نکند ...! یازهرا !
یعنی این مردم بیرحم چه در سر دارند؟
آن سیاهی به تو نزدیک شد و زانو زد
چشمهای من از این صحنه سیاهی رفتند
🔸 شاعر :
#قاسم_صرافان
____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_عاشورا
___________________________
#امام_حسین #گودال_قتلگاه
@shere_aeini
اگر خواهی پدر بینی وفای دختر خود را
نگه کن زیر پای اسب و بالا کن سر خود را
نهان از چشم طفلان آمدم دارم تمنّایی
که در آغوش گیری بار دیگر دختر خود را
نرفتی تا به پُشتِ ابرِ سنگ و خنجر و پیکان
به روی دامنت ای ماه بنشان اختر خود را
فروشد ناز اگر طفلی خریدارش پدر باشد
بزرگی کن، ببوس این دختر کوچکتر خود را
لبم از تشنگی خشک است و جوهر در صدایم نیست
برو در نهر علقم کن خبر، آب آور خود را
ز دورادور، می دیدم گلویت عمه می بوسید
مگر آماده کردی بهر خنجر - حنجر خود را
به همراه مسافر آب می پاشند،من ناچارم
به دونبال تو ریزم اشک چشمان تر خود را
کنار گاهواره رفتم و دیدم که اصغر نیست
چرا با خود نیاوردی، چه کردی اصغر خود را
🔸شاعر:
#استاد_علی_انسانی
___________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_عاشورا
مناجات محرمی امام زمان (عج)
_________________________
#امام_حسین #گودال_قتلگاه
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
@shere_aeini
من از این وضع پریشان نگرانم به خدا
از فراوانی نسیان نگرانم به خدا
پر کشیدند سحر همسفرانم، حالا
مانده ام خسته، هراسان... نگرانم به خدا
بی قراری من از حال خرابم پیداست
چه کنم با دلِ حیران؟ نگرانم به خدا
تو بگو وسعت این فاصله ها را چه کنم؟
ای گرفتار بیابان! نگرانم به خدا
ندبه و ناله ی من سود نبخشید... بیا
کور شد دیده ی گریان، نگرانم به خدا
همه جا بوی فساد و همه جا رنگ گناه
از غریبی شهیدان نگرانم به خدا
کوچه پس کوچه ی این شهر دگر ایمن نیست
از سر و وضع خیابان نگرانم به خدا
هرکه را می نگری دین خودش را دارد!
آه ای مجری قرآن نگرانم به خدا
پسر شیر خدا! شیعه کشی باب شده
باز با دستِ مسلمان! نگرانم به خدا
***
خواهری لحظه آخر به برادر میگفت:
بی تو ای سرو خرامان نگرانم به خدا
پیرهن خواستنت لرزه به جانم انداخت!
به کجا راحتیِ جان؟ نگرانم به خدا
پدرم گفت: به کوفه گذرت میافتد...
من از آن کوفه ی ویران نگرانم به خدا
ای دعای سحر عمه ی سادات بیا
خم شد از غم کمر عمه ی سادات بیا
🔸شاعر:
#مجتبی_روشن_روان
____________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_عاشورا
_________________________
#امام_حسین
@shere_aeini
آن شب که بودی انتخاب ظلمت و نور
قومی در آغوش خدا، قومی ز حق دور
یک سو صف حق، سوی دیگر بود باطل
قومی پی دلدار و قومی بنده ی دل
آن سو خیامِ نار و این سو خیمه ی نور
آن سو سراسر دیو و دد، این سو همه حور
خلقت میان این دو خیمه ایستادند
قومی به آن قومی به این سو رو نهادند
ای دوست خود را در کدامین خیمه دیدی
یار حسینی یا طرفدار یزیدی؟
خود در چه قومی کرده ای احساس، خود را؟
بگشای چشم عبرت و بشناس خود را
آن سو زحق دل ها جدا بود و جدا بود
این سو خدا بود و خدا بود و خدا بود
آزاد مردان دور ثارالله بودند
از سرنوشت خویشتن آگاه بودند
همچون عروسان،مرگِ خون را طوق کردند
غسل شهادت در سرشک شوق کردند
بنوشته بر رخسار خود با اشک دیده
تنها حیات ما جهاد است و عقیده
در انتظار صبح فردا بی شکیبند
هر یک زهیرند و بُریرند و حبیبند
عباس گوید: وقف خاک دوست، هستم
این دیده،این پیشانی،این سر،این دو دستم!
من زاده ی آزاده ام البنینم
مشتاق شمشیر و عمودِ آهنینم
فردا کنم دریای خون، دشت بلا را
چون روی خودگلگون کنم کرب وبلا را
اکبر که از سر تا قدم پر از خدا بود
ممسوس در ذات خدا، از خود جدا بود
پیش از شهادت حال با شمشیر می کرد
آیینه ی دل را نشان تیر می کرد
دریای خون آغوشِ مولا بود بر او
زیباتر از دامان لیلا بود بر او
قاسم عروس مرگ را در بر گرفته
گویی دوباره زندگی از سر گرفته
ازبس که داردمرگِ خون را چون عسل،دوست
بر قامتِ رعنا زره پوشیده از پوست
🔸شاعر:
#استاد_غلامرضا_سازگار
__________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini
🏴 اشعار #شب_عاشورا
_____________________
#امام_حسین
@shere_aeini
غروبی لخته لخته صبح را در خود به غارت برد
چه پیش آمد که تاریکی، کواکب را اسارت برد
بگو آن نانجیب از تو مگر غیر از کرامت دید
که هم انگشت و هم انگشترت را با جسارت برد
چه رزقی زرفروش پست از بازار گرمت داشت
چقدر او گوشواره با خودش بهر تجارت برد
چه بايد گفت با طفلت اگر از سرخي ات پرسد؟
گرفت آيينه را خون يا كه رنگت را حرارت برد؟
سرت انشگشترت پیراهنت عمامه ات را آه...
یکی با فکر گندم دیگری حرص عمارت برد...
از آن بالا که میبی
#امام_زمان #مناجات_امام_زمان
#آدینه #نوروز
@shere_aeini
در این هوای بهاری شدم دوباره هوایی
بهار رسید اما بهار من! تو کجایی؟
چه برکتی، چه نویدی، چه سبزه ای و چه عیدی؟
به سال نو چه امیدی؟ اگر دوباره نیایی
مقلّبانه به قلبم، هوای تازه بنوشان
محوّلانه به حالم اشاره کن به دعایی
مقدرست به فالم مدبّرانه بتابی
خوش است لیل و نهارم اگر نظر بنمایی
اگر قرار چنین شد، تو را بهار نبیند
چنین نکو ز چه رویی؟ چنین خجسته چرایی؟
اگر چه حُسن فروشان به جلوه آمده باشند
تو آبروی جهانی، تو روی ماه خدایی
دل از امیر سواران گرفته است بشارت
از آسمان خراسان شنیده است ندایی
خودت مگر که به زهرا(س) توسلی کنی امشب
نمی رسد گل نرگس! دعای ما که به جایی
🔸شاعر:
#قاسم_صرافان
______________________________
🔹اشعار ناب آئینے🔹
@shere_aeini