eitaa logo
مسجد حضرت رقیه «س»
233 دنبال‌کننده
4.5هزار عکس
2.8هزار ویدیو
144 فایل
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
می گفت سوار يک تاكسى شدم ، صد متر جلو تر يک خانم با آرایشی غلیظ كنار خيابان برای ماشین ايستاده بود بوق زد و خانم رو سوار كرد چند ثانيه گذشت راننده‌ ی تاكسى به خانـم گفت چقدر رنگِ رُژتون قشنگه، لباتون رو برجسته كرده. مسافر سايه بون جلو صندلى روداد پايين ولباشو داخل آينه نگاه کرد خانم مسافر گفت واقعاً؟؟ راننده هم خنديد و دست چپِ خانم مسـافر رو گرفت و نگاه كرد. راننده گفت با رنگِ لاكتون كردين ها؟ واقعاً كه با سليقه هستید ، تبريك ميگم خانم مسافر گفت ممنونم ، چه دقتى دارین شما ، معلومه آدمِ خوش‌ ذوقى هستين. تلفنِ همراه من زنگ خورد و اون دو نفر هـم گرمِ حرف زدن بودند موقع پياده شدن راننده كارت رو داد به‌خانم مسافر وگفت هرجا خواستى برى، اگه خواستى زنگ بزن به خودم . مسافر هم كارت راننده رو گرفت و رفت این طور تعريف نكردم كه بخوام بگم خانم مسافر مشكل اخلاقى داشت يا راننده ی تاكسى. تـوی اين یک دقيقه ، ممکنه کمتـر کسی از ما به ذهنش رسيده باشه كه راننده تاكسى هـم يك خانم بوده . ماها با تصوراتی كه توی ذهنِ خودمونِ داریم قضاوت می كنيم @paygaheameneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
🌼🌈مولاے من 🌻تا ڪے نصیب ماست "ارَی الخَلقَ" و "لاتُری" 🌼🌈کـے میشود نوای انَاالمَهدی تو را ازسمت کعبه بشنوم ای جانِ جانان 🌼🌈عجّل علے ظهورکَ یا صاحب‌الزّمان السلام علیڪ یا حجة الله علی خلقه✋ @paygaheameneh عج ا...
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
‏✍ ریشه همه مشکلات بیداریه. من تا وقتی خوابم هیچ مشکلی ندارم. در اوايل انقلاب فرانسه سه نفر محكوم به اعدام با گيوتين شدند سه نفر عبارت بودند از: یک روحانى، یک وكيل دادگسترى و يك فيزيكدان. ابتدا سر روحانی را زير گيوتين گذاشتند و از او سؤال شد حرف آخرت چيست؟ روحانی گفت: خدا خدا او مرا نجات خواهد داد. تيغ گيوتين پايين آمد و نزديك گردن او متوقف شد. مردم با تعجب فرياد زدند آزادش كنيد! خدا حرفش را زد! به اين ترتيب نجات يافت. نوبت وكيل رسيد؛ پرسيدند آخرين حرفت چيست؟ گفت: من مثل روحانى خدا را نمى شناسم، درباره عدالت بيشتر مى دانم. عدالت عدالت مرا نجات خواهد داد. گيوتين پايين رفت اما نزديك گردن وكيل ايستاد. اينبار هم مردم متعجب فرياد زدند آزادش كنيد! عدالت حرف خودش را زد! وكيل هم نجات پيدا كرد. در آخر نوبت به فيزيكدان رسيد؛ از او سؤال شد؛ آخرين حرفت چيست؟ گفت: من نه خدا را مى شناسم و نه عدالت را اما من اين را مى دانم كه روى طناب گيوتين گره اى هست كه مانع پايين آمدن تيغه مى شود ! طناب را بررسى كردند و مشكل را يافتند، گره را باز كردند و تيغ برّان بر گردن فيزيكدان فرود آمد و آن را از تن جدا كرد ... 🔸چه فرجام تلخى دارند كسانى كه به «گره ها» اشاره مى كنند... .! @paygaheameneh
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
✍حرفامون شدہ رساله توجیه المسائل ⇦غيبت… تو روشم ميگم ⇦تهمت… همه ميگن ⇦دروغ… مصلحتی ⇦رشوہ... شيرينی ⇦ماهوارہ... شبکه هاي علمي ⇦مال حرام...پيش سه هزار ميليارد هیچه! ⇦ربا... همہ ميخورن ديگه ⇦نگاہ بہ نامحرم... يه نظر حلاله ⇦موسيقي حرام.... ارامش بخش ⇦مجلس حرام..يه شب که‌هزار شب‌نميشه ⇦بخل... اگه خدا ميخواست بهش ميداد ‌ @paygaheameneh ┅═┄⊰༻💜༺⊱┄═┅
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا