استاد سیّد محمّدمهدی میرباقری:
«کسي که از دنيا کوچکتر است، او تا آخر کار، در دنيا است. هر چه به او ميگويند «بيا!»، ميگويد «خدا براي چه جنگ راه انداخته؟!». جنگ برای اين است که ما برسيم. خدا که نميخواهد به جايي برسد. خداي متعال احتياج به ما ندارد که ما از دشمنش انتقام بگيريم، «وَ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لاَنْتَصَرَ مِنْهُمْ». خداي متعال که جنگ راه مياندازد، گاهياوقات جنگ را محکم و تثبیت ميکند و کار و هدف خودش را جلو میبرد. هدف خدا چيست؟ «لِيُحِقَّ الْحَقَّ وَ يُبْطِلَ الْباطِلَ»، خدا ميخواهد حق، تثبيت بشود. خداي متعال جنگ را براي اينکه ما برسيم، به راه انداخت، براي انتقامگيري که نبود. «وَ لَوْ يَشاءُ اللَّهُ لاَنْتَصَرَ مِنْهُمْ»، خداوند غالب بر همه دشمنان است و احتياجی به ما ندارد.
چه کسی ميتواند در اين سختيها همراهي کند؟ کسي که اين درس قرآن را گرفته که راضي به دنيا نيست. اين راضي نبودن هم منوط به اين است که انسان نگاه جامع و واسع داشته باشد؛ يعنی دنيا را با فنائش ببيند و ببيند سرِ سفرۀ دنيا نشستن، اين روي سکهاش #غفلت_و_لذت است و آن روي سکهاش #رنج_و_عذاب است. وقتی همه را با هم ديد، خودش را کنار ميکشد. وقتي دنيا را در دل عوالم ديد، ميفهمد قليل است.
يک قاعدۀ کلی براي اينکه انسان بتواند از سر سفره دنيا بلند شود، اين است که بايد بتواند پاي #مواعظ_خدا بنشيند. اين کتاب خدا، موعظه خدا است؛ «يا أَيُّهَا النَّاسُ قَدْ جاءَتْكُمْ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّكُمْ وَ شِفاءٌ لِما فِي الصُّدُورِ وَ هُدىً وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنينَ». همه #مراحل_سلوک، در اين قرآن است؛ از موعظه و بيداری تا شفاي بيماريهاي دل تا هدايت و راهبري و رحمتهاي خاص، بايد سر اين سفره بنشينيم و #مواعظ_خدا را گوش کنيم. اگر کسي سر سفره دنيا نشست، گلايهمند ميشود. خدا ميفرمايد: گلايه نکنيد اين پيغمبر آمده، اين کتاب را هم آورده انسان بايد در شبانهروز مناجات و انس با قرآن داشته باشد.»
@roghaiiehkhoor
*ماجرای مادرشهیدی که خود را "مظلوم ترین مادرشهید ایران" معرفی کرد*
🔹️ *مادرشهید* میگفت: من *مظلوم ترین مادر شهید ایرانی* هستم
برام تعجب بود که یک *مادر شهید* خودش این حرف رو بزند
پرسیدم: منظورتون چیه حاج خانم؟
🔹️ *مادر شهید* گفت: *پسرم یوسف* بعد از عملیات آزادسازی خرمشهر آمد مرخصی و به ما در مزرعه کمک میکرد.
🔹️ کوموله ها ریختند و *یوسف* رو دستگیر کردند ، به او گفتند به *خمینی* توهین کن
ولی *یوسف* این کار رو نکرد.
به من گفتند به *خمینی* توهین کن.
گفتم هیچ وقت چنین کاری نمیکنم.
🔹️ گفتند: *بچه ات را میکشیم.* ؛بازهم قبول نکردم.
🔹️ *پسرم یوسف رو بستند به گاری و جلو چشمم سر از تنش جدا کردند و با ساطور دست ها و پاهاش را قطع کردند، شکمش را پاره کردند و جگرش را درآوردند*
🔹️ گفتند: به *خمینی* توهین کن؛ بازهم گفتم: نه
🔹️ گفتند: *کاری میکنیم که از غصه دِق کنی.*
من رو با *جنازه تکه پاره شده یوسفم* کردند در یک اتاق و در رو قفل کردند ؛ با *جنازه پسرم* تنها بودم.
🔹️ بعدازدوروز در را باز کردند گفتند: *باید خودت پسرت را دفن کنی.*
گفتم : *من مادرم*، با من این کار را نکنید، *من طاقت ندارم روی صورت یوسفم خاک بریزم.*
گفتند: اگه این کار رو نکنی دستانت را میبندیم پشت ماشین و تو روستاها میگردانیم
🔹️ شروع کردم با دستان خودم برای *پسرم* قبر درست کردن،
هر مشت خاک که برمیداشتم با گریه میگفتم: *یا فاطمةالزهرا، یا زینب کبری...*
انگار همه عالم کمکم میکردند برای حفر *قبر پسرم.*
🔹️ *قبر که آماده شد گفتند خودت باید خاکش کنی...*
*دلم گرفت، آخه پسرم کفن نداشت که جنازه اش را کفن کنم*،گوشه ای از چادرم را جدا کردم و *بدن تکه تکه پسرم* را گذاشتم داخل چادر.
*نگاهم به جنازه اش که افتاد باز دلم گرفت*، آخه نه نمازی بر جنازه خوانده شد ، نه تشییعی شد، نه کسی بود دلداریم بدهد.
🔹️ فقط *خدا خودش شاهد هست* که *یک خانم چادری* بالای قبر ایستاده بود و به من دلداری میداد و میگفت: *صبر داشته باش و لا اله الا الله بگو...*
🔹️ کنار قبرش نشستم و *با دستان خودم یواش یواش رو صورت یوسفم خاک ریختم...* به همین خاطر من *مظلوم ترین مادر شهید ایرانی هستم.*
🔹️ به راستی باید پاسخگوی قطرات اشک و لحظه لحظه آه کشیدن *مادران شهدا* باشیم؛
چه پاسخی داریم؟؟
👆 @roghaiiehkhoor