♦️
❣
♦️
✅احساس سبز 🔰
✔️بابا سلام
باز منم همون پسر تنهات
با همه تنهاییم اومدم پیشت.😢
میدونم
که زودتر از بقیه
امروز رو یادت مونده.!
روزی که
تو رفتی و من و مامان
و داداشا رو تنها گذاشتی.!😢
میدونم
که دست خودت نبود
اما گاهی از دستت دلخور میشم!
به خصوص
توو این روز ؛
میبینی چه زود گذشت.؟!
√شد سی وسه سال
که تو نیستی ،بچهتر که بودم روزهایی که دلم گرفته بود و
بهانه ی تو رو میگرفت با خودم میگفتم بزار بزرگ بشم ،
حتما دیگه از این بهانهها خبری نیست و حال من اینجوری نمیمونه.
ولی حالا
که به قول قدیمیا
واسه خودم آقایی شدم
خیلی بیشتر از اون موقعها
دلم بهانهات رو میگیره.!😢
سی وسه سال ندیدنت
واسه من یعنی حسرت آغوشت ، یعنی عکست رو بغل کردن و
با عکست ، عکس گرفتن.!
یعنی بغض تو بالشت خفه شده😢
اگه بقیه
روزها رو بخوام برات بشمارم،
خیلی میشه. گرچه شمردن نداره "رنگ رخساره خبر میدهد از سر درون".
اگه بخواهیم
باهم حساب کتاب کنیم
خیلی زیاد میشن و من نمیدونم آخرش کدوممون بدهکاریم؛ کدوممون طلبکار⁉️
حالا فکر کنم
طلبم خیلی سنگین شد
ولی از کی بگیرمش؟.اصلا گرفتنیه؟!
✅بابای نازنینم 💟
میدونم تو عاشق بودی.
عاشق زندگی، عاشق مامان،
عاشق پسرات 😔
چه جوری بگم
که همه اهل فامیل و دوستات
از مهربونیت وشجاعت ودلاوریت میگن و به خاطر همه اینها بود
که تو به جایی رسیدی
که از خودت عبور کردی.😍
بگذریم.
نمیخوام ناراحتت کنم.
میدونم که خیلی دوستمون داشتی . پس حتما الان همین جا کنارمی و صدام رو می شنوی💖
بابایی؛
میدونم که
تو هم دوست داشتی
الان کنارم می بودی و
محکم بغلم میکردی،
سرم رو میبوسیدی و
با خنده میگفتی پسرم بزرگ شدی، ولی منو پیر کردی تا به اینجا رسیدی!
منم اخم میکردم،
قهر میکردم و تو میومدی
از دلم در میاوردی.
درست مثل پسرهای دیگه
که با باباشون بحثشون میشه
و بعدباباشون میاد تو اتاق و پسرشونو بغل میکنن
و بوس میکنن وازدلشون درمیارن.!
میبینی حسرت چه چیزهایی رو دارم!!
√راسته که
میگن آدم
قدر داشتههاش رو نمیدونه.!
√اگه بدونن
پدر چه سرمایهایه
هیچ وقت تنهاش نمیذارن.
برای منی
که حاضرم همه اون
چیزایی رو که بدست آوردم،
دو دستی تقدیم کنم تا یه بار
و فقط یه بار طعم آغوشت رو احساس کنم یا حتی صدات رو بشنوم یا نه حتی لبخندت رو ببینم.!
میدونم
که شاید توی
خیلی چیزها ممکن بود
باهم اختلاف سلیقه داشته باشیم
اما واقعا از ته دل میخوام که باشی و باهات بحث میکردم و حرف میزدم.!
میدونی چیه؛
خیلی سخته
آرزوی چیزایی رو داشته باشی
که خیلیا نمیفهمن.!
مثلا اینکه کاش حسین وابوالفضلم مثله بقیه بچه ها پدر بزرگی میداشت که خیلی دوست داشتنی بود .
یه پدر جونی
که دستشو میگرفت و
میبردش پارک واسش بستنی و بادکنک می خرید.
خیلی وقتا
با خودم میگم
ما هم مثل بقیه مردم
مشغول زندگیمونیم
ولی اینجور وقتها میبینم که نه!
ما یه فرق اساسی با همه داریم.
شاید به کلمه فقط نبود پدر باشه ولی این "نبود" همه جا هست.
هرجا پا میذاری
یه جای خالی عمیق
و پررنگ میبینی که هیچ جوری
و با هیچ چیزی نمیتونی پرش کنی و این میشه یه بغض سنگین تو گلوت که خفه کردنی نیست.!😥
فقط یهو احساس خفگی میکنی، هرکار میکنی نفست بالا نمیاد.
مامان اینجور وقتها بدو بدو
خودشو میرسونه بهت، کنار مزارت.
به زبون نمیاره
ولی خوب میفهمم چه حالی داره.!
اما من،
فقط به عکست خیره میشم
و قلم برمیدارم و مینویسم.
اینقدر که خالی و سبک بشم.!
میدونم
که فقط تویی که همیشه
خواننده نوشتههای دلتنگیهام میشی و مطمئنم که همیشه آرومم میکنی ، با یه نشونه گاهی یه پروانه گاهی یه قاصدک، گاهی یه نسیم که پر از بوی توست. چشمهامو میبندم و تصور میکنم سرم رو گذاشتی رو پات و داری نوازشم میکنی.
خیلی وقتها دلم میخواد از این تصورها دست بکشم و بزارمشون کنار و فریاد بزنم که من حضور واقعی دلم میخواد.
دلم یه حضور می خواد
از جنس ماده که بشه لمسش کرد
اما هیچ کس نمیفهمد.!😢
√ #روح الله عربعامری
✔️سالگرد شهادت پدر نازنینم
سردارشهید
حسین عربعامری(اخوی عرب)
۱۳۶۴/۱۱/۲۱. بوارین نهرخیین
🌹برای شادی روح 🌹
سردار شهید اخوی عرب
و تمام شهدا صــلوات
@rooyannews
🕯📿 #پنجـــشنبهاست...🍃🌺
🌺 اَللّهُمَّ اغفِر لِلمُومِنینَ وَ المُومِنَاتِ وَ المُسلِمینَ وَ المُسلِمَاتِ اَلاَحیَاءِ مِنهُم وَ الاَموَاتِ ، تَابِع بَینَنَا وَ بَینَهُم بِالخَیراتِ اِنَّکَ مُجیبُ الدَعَوَاتِ اِنَّکَ غافِرَ الذَنبِ وَ الخَطیئَاتِ وَ اِنَّکَ عَلَی کُلِّ شَیءٍ قَدیرٌ بِحُرمَةِ الفَاتِحةِ مَعَ الصَّلَوَاتِ 🌺
🌸🍃نثار #روح شهیدان، در گذشتگان، پاڪان،بهـشتیان، برای تمام آنهایی ڪه دستـشون از دنـــــیا ڪوتاست بخوانیـــــم ⇩⇩⇩
{ #فاتــحه_و_صـلوات
خــدایا عـزیزان ما را ببخش و بیامرز }
🔹✔️کانال
#مکتب_حاج_قاسم✔️
🆔 Eitaa.com/maktab_hajghasem