⚡برشهایی از کانال الف⚡
#تفسیر_امروزی_نکته_های_ناب
💎آیه۱و ۲ فرقان
💎در عظمت ذکر بسم الله و حوقله و الهم ایاک نعبد و ایاک نستعین
💎برکات سوره فرقان؛ ازجمله برای پایان دادن به مجردی
✅کانال قدیمی نکته های ناب درتلگرام و سروش وایتا
@rooshanfekr
💠توفیق را دریابید💠
🌟اميرالمؤمنين علي عليه السّلام فرمودند:
💎توفيق [انجام كار نيك] از خوشبختى و بى توفيقى از بدبختى است.
💎اَلتَّوفيقُ مِنَ السَّعادَةِ وَ الْخِذلانُ مِنَ الشَّقاوَةِ؛
📚بحارالأنوار(ط-بیروت) ج ٧٥، ص ١٢
@rooshanfekr
🕋یقین
💠ثمرات یقین💠
🌟عن امیر المومنین (ع):
💎 مَنْ أَیْقَنَ بِالْجَزَاءِ أَحْسَن
💎مَنْ أَیْقَنَ بِالْآخِرَةِ لَمْ یَحْرِصْ عَلَى الدُّنْیَا:
💎 مَنْ أَیْقَنَ بِالْمَعَادِ اسْتَکْثَرَ الزَّادَ
عَنْ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ سِنَانٍ عَنْ 🌟أَبِی عَبْدِ اللَّهِ (ع) قَال:َ
💎إِنَّ اللَّهَ بِعَدْلِهِ وَ حِکْمَتِهِ وَ عِلْمِهِ جَعَلَ الرَّوْحَ وَ الْفَرَحَ فِی الْیَقِینِ وَ الرِّضَا عَنِ اللَّهِ وَ جَعَلَ الْهَمَّ وَ الْحَزَنَ فِی الشَّکِّ وَ السَّخَطِ فَارْضَوْا عَنِ اللَّهِ وَ سَلِّمُوا لِأَمْرِه
أَبُو یَعْلَى الْجَعْفَرِیُّ تِلْمِیذُ الْمُفِیدِ فِی النُّزْهَةِ، 🌟عَنْ رَسُولِ اللَّهِ (ص) أَنَّهُ قَالَ: 💎یَا عَلِیُّ إِنَّ مِنَ الْیَقِینِ أَنْ لَا تُرْضِیَ بِسَخَطِ اللَّهِ أَحَداً وَ لَا تَحْمَدَ أَحَداً عَلَى مَا آتَاکَ اللَّهُ وَ لَا تَذُمَّ أَحَداً عَلَى مَا لَمْ یُؤْتِکَ فَإِنَّ الرِّزْقَ لَا یَجُرُّهُ حِرْصُ حَرِیصٍ وَ لَا یَصْرِفُهُ کَرَاهَةُ کَارِه
💎یاعلى؛ از نشانه هاى يقين اين است كه ديگران را بدان چه مستوجب خشم خداست خشنود نسازى، و به آنچه خدا نصيبت ساخته شكر غير او را نكنى، و ديگرى را بر آنچه خداوند از تو بازداشته بد نگوئى، چرا كه حرص آزمند آورنده روزى نيست، و نه بيزارى كسى آن را بازمىدارد،
💎مَنْ أَیْقَنَ بِالْآخِرَةِ سَلَا عَنِ الدُّنْیَا:
💎کسی که به آخرت یقین داشته باشد از دنیا دست می کشد.
💎مَنْ أَیْقَنَ بِالْقَدَرِ لَمْ یُکْرِثْهُ الْحَذَرُ:
💎ﮐﺴﻰ ﮐﻪ ﺑﻪ ﻗﻀﺎ و ﻗﺪر راﺿﻰ ﺑﺎﺷﺪ، اﻧﺪﯾﺸﻪ و ﺑﯿﻢ او را ﻧﮕﺮان ﻧﺴﺎزد .
💎 لَا یَعْمَلُ بِالْعِلْمِ إِلَّا مَنْ أَیْقَنَ بِفَضْلِ الْأَجْرِ فِیهِ:
💎عمل بعلم خويش نكند مگر كسيكه به بسيارى اجر و مزد آن يقين داشته باشد
💠راه اکتساب یقین💠
الْحَسَنُ بْنُ أَبِی الْحَسَنِ الدَّیْلَمِیُّ فِی إِرْشَادِ الْقُلُوبِ، عَنْ أَمِیرِ الْمُؤْمِنِینَ ع عَنِ النَّبِیِّ ص أَنَّهُ: قَالَ فِی لَیْلَةِ الْمِعْرَاجِ یَا رَبِّ مَا أَوَّلُ الْعِبَادَةِ قَال
َ💎 أَوَّلُ الْعِبَادَةِ الصَّمْتُ وَ الصَّوْمُ قَالَ یَا رَبِّ وَ مَا مِیرَاثُ الصَّوْمِ قَالَ یُورِثُ الحِکْمَةَ وَ الحِکْمَةُ تُورِثُ الْمَعْرِفَةَ وَ الْمَعْرِفَةُ تُورِثُ الْیَقِینَ فَإِذَا اسْتَیْقَنَ الْعَبْدُ لَا یُبَالِی کَیْفَ أَصْبَحَ بِعُسْرٍ أَمْ بِیُسْر
💠آفت یقین💠
روی عن 🌟امیر المومنین(ع):
💎 آفَةُ الْیَقِینِ الشَّکُّ
@rooshanfekr
💠داستان💠
علی بن حسین مسعودی در کتاب مروج الذهب می نویسد: مردی از اهل کوفه در موقع بازگشت از صفین در راه دمشق بر شتر سوار بود، مردی از شام به او پیچید و گفت: این ناقه از من است، سرانجام نزاعشان بالا گرفت و هر دو نزد معاویه حاضر شدند.
پس آن مرد 50 شاهد آورد که این ناقه ( شتر ماده) از آن من است.
معاویه نیز دستور داد ناقه را به صاحبش برگرداند.
ناگهان مرد عراقی گفت: خدا خیرت دهد این شتر، ماده نیست و شتر نر است معاویه گفت: حکمی داده ام و برگشت ندارد. بعد از متفرق شدن مردم، معاویه آن مرد عراقی را طلبید و قیمت شترش را بلکه بیشتر از آن به او داد و به او گفت: برای «علی» خبر ببر که من برای جنگ با او صد هزار مرد دارم که ناقه را از جمل فرق نمی گذارند.
مسعودی پس از نقل این ماجرا می نویسد: اطاعت مردم و نفوذ امر معاویه (به خاطر تهدید و ترس) به جایی رسید که هنگام رفتن به جنگ صفین روز چهارشنبه ای نماز جمعه خواند و همه به او اقتدا کردند.[1
📚[1] مروج الذهب، ترجمه پاينده، ج 2، ص 33.
📚 ظهیری، علی اصغر؛ برگهای سیاهی از تاریخ، ص: 68
@rooshanfekr
⚡برشهایی از کانال ب⚡
✨ عارف بالله حاج محمد اسماعیل دولابی
💫 وقتی به خدای خودت اعتماد کردی، راحت می نشینی. بهشت جای نشستن است. « فی مقعد صدق»: در جایگاه صدق و راستی. در دنیا در مجالس ذکر خدا و اهل بیت (علیهم السلام) و سر سجاده ی نماز باید تمرین نشستن کرد. طوری باید نشست که گویا هیچ وقت قصد رفتن و بلند شدن نداریم. اگر راحت و آرام بنشینیم، رحمت خدا بر ما می بارد.
💫 خدا بهترین نقاش است[صبغة الله]، بگذار خدا رنگت کند. بگذار رنگی که نفس و شیطان کرده، بپرد تا رنگ خدایی آشکار شود[ اخلاق الله]. آفتاب که زد، رنگ های قلابی می پرند[ آفتاب توحید در قیامت].💫
💫 یکی از اسم های خدا مؤمن است. یعنی به قدرت و صنعت خودش ایمان دارد و می داند آنچه را می سازد و خلق می کند، درست از کار در می آورد خدا به کار خودش ایمان دارد نه به کار ما. خدا می داند ما کج و عوضی می رویم، ولی به کار خودش ایمان دارد.💫
💫 اول بنا بود ما مؤمن به خدا باشیم، ولی مثل اینکه او به ما ایمان دارد و مؤمن به ماست. خدا می گوید من خودت را قبول دارم خودت حساب اعمالت را برس. وقتی آدم ببیند خدا او را امین می داند، آیا رشید نمی شود؟💫
🌙 مصباح الهدی، صفحه 176 🌙
🌙 تألیف استاد مهدی طیب 🌙
________________________
نکته ها چون تیغ پولادست تیز
گرنداری تو سپر واپس گریز
✅کانال مادری نکته های ناب
@rooshanfekr
🌟امام على عليه السلام
💎«مَن أحسَنَ إلى مَن أساءَ إلَيهِ فقد أخَذَ بجَوامِعِ الفَضلِ»
💎«هر كس به كسى كه به او بدى كرده است، خوبى كند، بي گمان مجمع فضايل را در اختيار گرفته است»
📚غرر الحكم، ح8905؛ ميزان الحكمه: ج9، ص149
@rooshanfekr
💠جايگاه_نزول_حكمت💠
🌟️حديثى را از پيامبر اكرم صلى الله عليه وآله نقل مى كنند:💎ان الحكمه لتنزل من السماء فلا تدخل قلبا فيه هم غد ؛ حكمت از آسمان نازل مى شود، اما بر قلبى كه در آن هم و غصه فردا هست ، نازل نمى شود.
#نفس_مطمئنه ، علوم و معارف را مى گيرد. نفس مضطربه ، به جايى نمى رسد. شخص پريشان خاطر، عالم نمى شود. هم واحد مى خواهد. اصولا تعقل با تعلق جمع نمى شود.
كتابهاى تذكره را بخوانيد، با شرح حال بزرگان آشنا شويد. ببينيد كه در راه معشوقشان كه تحصيل علم و كمال است ، مشتهيات نفسانى را زير پا گذاشتند. اين بود كه شيخ طوسى شدند، علامه حلى شدند، محقق طوسى شدند، فارابى شدند، ملا صدرا شدند، صاحب جواهر شدند و...
منبع:#فضایل و #سیره #چهارده_معصوم
💠اسلام ناب💯فراجناحی
✅کانال جامع نکته های ناب
@rooshanfekr
🌟امام رضا(ع):
💎هروقت خداچيزى بخواهد،عقل بندگان راگرفته وحكمش را اجرا وخواسته اش رابه پايان میرساند.
سپس عقلِ هرکس رابرمیگرداند،بعداو مرتب میگوید:چگونه وچطور چنین شد؟
📙تحف العقول،ص442
@rooshanfekr
🔴🍃دکترقمشه ای میگوید
➖کسی رادوست بدار ک دوستت دارد
حتی اگرغلام درگاهت باشد..
➖ودست بکش ازدوست داشتن کسی ک
دوستت ندارد..
🔴🍃حتی اگرسلطان قلبت باشد
🔴🍃 فراموش نکن زمان آدم وفادار را
مشخص میکند*نه زبان
🔴🍃 دریابرای مرغابی تفریحی بیش نیست
امابرای ماهی🐠 زندگیست
برای کسی ک دوستت داردزندگی باش نه تفریح
🔴🍃 @rooshanfekr
🔴🍃نتایج ایمان وعمل صالح🍃🔴
1.محبوبیت(96 مریم)
2.روزیِ بی حساب دربهشت (غافر40)
3.غم وترس ندارند(277 بقره)
4.حیات طیبه، حال قناعت(97نحل)
5.پاداش معادل بهترین عمل(97نحل)
6.رسیدن به فوز عظیم(9 تغابن)
🌺🍃 @rooshanfekr
🍃🌺عبادت بجز خدمت خلق نیست🌺🍃
دو برادر مادر پیر و بیماری داشتند. با خود پیمان بستند که یکی خدمت خدا کند و دیگری در خدمت مادر بیمار باشد. برادری که پیمان بسته بود خدمت خدا کند به صومعه رفت و به عبادت مشغول شد و آن دیگری در خانه ماند و به پرستاری مادر مشغول شد.
چندی که گذشت برادر صومعه نشین مشهور عام و خاص شد و از اقصی نقاط دنیا، عالمان و عرفا و زهاد به دیدارش شتافتند و آن دیگری که خدمت مادر میکرد فرصت همنشینی با دوستان قدیم هم را نیز از دست داد و یکسره به امور مادر میپرداخت.
برادر صومعه نشین کم کم به خود غره شد که خدمت من ارزشمندتر از خدمت برادر است چرا که او در اختیار مخلوق است و من در خدمت خالق، و من از او برترم!
همان شب که این کلام در خاطر او بگذشت، پروردگار را در خواب دید که وی را خطاب کرد و گفت: «برادر تو را بیامرزیدم و تو را به حرمت او بخشیدم.»
برادر صومعه نشین اشک در چشمانش آمد و گفت: «خداوندا، من در خدمت تو بودم و او به خدمت مادر، چگونه است مرا به حرمت او میبخشی، آنچه کردهام مایه رضای تو نیست؟!»
ندا رسید: «آنچه تو میکنی ما از آن بینیازیم ولی مادرت از آنچه او میکند، بینیاز نیست. تو خدمت بینیاز میکنی و او خدمت نیازمند. بدین حرمت، مرتبت او را از تو فزونی بخشیدیم.»
کتاب فارسی اول دبستان سال ۱۳۲۴
🌺🍃 @rooshanfekr
علاامه_امینی می فرمودند:
مدتها فکرمیکردم که خداوند چگونه شمر ملعون را عذاب میکند؟
و جزای آن تشنه لبی و جگر سوختگی حضرت سیدالشهداعلیه السلام را چگونه به او میدهد؟
تا اینکه شبی در عالم رویا دیدم که امیرالمؤمنین علیه السلام در مکانی خوش آب و هوا، روی صندلی نشسته و من هم خدمت آن جناب ایستادهام، در کنار ایشان دو کوزه بود، فرمودند : این کوزهها را بردار و برو از آنجا آب بیاور و اشاره به محلی کردند...
که بسیار باصفا و با طراوت بود، استخری پرآب و درختانی بسیار شاداب در اطراف آن بود که صفا و شادابی محیط و گیاهان قابل بیان و وصف نیست.
کوزهها را برداشته و رو به آن محل نهادم آنها را پرآب نموده حرکت کردم تا به خدمت امیرالمومنین علی علیه السلام باز گردم.
ناگهان دیدم هوا رو به گرمی نهاده و هر لحظه گرمی هوا و سوزندگی صحرا بیشتر میشد، دیدم از دور کسی به طرف من میآید و هرچه او به من نزدیکتر میشد هوا گرمتر می شد گویی همه این حرارت از آتش اوست،
در خواب به من الهام شد که او شمر، قاتل حضرت سیدالشهداعلیه السلام است.
وقتی به من رسید دیدم هوا به قدری گرم و سوزان شده است که دیگر قابل تحمل نیست، آن ملعون هم از شدت تشنگی به هلاکت نزدیک شده بود، رو به من نمود که از من آب بگیرد، من مانع شدم و گفتم:
اگر هلاک هم شوم نمی گذارم از این آب قطرهای بنوشد.
حمله شدیدی به من کرد و من ممانعت می نمودم، دیدم اکنون کوزهها را از دست من میگیرد لذا آنها را به هم کوبیدم، کوزهها شکسته و آب آنها به زمین ریخت چنان آب کوزهها بخار شد که گویی قطره آبی در آنها نبوده است،
او که از من ناامید شد رو به استخر نهاد، من بیاندازه ناراحت و مضطرب شدم که مبادا آن ملعون از آب استخر بیاشامد و سیراب گردد، به مجرد رسیدن او به استخر، آب استخر خشک شد چنان که گویی سالهاست یک قطره آب در آن نبوده است. درختان هم خشک شده بودند او از استخر مأیوس شد و از همان راه که آمده بود بازگشت. هرچه دورتر میشد، هوا رو به صافی و شادابی و درختان و آب استخر به طراوت اول بازگشتند.
به حضور امیرالمؤمنین علیه السلام شرفیاب شدم، فرمودند:
خداوند متعال این چنین آن ملعون را جزا و عقاب میدهد، اگر یک قطره آب آن استخر را مینوشید از هر زهری تلخ تر و هرعذابی برای او دردناک تر بود. بعد از این فرمایش از خواب بیدار شدم.
@rooshanfekr