.
ــــــــــــــــــــــــــــــ
#قسمتهای_قبل_روازدست_ندید
#پشیمون_میشید
.____________________________
قسمت یازدهم .🚫این داستان واقعی است🚫
.
#فرزند_کوچک_من
هر روز که می گذشت #علاقه ام بهش بیشتر می شد ، لقبم اسب سرکش بود و علی با اخلاقش، این اسب سرکش رو رام کرده بود و من چشمم به دهنش بود
تمام تلاشم رو می کردم تا کانون #محبت و رضایتش باشم من که به لحاظ مادی، همیشه توی #ناز و نعمت بودم می ترسیدم ازش چیزی بخوام #علی یه #طلبه ساده بود
می ترسیدم ازش چیزی بخوام که به زحمت بیوفته
چیزی بخوام که شرمنده من بشه هر چند، اون هم برام کم نمی گذاشت مطمئن بودم هر کاری برام می کنه یا چیزی برام می خره با اینکه تمام توانش همین قدربود... علی الخصوص زمانی که فهمید #باردارم اونقدر خوشحال شده بود که #اشک توی چشم هاش جمع شد
دیگه نمی گذاشت دست به سیاه و سفید بزنم این رفتارهاش #حرص پدرم رو در می آورد،مدام سرش غر می زد که تو داری این رو لوسش می کنی ونباید به #زن رو داد ،اگر رو بدی سوارت میشه ... اما علی گوشش بدهکار نبود منم تا اون نبود تمام کارها رو می کردم که وقتی برمی گرده با اون خستگی، نخواد کارهای #خونه رو بکنه
فقط بهم گفته بود از دست احدی، حتی پدرم، چیزی نخورم و #دائم_الوضو باشم
منم که مطیع محضش شده بودم وباورش داشتم ... 9 ماه گذشت 9 ماهی که برای من، تمامش #شادی بود ،اما با شادی تموم نشد
وقتی علی خونه نبود، #بچه به #دنیا اومد
مادرم به پدرم زنگ زد تا با شادی خبر تولد نوه اش رو بده
اما پدرم وقتی فهمید بچه دختره با عصبانیت گفت :
لابد به خاطر #دختر دخترزات #مژدگانی هم می خوای؟
و تلفن رو قطع کرد!
مادرم پای تلفن خشکش زده بود و زیرچشمی با چشم های پر اشک بهم نگاه می کرد...
.
#راوی_همسرشهید
#ادامه_دارد .
ــــــــــــــــــــــــــــــ
.
لطفا اگر اولین بار باکانال روبرو.میشید از اولین #قسمت شروع کنید
.
@rooyannews
#قرار_عاشقی
🔹صبح #جمعه ۱۸ بهمن ماه ۹۸
برگزاری نماز جماعت صبح ، سخنرانی ، زیارت عاشورا
و همزمان با طلوع آفتاب ، قرائت دعای پر فیض ندبه
وصرف صبحانه
همراه با سخنرانی و مداحی
🕌 مکان: منبر خانه آقنبر
⚜ بانیِ خیرِ مراسم :
خانواده محترم شهید سید محمدرضا موسوی
🔹کانال خبری شهر رویان 🔹
@rooyannews
#اللهم_عجل_لولیک_الفرج
🍃🌸🍃🌸🍃🌸🍃
هدایت شده از خبرگزاری فارس
12.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دوربین مخفی/ اجرای ترانه «آهای ایران، آهای خونه» غلامرضا صنعتگر در فرودگاه امام(ره)
@Farsna
#حاجحسینیڪتا
در همایش خــانواده رضــوی:
یڪ نماز ظهر در خدمت #آقا بودیـم.
نماز که تموم شد، آقا میخواستند بروند به من گُفتند: کاری ندارید؟
گفتم آقا یهناهار باشما آرزوست
آقا گفتند: ببخشید من ناهارم رو با
حاجخانم میخورم...
👨👩👧👦روز خانواده بر همه
خانواده های عزیز ایرانی مبارک باد👨👩👧👦
eitaa.com/rooyannews
🇮🇷 کانال خبری شهر رویان