تا حالا اربعین کربلا بوده ای؟
عشق را دیده ای؟
هر موکب که قدم میگذاری انگار عزیزترین مهمان این مسیری!
🥀🍂🥀🍂
اما بگذار امروز برایت از میزبانی کوفیان و شامیان بگویم😔
از درد و ماتم کاروان اسرای کربلا؛
از نازدانه سه ساله ای که همه سفر روی دوش عمو بود،
اما حالا باید آبله های پایش را بشمارد و پا به پای کاروان بدود،
زمین بخورد..
درد بکشد...
بابا نباشد... 😭
از عمه سادات بگویم،
از قلب بیقرارش،
از وداع آخرش با برادر،
و حالا نگاهی که بالای نیزه هاست...
بگذار از مادری بگویم که آغوشش گرم طفل خیالی است،
از دل غمدیده رباب،
و گهواره ای که در مقابل دیدگانش به غارت بردند.. 😭
از دخترکی بگویم
آن زمان که مشک به دست عمو سپرد تا آب بیاورد،
وقتی عطش کودکان طاقتش را برده بود
و حالا یک تکه از قلبش کنار علقمه جا مانده... 💔
از امامی بگویم که مقدر شد بماند
و دل تسلای مخدّرات شود...
از کوفه نگویم که شهر علی بود و اینگونه جفا کرد؛
از دروازه ساعات نگویم که به هلهله و پایکوبی با سرهای به نیزه گذشت...
نگویم از دل خواهر...
اشک دختر...
ناله مادر..
نگویم از شام،
و امان از شام،
از کوچه و بازارها نگویم..
بگذار نگویم،
چه دیدند،
چه شنیدند،
چه کشیدند..
#صلی_الله_علیک_یا_اباعبدالله
#امان_از_دل_زینب
#آجرک_الله_یا_صاحب_الزمان_عج
#سمیه_زارع
@rooyannews