🏴 ألسَّلاَمُ عَلَيکِ يَا فَاطِمَةَ المَعصُومِة 🔊 الا ای دختر موسی که عیسی زنده می سازی دخیلم گوشه چشمی بنده از خاک کمتر را اگر چه فاطمه هستی ، تورا معصومه میخوانند که با نامت نلرزانند دل ساقی کوثر را *◾️ روضه شهادت حضرت فاطمه معصومه سلام الله علیها و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها* 🎤حاج علی کرمی

📃فیش روضه حضرت زهرا علیها سلام شماره ۱ ✍ استاد سمیعی

📃فیش روضه حضرت زهرا علیها سلام شماره ۲ ✍ استاد سمیعی

روضه حضرت زهرا سلام الله علیها 🎤 حاج محمدرضا بذری کانال نشر روضه و مداحی https://eitaa.com/roovzekhan

📃فیش روضه حضرت زهرا علیها سلام شماره ۳ ✍ استاد سمیعی کانال نشر روضه و مداحی https://eitaa.com/roovzekhan

📃فیش روضه حضرت زهرا علیها سلام شماره ۴ ✍ استاد سمیعی کانال نشر روضه و مداحی https://eitaa.com/roovzekhan

📃فیش روضه حضرت زهرا علیها سلام شماره ۵ ✍ استاد سمیعی کانال نشر روضه و مداحی https://eitaa.com/roovzekhan

📃فیش روضه حضرت زهرا علیها سلام شماره ۶ ✍ استاد سمیعی کانال نشر روضه و مداحی https://eitaa.com/roovzekhan

🔊حیــــــدرُ این‌همه‌ غم یاربّ‌إرحمــ.. 🎤حاج مهدی رسولی

📃فیش روضه حضرت ام البنین علیهاالسلام ✍ استاد سمیعی کانال نشر روضه و مداحی https://eitaa.com/roovzekhan

متن شعر مناجات با خدا - شب لیلة الرغائب - حجت الاسلام میرزامحمدی: باز هم نیمه شب و اوقات بیداری شده باز هم وقت توسل،وقت دلداری شده باز از لطف شما ای حضرت صاحب زمان اشک از چشان آلوده بسی جاری شده گاه سویت میدوم گاهی حواسم با تو نیست زخم غفلت بر تنم آقا ببین کاری شده اصلا آقا لحظه ای با خود نگفتم بی وفا این چه وضع نوکری و عشق و دینداری شده بی حیا هستم ولی بار دگر برگشته ام نیمه شب ها کار و بارم گریه و زاری شده آبرویت را همیشه بردم اما کار تو چشم پوشی از بدی و آبرو داری شده تا بگیری دست ما را نام مادر میبریم نامه اعمالمان را نزد میبریم آمدم تا درد بی درمان من درمان کنی آمدم شاید مرا هم یک سحر مهمان کنی در بیابان تابه کی تنها تو منزل میکنی؟ تا به کی رخسارت از انظار ما پنهان کنی با امیدی سوی تو در این رغائب آمدم تا رسد ماه خدا من را شما انسان کنی آه ای دل کی شود تا وقت بیداری رسد کی خودت را در مقام بوذر و سلمان کنی در شب حاجات،حاجت دیدن روی تو شد ما به این حشمت به درگاه خدا رو میکنیم از زبان تو دمی در روضه ماوا میکنم بازهم با ناحیه با اشک غوغا میکنم یاد جسم اربا اربا ، یاد شبه مصطفی یاد جسم در عبای ابن لیلا میکنم یاد طفل تشنه بر روی دست یاد سقا،یاد مشک و یاد دریا میکنم تا خرابه میرسم،تا مجلس چوب و شراب با نوای یک سه ساله،یاد زهرا میکنم روضه ها را خوانده ام،اما دوباره نیمه شب یاد جسم بی سر مانده به صحرا میکنم در شب جمعه تقرب در بساط روضه است روضه را آهسته سوی جان خواهر میبرم صورتش افتاد بر خاک و زمین بوسه زند مادرش گریه کنان بر آن جبین بوسه زند حملوا من کل جانب بر حسین فاطمه نیزه ها هم از یسار و از یمین بوسه زند آسمان دود و هوا گرم و دو چشمش تار و خون جبرئیل آمد بر آن ماء معین بوسه زند یکه و تنها به زیر تیر و شمشیر و سنان با لگد بر پیکر او آن لعین بوسه زند این حسین است ای خدا یوم علی صدر النبی اسب ها بر سینه اش حالا چنین بوسه زنند جای نعل تازه بر روی تنش حک میشود سنگ ها بر قاری نیزه نشین بوسه زند نزد حق بهر شفاعت ما همه تار و پود چادری خاکی مادر میبریم