«دهان روزه دار پيش من
از مشك خوشبوتر است»
آیت الله جوادی آملی:
خداوند به حضرت موسي وحي فرستاد، كه چرا با من مناجات نميكني؟ عرض كرد: خدايا روزه دارم و در حال روزه، دهان خيلي معطر نيست. خداوند فرمود: اي موسي! بوي دهان روزه دار پيش من از مشك خوشبوتر است.
از امام صادق علیه السلام نقل شده كه، اگر كسي در روز گرمي روزه بگيرد و تشنه شود، خداي سبحان هزار فرشته را موكّل ميكند تا چهرهٴ او را مسح كنند و تا هنگام افطار به او بشارت دهند و هنگام افطار خداوند (عزّ وجلّ) ميفرمايد: «ما أطيب ريحُك وروْحك! يا ملائكتى أشهِدوا أنّى غفرت له» عجب معطري و چه بوي خوبي داري! فرشتگان من شاهد باشيد كه من او را آمرزيدم.
🌹
باطن روزه انسان را به آنجا ميرساند كه مخاطب خدا قرار ميگيرد، اگر تا كنون ميگفت «يا الله» از آن به بعد، خداوند ميفرمايد: «يا عبدى».
@paygaheameneh
📙 حکمت عبادات ص ۱۴۱ و ۱۴۲
#دلنوشته
#آیه_طلائی_جزء_پنجم
✨پروردگار مهربانم چگونه شکر گویمت برای هر آنچه که به من ارزانی داشتی
من نبودم
هیچ بودم
و تو اراده کردی که باشم
می دانم که من طلبی از تو ندارم
که هر چه هست لطف توست
می توانستی مرا نیافرینی
🐑🐐🐖🐪🐓🌵🎄🍃🍀
میتوانستی مرا حیوان یا گیاه خلق نمایی
اما رخصتم دادی تا اشرف مخلوقاتت شوم
اما من چه زود یادم رفت 😔
اینهمه نعمت را ندیدم
و فقط به نداشته هایم نالیدم
نعمت های تو را وا نهادم
و به داشته های ناچیز خودم بالیدم
یادم رفت که هرچه دارم از توست
این آیه قرآنت را فراموش کردم که
✨ " هر آنچه در آسمانها و زمین است از آن توست "✨
🚫به هوشم
🚫به بیانم
🚫به مال و فرزندانم
🚫به زیبایی و توان جوانیم
غره شدم
و چشمم به دنبال داشته های دیگران و این عروس هزار داماد دنیا سیری نداشت
و همه وجودم طلب شد
صاحب دنیا را وا نهادم و به طلب دنیا عقبایم را ز کف دادم 😭
و تو چه مهربانانه این عاصی طغیانگر را نگریستی و صبورانه منتظر پشیمانیم نشستی
تا همچو امروزی با اشک ندامت به دامنت پناه آرم
که فهمیدم 😭
دانستم که دستهایم خالیست
فقیرم
فقیر تو هستم
و هر آنچه هست از توست
ببخش بنده ی نادان فقیر خود را که تو دانا و دارای عالمی
چشمهای نعمت بین مرا بگشا ای مهربان ترین مهربانان 🤲 @paygaheameneh
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
🍂🌺🍂
🌺
دعای روز ششم ماه مبارک رمضان
🙏🏻🌻اللهمّ لا تَخْذِلْنی فیهِ لِتَعَرّضِ مَعْصِتِكَ ولا تَضْرِبْنی بِسیاطِ نَقْمَتِكَ وزَحْزحْنی فیهِ من موجِباتِ سَخَطِكَ بِمَنّكَ وأیادیكَ یا مُنْتهى رَغْبـةَ الرّاغبینَ.🙏🏻🌻
🍀خدایا وا مگذار مرا در این روز در پى نافرمانیت روم ومزن مرا با تازیانه كیفر ودور وبركنارم بدار از موجبات خشمت بحق احسان ونعمتهاى بى شمار تو اى حد نهایى علاقه واشتیاق مشتاقان.🍀
🌺
🍂🌺 @paygaheameneh
🍃🍂🌺🍃🍂🌺
✨🍃🍂🌺🍃🍂🌺🍃🍂🌺
حرف_حساب
توی یک جمع بی حوصله نشسته بودم طبق
عادت همیشگی مجله را ورق زدم تا به
جدول رسیدم خواندم سه عمودی، یکی
گفت بلند بگو. گفتم یک کلمه سه حرفیه.
از همه چیز برتر است ...
حاجی گفت : پول ، تازه عروس مجلس
گفت : عشق ، شوهرش گفت : یار کودک
دبستانی گفت : علم ، حاجی پشت
سرهم گفت : پول، اگه نمیشه طلا، سکه !
گفتم : حاجی اینها نمیشه. گفت : پس
بنویس مال، گفتم : بازم نمیشه گفت : جاه !
خسته شدم با تلخی گفتم : نه نمیشه !
مادر بزرگ گفت : مادرجان، "عمر" است ... سیاوش که تازه از سربازی آمده بود گفت :
کار ، دیگری خندید و گفت : وام ، یکی
از آن وسط بلند گفت : وقت .
خنده تلخی کردم و گفتم : نه اما فهمیدم
تا شرح جدول زندگی کسی را نداشته
باشی حتی یک کلمه سه حرفی آن هم
درست در نمیآید ...!
هنوز به آن کلمه سه حرفی
جدول خودم فکر میکنم !
شاید کودک پا برهنه بگوید : کفش !
کشاورز بگوید : برف ! لال بگوید : حرف !
ناشنوا بگوید : صدا ! نابینا بگوید : نور !
و من هنوز در فکرم که چرا کسی نگفت : "خدا" ...! @paygaheameneh
امروز میخواهیم متوسل به یک شهید فوقالعاده معنوی و بزرگ و در عین حال گمنام باشیم.
شهیدی که معروفه به فدایی امام زمان.
پس با ما باشید تا با شهید عبدالحمید حسینی آشنا بشید و حال دلتون خوب بشه
👇👇👇 @paygaheameneh
راوی: حجت الاسلام والمسلمين سيد علي اصغر دستغيب
🚩 شهيد عبدالحميد حسيني حدود سه سال محافظ من بود.
ايشان حالات معنوي خاصي داشت و به خصوص با امام زمان (عج) خيلي مأنوس بود. به خاطر دارم وقتي براي مرخصي از جبهه به شهر آمده بود سخناني در مسجد درباره توجه و عنايات خاص امام زمان (عج) به جبهه ها و رزمندگان براي مردم بيان کرد که همه را مجذوب خود نمود.
ايشان در آخرين مرحله اي که با من تماس داشتند در وصيت شفاهي به من نام 9 نفر از جمله اينجانب، پدرش، آقاي (سردار) مينايي و شش نفر ديگر را ذکر کرد و به مادرش هم گفته بود در ساعت 9 شب مرا دفن کنيد و فقط اين 9 نفر به هنگام تدفين دور قبر من باشند.
وقتي با عده اي که براي مراسم دفن آمده بودند نماز شهيد را خوانديم همه به جز اين 9 نفر طبق وصيت نامه از قبر فاصله گرفتند و از دور شاهد دفن ايشان شدند.
من ابتدا به داخل قبر رفتم و لحظاتي در آن خوابيدم و براي ايشان دعا کردم. سپس برخاستم و در قبر ايستادم تا از پدر ايشان و چند نفر ديگر که جسد شهيد را به داخل قبر سرازير می کردند جسد را تحويل بگيرم و درون قبر قرار دهم.
وقتي پيکر شهيد به من سپرده شد خدا شاهد است هيچ احساس وزني از اين جسد نکردم. در همين لحظه ناگهان صداي فرياد آقاي عابدي (که بعدها به شهادت رسيد) را شنيدم که با صداي بلند نام امام زمان (عج) را صدا میکرد. ايشان بعد به من گفت در همان لحظه که پيکر شهيد را به دست شما دادند من به چشم خود ديدم آقايي نوراني وارد قبر شد و جسد را تحويل گرفت و داخل قبر گذاشت. لذا من بي اختيار نام امام زمان (عج) را فرياد زدم @paygaheameneh