✍💎
ﯾﮏ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ" ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﺩ ﻭﻟﯽ" ﻣﻐﺰ "ﻧﺪﺍﺭﺩ. ﺩﺭ ﻧﺘﯿﺠﻪ ﻫﺮ ﻭﻗﺖ ﮐﻤﯽ ﺍﺻﻄﮑﺎﮎ ﻭﺟﻮﺩ ﺩﺍﺷﺘﻪ
ﺑﺎﺷﺪ، ""ﻓﻮﺭﺍ ﻣﺸﺘﻌﻞ"" ﻣﯽ ﺷﻮﺩ.
ﺍﺛﺮﺍﺕ ﺍﯾﻦ ﺍﺷﺘﻌﺎﻝ ﻣﯽ ﺗﻮﺍﻧﺪ """ﻭﯾﺮﺍﻧﮕﺮ """ﺑﺎﺷﺪ.
ﻫﻤﻪ ﻣﺎ "ﺳﺮ" ﺩﺍﺭﯾﻢ ﻭ ﺑﺮ ﺧﻼﻑ ﭼﻮﺏ ﮐﺒﺮﯾﺖ ""ﻣﻐﺰ"" ﻫﻢ ﺩﺍﺭﯾﻢ.
ﻋﺎﻗﻼﻧﻪ ﺁﻧﺴﺖ ﮐﻪ ﺑﻼﻓﺎﺻﻠﻪ
""ﻭﺍﮐﻨﺶ ﻧﺸان "" ﻧﺪﻫﯿﻢ ﮐﻪ ﺍﯾﻦ ﻋﺎﺩﺗﯽ ﮔﺮﺍﻧﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ.......
بهترین جوابها .....
بهترین جواب بدگویی:سکوت
بهترین جواب خشم :صبر
بهترین جواب درد:تحمل
بهترین جواب تنهایی:تلاش
بهترین جواب سختی:توکل
بهترین جواب خوبی:تشکر
بهترین جواب زندگی:قناعت
بهترین جواب شکست:امیدواری....
تقدیم به بهترین ها....
برای جبران اشتباهات، به دوستانت همانقدر زمان بده که برای خودت فرصت قائل میشوی..
🌺🍂🌺
╭─────────╮
🌼 @roman_ziba 🌼
╰─────────╯
#ترجمه
زیباترین چشم اونیه که زیبایی های دیگران رو میبینه.
🌸 #دختـــرؤنـــهـــ
╭─────────╮
🌼 @roman_ziba 🌼
╰─────────╯
زندگی از اولش سخت بود، ما بچه بودیم نمیفهمیدیم...
🌸 #دختـــرؤنـــهـــ 🌱
╭─────────╮
🌼 @roman_ziba 🌼
╰─────────╯
✍💎
روزی که به دخترت یاد دادی تا ازدواج نکرده تنها سفر نره، تنها زندگی نکنه، اون لباسی که دوست داره نپوشه، اونجوری که دوست داره نخنده، اون حرفی که تو دلشه نزنه و...
همون روز به دخترت یاد دادی که جنس درجه دو باشه! چون دختره!!
همون روز اونو به این باور رسوندی که برای زندگی کردن به یک انسانی از جنس مخالفش نیاز داره تا خوشبخت باشه ...
همون روز پر پرواز دخترت رو شکستی و اون رو آماده کردی که برای یک عمر با باور درجه دو بودن زندگی کنه!
و امروز به سختی میشه اینجور خانم ها رو به باور برابری رسوند و قانون برابری رو بهشون آموزش داد...
در عادلانه ترین جامعه کماکان در باور جنس درجه ی دو بودنشون به زندگی ادامه میدن!
هنوز به مرد به چشم یک نردبان نگاه میکنند تا به آرزوهای دست نیافتنیشون برسند...
و من هنوز نمی دونم چطور می شه به این دسته از خانم ها تفاوت بین عشق و نردبان رو توضیح داد!
چطور میشه اعتماد بنفس به یغما رفته شون رو دوباره بازسازی کرد و چطور میشه ازشون یک انسان سالم و مستقل ساخت...!!!
☑️ دکتر هلاکویی
╭─────────╮
🌼 @roman_ziba 🌼
╰─────────╯
ᴄ’ᴇsᴛ ᴘᴀs ʟᴇs ɢᴇɴs ǫᴜɪ ᴄʜᴀɴɢᴇɴᴛ, ᴄ’ᴇsᴛ ʟᴇᴜʀs ᴍᴀsǫᴜᴇs ǫᴜɪ ᴛᴏᴍʙᴇɴᴛ.
آدمها عوض نمیشوند. این نقابها هستند که میافتند:)
╭─────────╮
🌼 @roman_ziba 🌼
╰─────────╯
ما مجبور نیستیم برای شرایط زندگیمان به کسی توضیح دهیم.
ما مجبور نیستیم برای اینکه نیاز داریم با خودمان خلوت کنیم و تنها باشیم، به کسی توضیح بدهیم.
ما مجبور نیستیم به دیگران بگوییم که با همه افکار آنها موافق هستیم.
ما مجبور نیستیم به همه درخواستهای یک نفر، پاسخ مثبت بدهیم.
ما مجبور نیستیم برای وضع ظاهریمان به کسی توضیح بدهیم.
ما مجبور نیستیم برای سلیقه و ذائقه خودمان به کسی توضیح بدهیم.
ما مجبور نیستیم برای ازدواج کردنمان به کسی توضیح بدهیم.
ما مجبور نیستیم برای ازدواج نکردنمان به کسی توضیح بدهیم.
(دیوید ویلیام)
╭─────────╮
🌼 @roman_ziba 🌼
╰─────────╯
💙 رمان زیبـــــــا ❤
🌺🌺🌺🍃 🌺🌺🍃 🌺 #پارت9 نبودم..اجبار ما مان و با بام هم نبود..ولی کلا خودم آرایش رو دوسمم نداشتم
🌺🌺🌺🍃
🌺🌺🍃
🌺
#پارت10
دو ماه بعد...
رابطه ی من و امیررا یا خوب شده بود.نه بگم دوست شدیم ولی باهم
خوبیم..
سلام و خداحافظ ها و احوال پرسی و چه می دونم تا همین حد..
و این
پیشرفت چشمگیر تنها توی توی دو ماه رت داده!!..و این یعنی من به قول
مادربزرا خدابیامرزم تونستم امیررایا رو رام کنم ولی هنوز نتونسممتم خرو
کنم!!..
امروز من و پگاه و سیما یه مهمونی دعوت شده بودیم که از طرز امیررایا
بود.یه دورهمی همه ی بچه های
کلاس بود.من یه بلوز اسلرت سفید پوشیده بودم که رو طرح های نامنام
اما قشنگی بود.یعنی خیلی به
چشم میومد..یه شلوار جین مشکی هم پوشیدم.
موهام رو هم بستم.اصلا دوست نداشمتم توی این دورهمی لباس ل*ت*تی
بلوشم.توی کلاس ما یه چیز زیاده به نام چشم هیز!!
پگاه در رو باز کرد.طبق معمول خانوم تیو مشکی زده بود...
من:چطوری بتمن؟
-بت من عمه ی خدابیامرزته!!..آماده ای؟
به خودم نگاه کردم و گفتم:آره...
سرو رو بلند کردو نگاهم کرد.ع صبی گفت:آخه تو رو شده این چه
تیپیه؟داری میری مراسم چهلم؟داری میای مهمونی... فهمیدی؟
-آره...باشه الان یه کفشم بپوشم خوب میشه!
🍃
🌺🌺
🌺🌺🌺🍃
🌺🌺🌺🌺🍃