eitaa logo
روشنا رودک
117 دنبال‌کننده
4.6هزار عکس
5.9هزار ویدیو
187 فایل
روشنا، پنجره ای به سوی امید، معرفت و بصیرت محفل علمی و تجربی روشنگران فرهنگی گفتمان سازی و جهاد تبیین #ر‌وشنای_معارف سبک زندگی‌، و خانواده #روشنای_امید و روایت پیشرفت چالش ها، پویش ها و مسابقات فرهنگی تجربیات و الگوهای موفق روشنگری
مشاهده در ایتا
دانلود
🔶 مومیایی‌ها در مصر باستان و جایگاه تقریباً هیچ مردم 👈🏻 یک عبرت از تاریخ هخامنشی در مصر باستان، عامه مردم، نمی‌شدند. در باور آنان، مردم باید به یک زندگی دنیایی کمینِگی (حدّاقلی) رضایت می‌دادند. باور داشتند که آینده‌ی ، از آن و است و مردم، نقشی در تاریخ ندارند، الّا اینکه بَردگان فراعنه و ابزاری برای ترقی آنان باشند. پندی حکمت‌آمیز وجود دارد که می‌گوید: برای کسی بمیر که اقلاً به خاطر تو تَب کند! شوربختانه بسیاری از مردم ، به ویژه جوانان، واردِ وادیِ و افتخار به فراعنه شده‌اند. حال آنکه اگر این‌ها در مصر باستان می‌بودند، جز عنوان چیزی نصیبشان نبود. مشابه این سخنان درباره پادشاهان هخامنشی هم صِدق می‌کند. نه از بابت مومیایی... بلکه از جهت آنان. پادشاهان ، همچون فراعنه، خود را اصیل و مالک تاریخ شمرده؛ مردم را اسباب ترقی خود می‌پنداشتند. در عصر هخامنشی، مردم ایران ی پادشاه شمرده می‌شدند: 📚 والتر هينتس، داريوش و ايرانيان، ترجمه پرويز رجبی، تهران: نشر ماهی، ۱۳۹۱، ص ۲۶۱. چنان که داریوش هخامنشی در کتیبه بیستون، مردم را «بندگان من» (به پارسی باستان: manâ badakâ âhatâ) نامید: 📚 The Behistun inscription (translation), by L.W. King and R.C. Thompson, Column 1, Chapter 6-7 & Column 4, Chapter 1-2 کمبوجیه دوم (پسر کورش) مردمان سرزمین‌های تحت تصرف خود را بردگان موروثىِ پدر خود می‌دانست: 📚 تاريـخ هـرودت،‏ ترجمه و پژوهش هادى هدايتى‏، تهران: مؤسسه انتشارات و چاپ دانشـگاه تهـران، ۱۳۸۲، ج‏ ۲، ص ۱۰۴. علی سامی (یکی از سران باستان‌گرایی و از مسئولین فرهنگی عصر پهلوی) نیز با افتخار می‌گفت که هخامنشیان مالکُ الرِّقاب همه کشورها بودند: 📚 علی سامی، پاسارگاد، قدیمی ترین پایتخت کشور شاهنشاهی ایران، ص ۶-۷. رِقاب جمع رَقَبة است به معنی بردگان، و یعنی مالک بردگان. به عبارتی، سامی با افتخار می‌گوید که هخامنشیان، همه کشورها را در بردگی خود داشتند و همگان بنده و برده‌ی پادشاهان هخامنشی بودند. اکنون به دوستداران سلسله عرض می‌کنیم که این عزیزان اگر در دوران هخامنشیان می‌زیستند، جز عنوان بردگی چیزی نصیبشان نبود. ✍🏻 مهدی رستمی
*پنج تحلیل‌ غلط در مسائل اخیر لبنان و فلسطین* صفحات آنچنان سریع در حال ورق خوردن هستند که خیلی‌ها تحت تاثیر رسانه‌ها و یا کم‌اطلاع از جوانب میدان، تحلیل‌هایی را ولو دلسوزانه به خورد می‌دهند که غلط بودن پایه‌های آن، می‌تواند ناخواسته موجب سستی و بدفهمی اجتماعی در موجود شود حتی خسارت‌هایی را به بار آورد؛ برخی از پرطرفدارترین این‌روزها به شرح ذیل است: ۱. ما چون پاسخ ترور هنیه و برخی فرماندهان را ندادیم، رژیم جرات چنین جنایتی را پیدا کرد: قطعا خیر، سید مقاومت، سالهاست در صدر فهرست ترور هست و بارها بارها در شرایط جنگی و غیرجنگی رژیم اقدام به ترور کرده ولی ناموفق بوده است، این‌بار اما به واسطه ارتقای سطح تکنولوژیکی و البته خفگی‌های حاصل از عملیات‌های جبهه مقاومت، از روشی انتحاری و استفاده کرده است و توانست با بمب‌های جدید ترکیبی، مقصود خود را عملیاتی کند. ۲. استراتژی نظام و عدم مقابله سخت با آمریکا و رژیم است: قطعا خیر، نظام با همان و و که در دهه‌های مختلف توانسته است قطرات مقاومت اسلامی را به دریای خروشان تبديل کند، از فرصت تاریخی طوفان الاقصی استفاده کرده و ظرف یک سال طرح خود را ده‌هاسال به پیش‌ برده و رژیم را به حالت خفگی قبل از رسانده است. ۳. مسئولین و فرماندهان در اجرای فرامین رهبری معظم تمرد یا تعلل یا سستی به خرج داده‌اند: قطعا خیر، این حرف‌ها را کسانی می‌زنند که از دستورات حکیمانه و زیرکانه ابلاغی هیچ، تاکید می‌کنم هیچ اطلاعی ندارند چراکه نوع دستورات در شرایط پیچیده و دشوار و تاریخی کنونی به شکلی است که بایستی مقدمات آن به شکل واقعی و صحیح محقق شود تا اقدامات بسیار موثر و کلیدی مربوطه به ثمر برسد، این مهم به شکلی مناسب و موفق در حال انجام است و ان‌شاءالله آیندگان از آن حیرت خواهند کرد. ۴. ما توازن و بازدارندگی خود را از دست داده‌ایم و نمی‌توانیم اگر یکی بخوریم ده‌تا بزنیم: قطعا خیر، مسائلی از این قبیل اساسا برای شرایط غیر جنگی است، ما الان وسط یک جنگ بزرگ هستیم. در این شرایط هر دو طرف در حال طراحی و اجرای ضربات کاری و شدید به طرف مقابل هستند و از هیچ تلاشی که در چارچوب اصول و مبانی خود می‌گنجد فروگذار نمیشوند و زد و خوردهای بزرگ، جزو مسائل طبیعی چنین جنگ‌های است. ۵. توان مقاومت تخلیه شده و بدنه اصلی آن ضعیف شده‌اند. قطعا خیر و قطعا خیر، دشمن اگر می‌دانست که با این جنایت‌ها از یک طرف وعده قطعی و حیرت انگیز الهی برای آزاد‌سازی نیروی بی‌نهایت شهیدان را فعال کرده و از طرف دیگر بدنه اصلی جبهه مقاومت را به نسل‌هایی جوان‌تر، به روز‌تر و قدرتمند‌تر از گذشته و خصوصا با امکان عمل بیشتر تحویل داده است؛ هیچ وقت تاکید می‌کنم هیج وقت چنین اشتباهات مهلکی را انجام نمی‌داد. پ ن: جنگ تمدن‌ساز ایران و آمریکا در پنجاه سال گذشته از سنگر ایران و عراق و سوریه و لبنان و یمن، قدم به قدم جلوتر رفته و رسیده است به قلب فتنه و پایگاه بزرگ نظامی آمریکا در منطقه! به پیروزی‌های بسیار بزرگ گذشته نگاه کنیم و به جای تحقیر و تضعیف جبهه خودی، هر آنچه در توان داریم را در اختیار فرماندهان و مسئولین دلسوز و کاربلد خود بسپاریم و برای سایر مردم، جریان تبیین را فعال تر کنیم، _بخصوص در این عرصه ی بمباران شبهات و شایعات متراکم_ تا در آینده‌ای نه چندان دور، آرزوهای بزرگ اولیا و انبیای را برای همیشه محقق سازیم.