🔘 گناه یعنی «خلاف منافع خودمان، رفتارکردن»
🔸وقتی ما گناهی انجام میدهیم، بهطور طبیعی باید اثر آن کار را ببینیم، اما وقتی توبه میکنیم، خداوند جلوی اثرِ این گناه را میگیرد. کسی که گناه میکند، مثل کسی است که دارد با چاقو یا ساتور، دست یا انگشت خودش را میبُرد و به خودش لطمه میزند. توبه هم مثل این است که انگشت خودت را قطع کردهای و به خدا میگویی «خدایا درستش کن!»
🔸 خیلیها فکر میکنند که گناه، یعنی زیر پا گذاشتنِ مقدسات، خلاف اعتقادات عملکردن و یک رفتار غیرمؤمنانه انجامدادن! درحالیکه گناه، اولاً معنایش این نیست. گناه قبل از اینکه خلاف اعتقادات رفتارکردن باشد، «خلاف منافع خودمان رفتار کردن» است.
🔸شاید ما دین را از اساس، غلط معرفی کردهایم! اینکه بگوییم «دین برنامهای است بر اساس اعتقادات و ایمان!» تلقیِ دقیقی از دین نیست. دین برنامهای است اولاً بر اساس منافع انسان؛ منافع دنیایی و آخرتی.
🔸حضرت آدم، معصیت کرد و از بهشت و آن مقام و جایگاه بالا، پایین آمد. آدم، پروردگارش را معصیت کرد و فواید فراوانی را از دست داد، یعنی پاداشِ گوشکردن به آن حرف خداوند را از دست داد. بعد قرآن در سوره طه آیه 21 میفرماید: سپس خدا او را به پیامبری برگزید و توبهاش را قبول کرد و او را هدایت نمود چه شد که بعد از معصیت، خداوند حضرت آدم را برگزید؟ بهخاطر اینکه خیلی قشنگ توبه کرد و با گریه و نالههای خودش، زمین و آسمان را بههم ریخت!
#گناه_و_توبه 2
👤علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۱۶
@rooshanfekr
🔘چرا علی(ع) در مناجاتش اینقدر بحث گناه را وسط میکشد؟
🔘چالش اصلی رابطۀ عبد و مولا «فرمان مولا» و «استغفار عبد» است
🔸در کنار همۀ روابطی که در این عالم وجود دارد (مثل رابطۀ زوجیّت و همسری، رابطۀ پدر و فرزندی و...) یک رابطهای هست به نام «رابطۀ عبد و مولا» که اتفاقاً عاشقانهترین رابطه است! مولا، مقتدر و بینیاز و خالق عالم است و عبد، مظهر وابستگی و نقص و نیاز!
🔸در هر رابطۀ عاشقانهای یک چالشی هست، چالش رابطۀ عاشقانۀ عبد و مولا هم این است که مولا فرمان بدهد و عبد نتواند حق آن را بهجا بیاورید یا معصیت کند و بعد بگوید «ببخشید!» همین میشود بهانۀ عشقبازی عبد با مولای خود.
🔸وقتی به مناجات علی(ع) نگاه کنیم، میبینیم که حضرت انگار دنبال بهانه میگردد تا دربارۀ گناه با خدا صحبت کند! ما که گنهکار هستیم، دوست نداریم درِ خانۀ خدا زیاد از گناهانمان حرف بزنیم، اما علی(ع) که گناهی نکرده، اینقدر بحث گناه را وسط میکشد! مگر چه لذتی در سخنگفتن از گناه در مناجات با خدا هست؟
🔸در رابطۀ بین عبد و مولا، شیرینترین گفتگو از جانب مولا «فرماندادن» است و از جانب عبد «چَشمگفتن و عذرخواهیکردن» است. اگر این رابطه را نفهمیم، زیبایی این عذرخواهی و صحبتکردن سرِ معصیت و نافرمانی خدا را نمیفهمیم.
🔸کسانی که زیبایی رابطۀ عبد و مولا را درک میکنند، عاشق استغفار هستند؛ اینها بدون معصیت هم استغفار میکنند و خدا هم عاشق استغفار بندۀ خودش است؛ گاهی بیشتر از طاعتِ بنده!
#گناه_و_توبه 5
👤علیرضا پناهیان
@rooshanfekr
🔘 کسی که یکشبه راهِ صدساله میرود، چه اتفاق خوبی در دلش میافتد؟
🔘 آن اتفاق خوب «بیدارشدن حسّ پرستش» است!
🔻 #گناه_و_توبه (ج۱۸)- ۱
🔸وقتی برترین هدف و بالاترین جایی که آدم میتواند به آن برسد و از آن لذت ببرد، خودِ خدا باشد، آدم یک شوریدگی و بیقراری خاصی نسبت به آن پیدا میکند و بعد، یک اتفاق خوب برایش میافتد و آن «بیدارشدن حسّ پرستش» است!
🔸آنهایی که یکشبه راه صدساله را طی میکنند یا کسانی که در یک لحظه منقلب و متحوّل میشوند هم یکدفعهای همین حسّ در آنها بیدار میشود؛ اینکه «خدایا دوست دارم تو را بپرستم!»
🔸خداوند هم میخواهد حسّ پرستش و عبدبودن، در ما بیدار بشود و اصلاً هدف خلقت ما همین است «ما خَلَقْتُ الْجِنَّ وَ الْإِنْسَ إِلاَّ لِيَعْبُدُونِ» حس پرستش هم فقط این نیست که معتقد به خدا باشی، او را دوستداشته باشی و ستایش کنی! بلکه باید دنبال «فرمانِ خدا» باشی و اطاعتش کنی.
🔸اگر امامزمان(ع) هم میخواهند عدالت را برقرار کنند و جهانی پر از عدل و داد و آرامش و امنیت ایجاد کنند، برای بیدارشدن همین حسّ است که «خدایا، میخواهم بپرستمت، دوست دارم به من دستور بدهی و من اطاعت کنم!»
🔸ما هم اگر-در این مبحث- دنبال شکلگیری یک شخصیت متعادل برای انسانها هستیم، برای بیدارشدن همین حسّ پرستش است؛ چون وقتی آن مقدمات پنجگانه-که جلسات قبل بیان شد- در شخصیت انسان فراهم بشود، این حسّ در انسان بیدار میشود.
🔸مثلاً چرا انسان باید اهل برنامه باشد؟ چون التزام به برنامه، یکمقدار هواپرستی انسان را کنترل میکند و کمکم باعث میشود حسّ پرستش در او بیدار بشود.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۰۳.۰۲
@rooshanfekr
🔘بچهام نماز نمیخواند؛ چهکار کنم؟
🔘ادب به او یاد دادهای؟!
✔️لذتی که متقین از دنیا میبرند بیشتر از لذتی است که خوشگذران ها میبرند.
🔸بعضیها میپرسند: «بچهام نماز نمیخواند، چهکار کنم که نماز بخواند؟» در پاسخ میگوییم: شما عنصر کلیدی و حیاتی زندگی بچهات را-که همان «ادب» است- به او یاد دادهای؟
🔸اگر بیادب(بدون رعایت آداب) غذا بخوریم، بیادب سلامعلیک کنیم، بیادب بخوابیم، بیادب بیدار شویم، بیادب راه برویم، بیادب لباس بپوشیم و... در این صورت نمیتوان انتظار داشت که بچۀ ما نمازخوان بشود!
🔸اگر توانستی بچهات را باادب بار بیاوری، برای آدم باادب، اضافهکردن یکی دوتا ادب در بین آداب دیگر، سخت نیست. آدمِ باادبی که نسبت به همسایه، آداب را رعایت میکند، در مورد خوابیدن و بیدارشدن و... هم یکسری آداب را رعایت میکند، حالا اگر یک ادبِ دیگر هم به آن اضافه کنید، اجرا میکند و برایش سخت نیست (نماز هم درواقع «ادب نسبت به خداوند» است)
🔸بچهای که نمازخواندن برایش سخت است، انگار در آن خانه، ادب نیست! مهربانی هست، خشم هست، اعتقاد به خدا هست، معنویت هست... اما ادب نیست!
🔸در همان اول قرآن، خداوند میفرماید: «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقین*الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب...» (بقره/۲و۳)
قرآن متقین را هدایت میکند، متقین ایمان میآورند... اینجا چرا تقوا بر ایمان مقدم شده است؟ چون آدم مراقب و پرهیزگار، آدمی که باادب است، آدمی که اهل برنامه و نظم است، چنین کسی به غیب ایمان میآورد و اهل هدایت هست.
🔸 أمیرالمؤمنین(ع) فرمود: لذتی که متقین(اهل تقوا) از دنیا میبرند، بیشتر از لذتی است که مترفین(عَیّاشان و خوشگذرانها) میبرند! (نهجالبلاغه/ نامه۲۷)
#گناه_و_توبه 12
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۱
@rooshanfekr
✔️کسی که اهل برنامه نیست، روحش آمادگی دینداری ندارد
✔️دین مال آدمهای اهل برنامه است
🔸دستورات دینی غالباً با برنامه است؛ زمان دارد، شیوه دارد، ادب و آداب دارد! آدم دیندار، باید در مسائل مالی هم برنامهریزی دقیق داشته باشد؛ باید حساب دخل و خرج خودش را داشته باشد. اگر بخواهی دیندار باشی حتماً باید اهل برنامه و حساب و کتاب باشی.
🔸اگر در یک مدرسهای بچهها را «اهل برنامه» بار نمیآورند و تحمل بچهها برای برنامهداشتن، کم است و حتی دیپلم گرفتهاند اما برنامهریز نشدهاند، دیگر در این مدرسه هرچه قرآن و روایت و دعا هم یاد بدهند، این مدرسه اسلامی نیست، خیالتان راحت!
🔸کسی که اهل برنامه نباشد، اگر نماز هم بخواند، به این نمازخواندنش شک میکنیم؛ چون معلوم نیست روی چه حسابی دارد نماز میخواند؟ این فرد، نتوانسته روح خودش را منظم کند. لذا احتمال میدهیم او یکروز-مثل فنری که جمع شده و رها میشود- از دین بیرون برود، چون روحش آمادگی دینداری ندارد و اساساً آدم منظم و بابرنامهای نیست.
🔸 آدمی که برنامهپذیر نیست، بلکه برنامهگریز است، اگر بههر دلیلی، طبق برنامه عمل کند، از این لحظههایی که دارد به برنامه عمل میکند، لذت نمیبرد. این شخصیت و این روحیه، به درد دینداری نمیخورد. دین مال آدمهای اهل برنامه است.
🔸برای اینکه ایمان انسان زیاد شود، روح او باید از هوای نفس پاک شود؛ هوای نفس هم-به تعبیری- یعنی بیبرنامهبودن! یعنی هروقت هرچیزی دلم بخواهد، انجام بدهم نه اینکه طبق برنامه عمل کنم. مقابله با هوای نفس هم یعنی بابرنامه زندگیکردن؛ البته این قدم اولش است.
#گناه_و_توبه 13
علیرضا پناهیان
🔘 اطاعت از ولیّ خدا نشاندهندۀ صداقت ما در اطاعت از خداست
🔘 بعضیها به اطاعت از رسول که میرسند معلوم میشود حقیقتاً خدا را اطاعت نمیکردند!
🔻 #گناه_و_توبه (ج۲۲)-۱
🔸 وقتی اطاعت از خدا را پذیرفتیم، وارد مرحلۀ بعد میشویم که مسئلۀ اصلی نزاع انبیاء الهی با کافران است! در این مرحله، خداوند ما را به اطاعت از رسول و اولیالامر، ارجاع میدهد.
🔸 خدا میفرماید: اگر میخواهید حقیقتاً از من اطاعت کنید و این در عمق جانتان بنشیند، حالا بهطور غیرمستقیم هم از من اطاعت کنید؛ یعنی از ولیّ من هم اطاعت کنید!
🔸 وقتی فرمان خدا را اطاعت میکنی هنوز معلوم نیست که حقیقتِ اطاعت و بندگی اتفاق افتاده است یا نه؟! باید با تمام وجودت به خدا «چَشم» گفته باشی و اطاعت کنی! آن «اخلاص در عبادت و اطاعت» که میگویند، همین است.
🔸 بعضیها از خدا اطاعت میکنند اما وقتی به اطاعت از رسول و ولیّ خدا میرسند، کم میآورند و پس میزنند؛ چون نفس خودشان را پاکیزه نکردهاند. وقتی خدا دستور میدهد «از ولیّ من هم اطاعت کن» میگویند «خدایا اصلاً تو را هم نمیخواهم!» معلوم میشود که اینها حقیقتاً خدا را اطاعت نمیکردند.
🔸 خدا اطاعت از رسول را برای چه گذاشته است؟ اول برای اینکه ما در جریان اطاعت، خیلی عمیق و خالص بشویم؛ چون مقولۀ اطاعت و فرمانپذیری مقولۀ بسیار عمیقی در وجود انسان است.
🔸 دوم برای اینکه انسان موجود پیچیدهای است و باید معلوم شود که در اطاعت از خدا مکر نکرده و خودش را فریب نداده است! یعنی اینطور نباشد که فعلاً خودش را به اطاعت از خدا ملزم کرده باشد تا ببیند کِی میتواند از دست خدا فرار کند!
🔸 اطاعت از رسول و اطاعت از ولیّ خدا، تحکیمکننده و تثبیتکننده برای اطاعت از خداست و نشاندهندۀ صداقتِ اطاعت از خداست، اطاعت از ولیّ خدا بالابرنده و عمقدهندۀ اطاعت از خداست.
👤علیرضا پناهیان
🚩مسجد امامصادق(ع)- ۹۸.۰۳.۰۹
@rooshanfekr
✔️خیلی از دین گریزی ها به جهت سوء تفاهم در شناخت دین است
✔️اکثراً نمیدانند که گناه واقعاً به ضرر فرد و جامعه است و ترک گناه، به نفع خودمان است.
🔸کسانی که از دین فرار میکنند، دینگریزی دارند یا حتی دینستیزی دارند، خیلی از اینها آدمهای بدی نیستند و نمیشود گفت که بیماردل هستند، بلکه دچار سوءتفاهم شدهاند. اگر این سوءتفاهم برطرف بشود، دین را میفهمند و میپذیرند.فطرت مردم، یک فطرت الهی است لذا نیاز داریم به اینکه یک «نهضت رفع سوءتفاهم!» راه بیندازیم.
🔸خیلی از کسانی که یا معاند هستند، یا مخالف انقلاب هستند، یا از خط اصیل امام(ره) فاصله گرفتهاند، وقتی حرفهایشان را گوش میکنید، میبینید که اساساً دنبال حرف درستی هستند، ولی دچار سوءتفاهم شدهاند، لذا امکان بازگشت اینها واقعاً وجود دارد، امکان رفع اختلافنظر واقعاً وجود دارد.
🔸ایراد ما این است که درست حرف نمیزنیم و دین را درست معرفی نمیکنیم. نهضت رفع سوءتفاهم برای این است که ما اکثر کسانی را که از دین و خط خدا و اسلام ناب فاصله گرفتهاند، به این مرام جذب کنیم. البته حرفهای خیلی از مذهبیها و انقلابیون غلط نیست و درست است اما سوءتفاهم ایجاد میکند.
#گناه_و_توبه 16
علیرضا پناهیان
@rooshanfekr
✔️ اولیاء خدا از نفعِ کمتر گذشتند برای نفع بیشتر!
🔸 منافع کوچک، علاقۀ شدید بههمراه ندارد، دل ما را نمیبرد و عشق را برنمیانگیزد، اما منافع بزرگ و عالی، میتواند دل ما را ببرد. کسی که منافع عالی خودش را دید؛ عاشق آن خواهد شد و برایش اشک خواهد ریخت! شهدا هم منافع عالی خود را دیدند و منافع کمتر را فدا کردند.
🔸 طبق روایات، انسان به محبت خدا نمیرسد مگر اینکه تمام محبت به دنیا را از دلش خارج کند (مجموعه ورام/۲/۱۲۲) یعنی تا وقتی چشمت دنبال منافع اندکت باشد، عشقی که منافع عالی در دل انسان ایجاد میکند، اصلاً در وجودت شعلهور نمیشود.
🔸اگر میخواهیم قدم به قدم خودمان را به دینداری و ترک گناه، متقاعد کنیم. نباید دینداری را برای خودمان سخت جلوه دهیم و الا اگر با این ادبیات غلط، کسی را به دین جذب کنیم، دیندارِ مغرور درست کردهایم؛ یعنی کسی که دو قورت و نیمش برای خدا باقی است، چون فکر میکند خیلی کار سختی دارد انجام میدهد؛ آنهم بهخاطر خدا نه بهخاطر منافع خودش!
🔸من اگر بخواهم روی تمایلات خودم پا بگذارم، چگونه باید این کار انجام دهم؟ طبیعتاً باید با برخی از تمایلات خودم، پا روی تمایلات دیگر خودم بگذارم. مثلاً فرض کنید یک داروی تلخ بدمزه به شما میدهند و شما دوست ندارید بخورید لذا نمیخورید. بعد به شما میگویند «اگر این دارو را نخوری سرطان میگیری و میمیری!» آنوقت شما میگویی: «باشد؛ آن داروی تلخ را میخورم.»
#گناه_و_توبه 20
علیرضا پناهیان
@rooshanfekr
🔘 گناه یعنی «خلاف منافع خودمان، رفتارکردن»
🔸وقتی ما گناهی انجام میدهیم، بهطور طبیعی باید اثر آن کار را ببینیم، اما وقتی توبه میکنیم، خداوند جلوی اثرِ این گناه را میگیرد. کسی که گناه میکند، مثل کسی است که دارد با چاقو یا ساتور، دست یا انگشت خودش را میبُرد و به خودش لطمه میزند. توبه هم مثل این است که انگشت خودت را قطع کردهای و به خدا میگویی «خدایا درستش کن!»
🔸 خیلیها فکر میکنند که گناه، یعنی زیر پا گذاشتنِ مقدسات، خلاف اعتقادات عملکردن و یک رفتار غیرمؤمنانه انجامدادن! درحالیکه گناه، اولاً معنایش این نیست. گناه قبل از اینکه خلاف اعتقادات رفتارکردن باشد، «خلاف منافع خودمان رفتار کردن» است.
🔸شاید ما دین را از اساس، غلط معرفی کردهایم! اینکه بگوییم «دین برنامهای است بر اساس اعتقادات و ایمان!» تلقیِ دقیقی از دین نیست. دین برنامهای است اولاً بر اساس منافع انسان؛ منافع دنیایی و آخرتی.
🔸حضرت آدم، معصیت کرد و از بهشت و آن مقام و جایگاه بالا، پایین آمد. آدم، پروردگارش را معصیت کرد و فواید فراوانی را از دست داد، یعنی پاداشِ گوشکردن به آن حرف خداوند را از دست داد. بعد قرآن در سوره طه آیه 21 میفرماید: سپس خدا او را به پیامبری برگزید و توبهاش را قبول کرد و او را هدایت نمود چه شد که بعد از معصیت، خداوند حضرت آدم را برگزید؟ بهخاطر اینکه خیلی قشنگ توبه کرد و با گریه و نالههای خودش، زمین و آسمان را بههم ریخت!
#گناه_و_توبه 2
👤علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۱۶
@rooshanfekr
🔘بچهام نماز نمیخواند؛ چهکار کنم؟
🔘ادب به او یاد دادهای؟!
✔️لذتی که متقین از دنیا میبرند بیشتر از لذتی است که خوشگذران ها میبرند.
🔸بعضیها میپرسند: «بچهام نماز نمیخواند، چهکار کنم که نماز بخواند؟» در پاسخ میگوییم: شما عنصر کلیدی و حیاتی زندگی بچهات را-که همان «ادب» است- به او یاد دادهای؟
🔸اگر بیادب(بدون رعایت آداب) غذا بخوریم، بیادب سلامعلیک کنیم، بیادب بخوابیم، بیادب بیدار شویم، بیادب راه برویم، بیادب لباس بپوشیم و... در این صورت نمیتوان انتظار داشت که بچۀ ما نمازخوان بشود!
🔸اگر توانستی بچهات را باادب بار بیاوری، برای آدم باادب، اضافهکردن یکی دوتا ادب در بین آداب دیگر، سخت نیست. آدمِ باادبی که نسبت به همسایه، آداب را رعایت میکند، در مورد خوابیدن و بیدارشدن و... هم یکسری آداب را رعایت میکند، حالا اگر یک ادبِ دیگر هم به آن اضافه کنید، اجرا میکند و برایش سخت نیست (نماز هم درواقع «ادب نسبت به خداوند» است)
🔸بچهای که نمازخواندن برایش سخت است، انگار در آن خانه، ادب نیست! مهربانی هست، خشم هست، اعتقاد به خدا هست، معنویت هست... اما ادب نیست!
🔸در همان اول قرآن، خداوند میفرماید: «ذلِکَ الْکِتابُ لا رَیْبَ فیهِ هُدىً لِلْمُتَّقین*الَّذِینَ یُؤْمِنُونَ بِالْغَیْب...» (بقره/۲و۳)
قرآن متقین را هدایت میکند، متقین ایمان میآورند... اینجا چرا تقوا بر ایمان مقدم شده است؟ چون آدم مراقب و پرهیزگار، آدمی که باادب است، آدمی که اهل برنامه و نظم است، چنین کسی به غیب ایمان میآورد و اهل هدایت هست.
🔸 أمیرالمؤمنین(ع) فرمود: لذتی که متقین(اهل تقوا) از دنیا میبرند، بیشتر از لذتی است که مترفین(عَیّاشان و خوشگذرانها) میبرند! (نهجالبلاغه/ نامه۲۷)
#گناه_و_توبه 12
علیرضا پناهیان ۹۸.۲.۲۱
@rooshanfekr
✔️کسی که اهل برنامه نیست، روحش آمادگی دینداری ندارد
✔️دین مال آدمهای اهل برنامه است
🔸دستورات دینی غالباً با برنامه است؛ زمان دارد، شیوه دارد، ادب و آداب دارد! آدم دیندار، باید در مسائل مالی هم برنامهریزی دقیق داشته باشد؛ باید حساب دخل و خرج خودش را داشته باشد. اگر بخواهی دیندار باشی حتماً باید اهل برنامه و حساب و کتاب باشی.
🔸اگر در یک مدرسهای بچهها را «اهل برنامه» بار نمیآورند و تحمل بچهها برای برنامهداشتن، کم است و حتی دیپلم گرفتهاند اما برنامهریز نشدهاند، دیگر در این مدرسه هرچه قرآن و روایت و دعا هم یاد بدهند، این مدرسه اسلامی نیست، خیالتان راحت!
🔸کسی که اهل برنامه نباشد، اگر نماز هم بخواند، به این نمازخواندنش شک میکنیم؛ چون معلوم نیست روی چه حسابی دارد نماز میخواند؟ این فرد، نتوانسته روح خودش را منظم کند. لذا احتمال میدهیم او یکروز-مثل فنری که جمع شده و رها میشود- از دین بیرون برود، چون روحش آمادگی دینداری ندارد و اساساً آدم منظم و بابرنامهای نیست.
🔸 آدمی که برنامهپذیر نیست، بلکه برنامهگریز است، اگر بههر دلیلی، طبق برنامه عمل کند، از این لحظههایی که دارد به برنامه عمل میکند، لذت نمیبرد. این شخصیت و این روحیه، به درد دینداری نمیخورد. دین مال آدمهای اهل برنامه است.
🔸برای اینکه ایمان انسان زیاد شود، روح او باید از هوای نفس پاک شود؛ هوای نفس هم-به تعبیری- یعنی بیبرنامهبودن! یعنی هروقت هرچیزی دلم بخواهد، انجام بدهم نه اینکه طبق برنامه عمل کنم. مقابله با هوای نفس هم یعنی بابرنامه زندگیکردن؛ البته این قدم اولش است.
#گناه_و_توبه 13
علیرضا پناهیان
✔️خیلی از دین گریزی ها به جهت سوء تفاهم در شناخت دین است
✔️اکثراً نمیدانند که گناه واقعاً به ضرر فرد و جامعه است و ترک گناه، به نفع خودمان است.
🔸کسانی که از دین فرار میکنند، دینگریزی دارند یا حتی دینستیزی دارند، خیلی از اینها آدمهای بدی نیستند و نمیشود گفت که بیماردل هستند، بلکه دچار سوءتفاهم شدهاند. اگر این سوءتفاهم برطرف بشود، دین را میفهمند و میپذیرند.فطرت مردم، یک فطرت الهی است لذا نیاز داریم به اینکه یک «نهضت رفع سوءتفاهم!» راه بیندازیم.
🔸خیلی از کسانی که یا معاند هستند، یا مخالف انقلاب هستند، یا از خط اصیل امام(ره) فاصله گرفتهاند، وقتی حرفهایشان را گوش میکنید، میبینید که اساساً دنبال حرف درستی هستند، ولی دچار سوءتفاهم شدهاند، لذا امکان بازگشت اینها واقعاً وجود دارد، امکان رفع اختلافنظر واقعاً وجود دارد.
🔸ایراد ما این است که درست حرف نمیزنیم و دین را درست معرفی نمیکنیم. نهضت رفع سوءتفاهم برای این است که ما اکثر کسانی را که از دین و خط خدا و اسلام ناب فاصله گرفتهاند، به این مرام جذب کنیم. البته حرفهای خیلی از مذهبیها و انقلابیون غلط نیست و درست است اما سوءتفاهم ایجاد میکند.
#گناه_و_توبه 16
علیرضا پناهیان
@rooshanfekr