eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.1هزار دنبال‌کننده
158 عکس
5 ویدیو
0 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
عجب‌ شکسته‌‌دل‌ و زار و ناتوان‌ شده‌ام چنان‌ که‌ هجر تو می‌خواست آنچنان‌ شده‌ام @robaiiyat_takbait
در عالم بی‌وفا ،کسی خرّم نیست شادی و نشاط، در بنی‌آدم نیست آن کَس که درین زمانه او را غم نیست یا آدم نیست، یا از این عالَم نیست @robaiiyat_takbait
یک نظر دیدیم دیدارت وز آن عمری گذشت دیده‌ها برهم نمی‌آید زِ حیرانی هنوز @robaiiyat_takbait
به کویت آمدیم و آرزوی ما نشد حاصل ز کویت می‌رویم اینک، هزاران آرزو با ما @robaiiyat_takbait
تیر و کمان کشیده‌ای سوی شکار می‌روی صید تواَند عالمی بهر چه کار می‌ روی @robaiiyat_takbait
در دل بی‌خبران جز غم عالم غم نیست در غم عشق تو ما را خبر از عالم نیست خاک آدم که سِرشتند غَرض عشق تو بود هر که خاک رَهِ عشق تو نشد آدم نیست   @robaiiyat_takbait
باز آی، که از جان اثری نیست مرا مدهوشم و از خود خبری نیست مرا خواهم که به جانب تو پرواز کنم اما چه کنم ، بال و پری نیست مرا @robaiiyat_takbait
مکن، ای دل هوس گوشهٔ آن چشم، بترس زان بلاها که در آن گوشه نهان ساخته‌اند @robaiiyat_takbait
تیر و کمان گرفته‌ای، سوی شکار می‌روی صید تواَند عالمی، بهر چه کار می‌روی ؟ @robaiiyat_takbait
دیر می‌آید و جان منتظر مقدم اوست مُردم از شوق، خدایا برسان زودترش @robaiiyat_takbait
رفتی و دل بردی و جان من از غم سوختی باز گرد آخر، که چندین ظلم نتوان کرد و رفت @robaiiyat_takbait
به کنج عافیت، می‌خواستم کز فتنه بگریزم بلای عشق ناگه از در و دیوار پیدا شد @robaiiyat_takbait
امروز مرا غیر پریشانی نیست در مشکل من امید آسانی نیست غم کُشت مرا و کَس به دادم نرسید بالله در این شهر مسلمانی نیست @robaiiyat_takbait
یک نظر دیدیم دیدارت وزآن عمری گذشت دیده‌ها برهم نمی‌آید زِ حیرانی هنوز... @robaiiyat_takbait
گفت: جای من کجا لایق بُود؟ گفتم: به دل گفت: می‌خواهم جز این جای دگر، گفتم: به چشم! @robaiiyat_takbait
از بهرِ گرفتاریِ ما زُلف مَیآرای ما بستهٔ دامیم، تو فكرِ دگری كُن @robaiiyat_takbait
به کویت آمدیم و آرزوی ما نشد حاصل ز کویت می‌رویم اینک، هزاران آرزو با ما @robaiiyat_takbait
باز آی، که از جان اثری نیست مرا مدهوشم و از خود خبری نیست مرا خواهم که به جانب تو پرواز کنم اما چه کنم ، بال و پری نیست مرا @robaiiyat_takbait
تیر و کمان گرفته‌ای، سوی شکار می‌روی صید تواَند عالمی ، بهر چه کار می‌روی ؟ @robaiiyat_takbait
هوس دارم که دوزم چاک دل از تار گیسویش ولی چندان گِره دارد که در سوزن نمی‌آید @robaiiyat_takbait
دیر می‌آید و جان منتظرِ مقدم اوست مُردم از شوق، خدایا برسان زودترش @robaiiyat_takbait
بی‌سگ نمی‌روند سواران به عزم صید چون ما سگ توایم، تو بی‌ما چه می‌روی؟ @robaiiyat_takbait
جراحتِ دلِ ما بر طبیب ظاهر نیست که تیرِ غمزہ او هر چه کرد پنهان کرد @robaiiyat_takbait
دلم به مهرِ تو صد پاره باد و هر پاره هزار ذره و هر ذره در هوای تو باد @robaiiyat_takbait
غم نیست، گر ز داغ تو می‌سوزدم جگر داری هزار سوخته، من هم یکی دگر ...! @robaiiyat_takbait