eitaa logo
رباعی_تک بیت
4.1هزار دنبال‌کننده
160 عکس
5 ویدیو
0 فایل
کانال اول ما @golchine_sher
مشاهده در ایتا
دانلود
با دیدن تو تار شده چشمانم هر ثانیه بیمار شده چشمانم از بس که برات شعله روشن کرده دهقان فداکار شده چشمانم @robaiiyat_takbait
به محشر وعده ى دیدار اگر دادی نمی رنجم وصالِ چون تویی را صبر این مقدار می باید! @robaiiyat_takbait
او که در آغوش من میگفت: "دنیای منی" ترک دنیا کرد و من در کار دنیا مانده ام! @robaiiyat_takbait
بر قلّه نشسته محو مهتاب شدند در دامن کوه و دشت، نایاب شدند تا خشکی رودخانه ها را دیدند از شرم تمام برفها آب شدند @robaiiyat_takbait
هر مرض دارو و هر درد علاجی دارد زخم تیر مژه را مرهم و داروئی نیست! @robaiiyat_takbait
یوسفِ ما ز تهی دستی خلق آگاه است به چه امّید به بازار رساند خود را ؟ @robaiiyat_takbait
پیشانی‌ات ای کویر! موّاج شده‌ست انقدر به رودخانه‌ها فکر نکن @robaiiyat_takbait
خندیدی و شهر آرزومند تو شد گل با همه اسم و رسم ، پسوند تو شد یک رای که بیشتر ندارم، آن هم تقدیم به جمهوری لبخند تو شد ! _______________________________ عکاس رسید و صحنه را بند زدیم خود را به درخت خشک پیوند زدیم در عکس اگرچه باغ مان خالی بود گفتیم دوباره " سیب" و لبخند زدیم @robaiiyat_takbait
بر دلبر دیوانه بگویید بیاید دیوانه چو دیوانه ببیند خوشش آید... @robaiiyat_takbait
در چشم دیگران منشین در کنار من ما را در این مقایسه بی آبرو مکن @robaiiyat_takbait ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
خواهی که مرا زِ کار و بار اندازی در حادثه های ناگوار اندازی ای عشق! نگو نگفته ام روزی تو بر گردن من طناب دار اندازی @robaiiyat_takbait
ناامید است ز درمان دو بیمار طبیب چشم بیمار کسی و دل بیمار کسی @robaiiyat_takbait
من همین یک نفس از جرعه جانم باقی است آخرین جرعه این جام تهی را تو بنوش @robaiiyat_takbait ‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌
رویای سپید قوی من را بردی زیبایی آرزوی من را بردی من بچه خوب و سر به راهی بودم ای عشق ، تو آبروی من را بردی @robaiiyat_takbait
گفتم: آباد توان ساخت دلم را؟! گفتا: حُسنِ این خانه همین است که ویران ماند …" @robaiiyat_takbait
در اوج بـی سوادی ام اسـتاد مـی شوم وقتی که میشود همه‌ی دانشم حسین @robaiiyat_takbait
قهریم و هنوز با دلم مانوس است رویای تو برکه نیست ، اقیانوس است آژیر کشان دوباره پیدایم کرد این عشق شبیه " گشت ِ نامحسوس " است! ________________________________ از پلّه ی خاطرات ِ دیرینه ی من آرام بیا به بام سبزینه ی من سقف دل من حیاط ِ تنهایی توست! ماسوله ی کوچکی است در سینه ی من @robaiiyat_takbait
هوایِ صیدِ منِ ناتوان اگر داری کمان ز دست بیفکن که یک نگاهم بس ‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌@robaiiyat_takbait
بیهوده نگردید به تکرار، در این شهر او طرز نگاهش به خدا شعبه ندارد !! @robaiiyat_takbait
سرسبزی یک بهار در سینه ی توست آرامش پایدار در سینه ی توست این قلب که در سینه ی من می جوشد آماده ی انفجار در سینه ی توست @robaiiyat_takbait
شب به دل‌ گفتم چه باشد آبروی زندگی؟ گفت چون پروانه در آغوش دلبر سوختن... @robaiiyat_takbait
من کور شدم... پیرهنش را نفرستاد... یکبار نشد گریه اثر داشته باشد! @robaiiyat_takbait
با حال خراب و خسته بر می گردد با بال و پر شکسته بر می گردد آن کس که مرا ترک کند یک روزی با یک چمدان بسته بر می گردد @robaiiyat_takbait
وای بر حال گرفتاری که دست روزگار دست او می‌گیرد و بر دست هجران می‌دهد @robaiiyat_takbait
صد پاره دلم...، صاحب هر بخش تویی! عطری که به خانه می شود پخش تویی آویشن و بابونه چرا دم بکنم؟ معجون گیاهان شفابخش تویی @robaiiyat_takbait