآ كه ترسم ناگهان پرپر شود
دسته گلهایی كه از شوق تو در دل بستهام
#شفيعی_كدكنی
@robaiiyat_takbait
از زلزله و عشق، خبر کَس ندهد
آن لحظه خبر شوی که ویران شده ای
#شفیعی_کدکنی
@robaiiyat_takbait
من به زبانِ اشکِ خود میدهمت سلام و تو
بر سرِ آتشِ دلم همچو زبانه میروی ...
#شفیعی_کدکنی
@robaiiyat_takbait
پاکبازی همچو من در زندگی هرگز نبینی
مگذر از من ای که در راه تو از هستی گذشتم
#شفیعی_کدکنی
@robaiiyat_takbait
دیر شد، بازآ که ترسم ناگهان پرپر شود
دسته گلهایی که از شوق تو در دل بستهام
#شفیعی_کدکنی
@robaiiyat_takbait
گرچه افـروختم و سـوختم و دود شدم
شِکوِه از دست تو هرگز به زبانم نرسید
#شفیعی_کدکنی
@robaiiyat_takbait
دير شد، بازآ كه ترسم ناگهان پرپر شود
دسته گلهایی كه از شوق تو در دل بستهام
#شفيعی_کدكنی
@robaiiyat_takbait