هر شب جمعه دلم منتظرت می ماند
تا لبت تازه کند فاتحه خوانی ها را
#حامد_عسکری
@robaiiyat_takbait
آمدی پای نهادی به کویر دل من
و به یُمن قَدمت بارش باران دیدم
#مهدی_امیری
@robaiiyat_takbait
خبر نداشتن از حال من
بهانه ی توست
بهانه ی همه ی ظالمان
شبیه هم است...
#فاضل_نظری
@robaiiyat_takbait
وقتی که مضطریم و نداریم یاوری
باید به لطف حضرت زهرا پناه برد
#جواد_محمدی_دهنوی
@robaiiyat_takbait
کنار جاده به من باغبان پیری گفت
انار حاصل یک عمر خون جگر شدن است
#علی_اصغر_شیری
@robaiiyat_takbait
گفتم که چه شد شیشۀ دل گفت شکستم
گفتم که چرا؟! خنده زنان گفت که مستم
#طالب_آملی
@robaiiyat_takbait
تمامِ واژه ها را در پَرِ قو پرورش دادم
بیا و لابلای شعرهایم استراحت کن...
#حسین_طاهری
@robaiiyat_takbait
یخ زد دلِ من پنجره را باز نکرد
جز غصه دلم ترانه ای ساز نکرد
در پشت همان پنجره جان داد دلم
اما دلِ من هوای پرواز نکرد
#مهرنوش_امیری
@robaiiyat_takbait
تصویر زلال باغ و بارانی تو
زیبایی قامت درختانی تو ...
در صحن دلم چه با طراوت ای عشق
مانند بهار سبز می مانی تو ...
#روح_الله_یعقوبی_پور
@robaiiyat_takbait
غمنامهٔ حیاتِ مرا نیست پشت و روی
بیداریام به خوابِ پریشان برابر است
#صائب_تبریزی
@robaiiyat_takbait
و شاید من سر از کـاخ عزیزی در میآوردم
اگر تشخیص میدادم چو یوسف، راه را از چاه
#سید_حمید_رضا_برقعی
@robaiiyat_takbait