خاطرات تبلیغ
روز عید فطر بود مردم دسته دسته می آمدند برای نماز عید دم در یک برگهای میدادند؛ بنده هم همزمان که با مردم مصافحه میکردم به گمان اینکه دعای قنوت نماز است؛ گرفتم تا کردم در دست گرفتم تا از روی آن قنوتهای نماز عید را بخوانم. به نماز ایستادم و جمعیت زیادی هم اقتدا کرده بود در قنوت اول کاغذ را باز کردم تا از روی آن بخوانم دیدم دعای قنوت نیست و چیز دیگری است یک لحظه مضطر شدم فورا به ذهنم رسید روی برگ آخر قرآن جیبیام دعای قنوت را نوشته بودم به خیر گذشت؛ از آن استفاده کردم.
#خاطره_نویسی
#ماه_رمضان
@rooshanfekr