#پارت_آینده
با #گریه دستشو گرفتم و با عجز نالیدم :نرو!
#لبخند #تلخی زد و گفت:مجبورم #عزیزم ،مجبورم!
ملتمس گفتم:به خاطر من!
پیشونیمو #بوسید و گفت:زود برمیگردم...
با هق هق گفتم:خواهش...میکنم!
#اشکامو پاک کرد ومهربون گفت:دلم برات تنگ میشه #زیبای_من!
ادامشو میخوای؟بدو برو تو لینک زیر تا از دست ندادیش😱
http://eitaa.com/joinchat/1708589075Cfd15129396
داستانی که در نگاه اول ساده به نظر میرسه اما اونقدر فراز و نشیب داره که آدمو مجذوب خودش میکنه ...
قول میدم پشیمون نشی😋😇🙊