این خاطره بمناسبت فرا رسیدن ایام محرم و شب اول آن که امشب شنبه ۱۶ تیر می باشد بسیار شنیدنی می باشد
توسل به حضرت مسلم و طفلان مسلم، رد خور ندارد و حتما حاجت خود را خواهید گرفت!؟👇
#علمدار_گردان_مسلم
💥شب قبل از اعزام مجدد به حبهه، ایام مسلمیه بود.. ما همه شاه عبدالعظیم بودیم... آقا غلام روضه جانسوز #حضرت_مسلم را خواند... آخر مداحی یه جمع کوچکی بودیم.. صحبت از جنگ شد و منم که مرخصی آمده بودم گفتم وضع جبهه ها خیلی بحرانی است و احتمالا ما پس فردا عازم جبهه خواهیم شد.. شهید رضا جمشیدی و شهید سعید صفاری گفتند ما هم میاییم... آقا غلام هم گفت من هم هرجوری شده میام با شما...
💥پسفردای همون روز آنقدر وضع جبهه بحرانی بود که همه رو با هواپیما اعزام کردند دزفول و از اونجا هم رفتیم دزفول از آنجا هم رفتیم دوکوهه... فردا صبحش من رفتم کارگزینی لشگر ۲۷ محمد رسول الله (ص) و تمام بچه ها رو برای گردان عمار, معرفی نامه گرفتم... و ناهار هم در گردان عمار خوردیم... بعداز ظهر، من داخل زمین صبحگاه برادر قاسم کارگر مسئول گردان مسلم رو دیدم... چون از قدیم با هم در گردان حمزه بودیم به من گفت گردان ما و حمزه امشب میرن برای عملیات، اسلام آباد غرب برای مقابله با منافقین (عملیات مرصاد) اگر میخواهی بیایی سریع کارتو درست کن و بیا... منم سریع رفتم گردان عمار و به بچه ها گفتم بریم گردان مسلم؛ همه گفتن باشه!... دوباره من رفتم کارگزینی، کارها رو درست کردم و همه رفتیم گردان مسلم...
💥 خلاصه شبانه راه افتادیم رفتیم سه راهی اسلام آباد غرب و فردا شبشم دوتا گردان ما (مسلم) و حمزه زدیم به خط... همون شب گردان مسلم با حدود ۷۰ شهید و کلی زخمی و با کمک گردان حمزه, جلوی پیشروی منافقین رو گرفتیم...
توی همون عملیات آقا غلام رجبی, رضا جمشیدی,سعید صفاری, علی فخارنیا, حمید میرزامحمدی, حمید صادقی, سه برادر مظفر و... شهید شدند و چند نفری هم زخمی شدند...
🚩تمام اینها رو گفتم که در خاتمه بگم #روضه_حضرت_مسلم دست آقا غلام و بقیه بچه ها رو گرفت و برد... همش دست خود این آقا بود... روضه حضرت مسلم... ایام مسلمیه... اونم گردان مسلم, چیزی کم نداره..! خود آقا شهادت بچه ها را امضا کرد... الآن که این مطالب رو می نویسم یاد یه صحبت آقا غلام افتادم که همیشه می گفت بعضی اوقات هر طوری شده یه "روضه #طفلان_مسلم" رو بخونید.. "روضه مسلم و طفلانش" رو شرکت کن که دراجابت دعا رد خور نداره.
#کتاب_شهدا_و_اهل_بیت #ناصر_کاوه
#راوی: #ناصر_کاوه
┄┅═✼✿✵✦✵✿✼═┅┄
🚩دروازه جهنم
🌺 در روزی که قرار بود مجلس چهارم شورای اسلامی افتتاح شود, حجت الاسلام مرحوم سید علی اکبر ابوترابی روحانی آزاده, نیز نماینده مردم در همین مجلس بود، در راه برای رسیدن به مراسم افتتاحیه، برای لحظهای جلو ورودی مجلس توقف میکند و خطاب به دوست همراهش میگوید: این در را ببین، اگر ما به وظیفه خود در قبال رأی مردم عمل نکنیم؛ این در برای ما دروازه جهنم خواهد شد... او همچنین در سالهایی که نماینده مجلس بود، گاهی عبایش را کنار پیاده روی ساختمان مجلس پهن میکرد و همان جا به درخواست مراجعین رسیدگی میکرد و در پاسخ به اعتراضهایی که میگفتند، این کار صورت خوبی ندارد، میفرمود: مسؤولان باید در کوچه و خیابانها راه بیفتند و به وظایف شان عمل کنند...
@roghaiiehkhoor
کتاب زندگی به سبک شهدا, ناصر کاوه