eitaa logo
روبیک
1هزار دنبال‌کننده
592 عکس
224 ویدیو
4 فایل
طنز اجتماعی، مکعب زندگی را با خنده مرتب کنیم🌿🍁 کپی حرام تبلیغات و تبادل 👇👇👇 @Yasin999 کانال دوم ما👇👇👇 https://eitaa.com/daanestaniiha
مشاهده در ایتا
دانلود
ریاضی عزیز قربونت برم 😊 قبول کن که x رفته و دیگه بر نمی گرده ، اینقدر از ما نخواه که x رو واست پیدا کنیم. سعی کن به زندگیت بدون اون ادامه بدی😔😔 خودت بشین فکراتو بکن ببین چکار کردی؟ چی شد که رفتش؟؟؟؟ 😁😂 🆔 @Robick
هدایت شده از روبیک
😉 یک زوج برای گردش کنار یک رودخانه به خارج از کشور سفر کردند. پس از یک روز، فقط زن برگشت و به پلیس گفت که شوهرش هنگام عبور از رودخانه غرق شده است. روز بعد کلانتر آمد و او را دستگیر کرد. کلانتر گفت:« آژانش مسافرتی شما تماس گرفت. شما به جرم قتل شوهرتان دستگیر شده اید.» آژانس مسافرتی چگونه راجع به قتل اطلاع داد؟ 🆔 @Robick
روبیک
#معما 😉 یک زوج برای گردش کنار یک رودخانه به خارج از کشور سفر کردند. پس از یک روز، فقط زن برگشت و به
پاسخ زن یک بلیط رفت و برگشت برای خود رزرو کرده بود ولی برای شوهرش یک بلیط یک طرفه رزرو کرده بود. 🆔 @Robick
بفرمایید منزل ، شام در خدمت باشیم☺️ 🆔 @Robick
روبیک
پاسخ #معما زن یک بلیط رفت و برگشت برای خود رزرو کرده بود ولی برای شوهرش یک بلیط یک طرفه رزرو کرده ب
این معما رو فقط سه نفر تونستن پاسخ بدن.😁😁 که جایزشون تقدیم میشه به زودی انشالله. 🆔 @Robick
💢خطر هنگ کردن مغز😑 🆔 @Robick
از همه اونایی که ميگفتن و میگن: «كنكور تا به ما برسه حذف میشه» دعوت میکنم در جلسه ي دفاع دکترای اینجانب حضور پیدا کنن!😎📑 🆔 @Robick
❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️❤️ 💫🌟🌙 شـــــــــب🌙🌟💫 ⭕️✍حکایتی بسیار زیبا و خواندنی 🌺🍃🍁🍃🍂🍃🍁🍃🍂🍃🍁 🍃 "پنبه دزد دست به ریشش میکشد!" تاجری بود کارش خرید و فروش پنبه بود و کار و بارش سکه. بازرگانان دیگر به او حسودی میکردند؛ یک روز یکی از بازرگانها نقشه ای کشید و شبانه به انبار پنبه ی تاجر دستبرد زد. شب تا صبح پنبه ها را از انبار بیرون کشید و در زیرزمین خانه ی خودش انبار کرد. صبح که شد تاجر پنبه خبردار شد که ای دل غافل تمام پنبه هایش به غارت رفته است. به نزد قاضی شهر رفت و گفت: خانه خراب شدم. قاضی دستور داد که مامورانش به بازار بروند و پرس و جو کنند و دزد را پیدا کنند. اما نه دزد را پیدا کردند و نه پنبه ها را. قاضی گفت: به کسی مشکوک نشدید؟ ماموران گفتند: چرا بعضی ها درست جواب ما را نمی دادند ما به آنها مشکوک شدیم. قاضی گفت: بروید آنها را بیاورید. ماموران رفتند و تعدادی از افراد را آوردند. قاضی تاجر پنبه را صدا کرد و گفت به کدام یک از این ها شک داری؟ تاجر پنبه گفت: به هیچ کدام. قاضی فکری کرد و گفت: ولی من دزد را شناختم. دزد بیچاره آن قدر دست پاچه بوده و عجله داشته که وقت نکرده جلو آیینه برود و پنبه ها را از سر و ریش خودش پاک کند. ناگهان یکی از همان تاجرهای دستگیر شده دستش را به صورتش برد تا پنبه را پاک کند. قاضی گفت: دزد همین است و به تاجر گفت: همین حالا مامورانم را می فرستم تا خانه ات را بازرسی کنند. یکساعت بعد ماموران خبر دادند که پنبه ها در زیر زمین تاجر انبار شده است و او هم به جرم خود اعتراف کرد. از آن به بعد وقتی می خواهند بگویند که آدم خطا کار خودش را لو می دهد می گویند: "پنبه دزد، دست به ریشش می کشد." 🍃 🌺🍃 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 🌱 به امیـــد فردایی بهتـــر تـا درودی دیگــر بــدرود❤️ یاحــــــق 🆔 @Robick
﷽ ✨اللهم صل علی محمد و ال محمد✨ 🌷 سلام برتو ای مهربان دوست🌷 💫💫 جمعه💫💫 ✨ ۸ تیر ۱۳۹۷ ه.ش✨ ✨ ۱۵ شوال ۱۴۳۹ ه.ق✨ ✨ 29 ژوئن 2018 ميلادى✨ 🆔 @Robick
وقتی یه دهه هشتادی شوهر میکنه 🆔 @Robick
خواستند یوسف را بکشند، یوسف نمرد... خواستند آثارش را از بین ببرند، ارزشش بالاتر رفت... خواستند او رابفروشند که برده شود،پادشاه شد... خواستند محبتش از دل پدرخارج شود، محبتش بیشتر شد... از نقشه های بشر نباید دلهره داشت... چرا که اراده ی خداوند بالاتراز هر اراده ای است... یوسف میدانست، تمام درها بسته هستند، اما به خاطر خدا ؛حتی به سوی درهای بسته هم دوید... و تمام درهای بسته برایش باز شد... اگر تمام درهای دنیا هم به رویت بسته شد،به دنبال درهاي بسته برو چون خدای "تو"و "یوسف" یکی ست....... 🆔 @Robick
از بابام می پرسم ادم چطوری بوجود اومده؟؟ بابام میگه: ادما از نسل میمون هستند😳 مامانم میگه: عزیزم ادم و حوا ازدواج کردن انسان به وجود اومد 😳 از مامانم میپرسم: مامان چرا جواب تو و بابا فرق داره؟ مامانم: من از نسل خودم گفتم باباتم از فک و فامیل خودش!!! 😂😐😂 🆔 @Robick