🔹تِلکَ حُدودُ الله...... ▫️و ربما استشعر من الآية عدم جواز التفرقة بين الأحكام الفقهية و الأصول الأخلاقية، و الاقتصار في العمل بمجرد الأحكام الفقهية و الجمود على الظواهر و التقشف فيها، فإن في ذلك إبطالا لمصالح التشريع و إماتة لغرض الدين و سعادة الحياة الإنسانية فإن الإسلام كما مر مرارا دين الفعل دون القول و شريعة العمل دون الفرض و لم يبلغ المسلمون إلى ما بلغوا من الانحطاط و السقوط إلا بالاقتصار على أجساد الأحكام و الإعراض عن روحها و باطن أمرها، و يدل على ذلك ما سيأتي من قوله تعالى: «وَ مَنْ يَفْعَلْ ذلِكَ فَقَدْ ظَلَمَ نَفْسَهُ:» الآية البقرة- 231. 📚المیزان، ج2، 229بقره #گزیده_المیزان @rooz_fiq

نکته مهم در این عبارت، اشاره به علت انحراف و سقوط تمدن اسلامی است

🔹لا تَتَّخِذُوا آياتِ اللَّهِ هُزُواً..... ▫️فإن الله سبحانه لم يشرع ما شرعه لهم‏ من الأحكام تشريعا جامدا يقتصر فيه على أجرام الأفعال أخذا و إعطاء و إمساكا و تسريحا و غير ذلك، بل بناها على مصالح عامة يصلح بها فاسد الاجتماع، و يتم بها سعادة الحياة الإنسانية، و خلطها بأخلاق فاضلة تتربى بها النفوس، و تطهر بها الأرواح، و تصفو بها المعارف العالية: من التوحيد و الولاية و سائر الاعتقادات الزاكية، فمن اقتصر في دينه على ظواهر الأحكام و نبذ غيرها وراء ظهره فقد اتخذ آيات الله هزوا. 📚المیزان ج2، 231 بقره #گزیده_المیزان @rooz_fiq

نکته این عبارت، بیان یکی از مصادیق مهم استهزاء آیات الهی است.

دین، همه دین است از سوالات مهم تمدنی، این است که تمدن اسلامی که به دست پیامبر ص در مدینه ایجاد شد و در مدت کمی توانست مناطق قابل توجهی از زمین را در بربگیرد، چرا بیش چند قرن دوام نیاورد و رو به انحراف و سقوط رفت و خصوصا در مقابل تمدن غرب، آنچنان که باید نایستاد؟ پاسخهای متعددی به این سوال داده شده. مرحوم علامه می‌فرماید دلیل این سقوط و انحراف، #یکجانبه_نگری به دین است. دین را از جهتی میتوان به احکام، اخلاق و معارف تقسیم کرد. آنچه که با مرور زمان در میان مسلمانان بروز کرد، توجه بیشتر به ظاهر اعمال و افعال بود و نسبت به باطن آنها یعنی معارف و اخلاق بی توجه شدند و همین عامل سبب انحراف شد. پس آن چه که در مورد دین اسلام و برتری آن بیان شده، در صورتی محقق می‌شود که به تمام دین عمل شود و بخشی‌نگری به دین آن را از هویت خود خارج می کند. توجه به این مسئله در عصر حاضر نیز برای ما ضروری است. چرا که اگر دوباره دچار آن اشتباهات شویم و معارف و اخلاق را نیز در جامعه گسترش ندهیم، نمی‌توانیم مدعای تمدن اسلامی نوین را محقق کنیم. مرحوم علامه و امام خمینی ره، دو عالمی هستند که توجه به معارف را در آثار و تدریس های خودشان گسترش دادند. به عنوان نمونه به برخی از آثار معارفی ایشان اشاره می شود: علامه: المیزان، رسائل توحیدی، رسائل انسان، رساله الولایه، کتاب شیعه، کتاب رسالت تشیع امام خمینی: مصباح الهدایه، آداب نماز، سرالصلوه، چهل حدیث علامه ذیل آیه ۲۳۱ میفرمایند که با توجه به آیه، نبود نگاه همه جانبه به دین، از مصادیق استهزاء به آیات الهی است. أعادنا الله منه. ۰۴.۰۵.۱۲ @rooz_fiq

🎙تفسیر #المیزان 🔗جلسه ۲۹۰ 📒جلد۲/سوره بقره/آیات ٢٢٨ تا ٢٤٢/ ادامه آيه ۲۲۹ و آیه۲۳۰ 🗓 یکشنبه ۰۴.۰۵.۱۲ 🌀متن خوانی تفسیر #المیزان👇 https://eitaa.com/joinchat/136315641C65d96a8a7c

🔹 آفرین سید سعید 👈ماجرایی از آخوند ملاحسینقلی همدانی و شاگردشان سیدسعید در رعایت حال زائر امام حسین 🎙آیت‌الله العظمی مظاهری @rooz_fiq

«غلط‌ترین فکر این است که ما همه اصلاحات جزئی و کلی را از مصلح و ظهور غیبی بخواهیم» 📚یادداشت‌های استاد مطهری، ج۱، ص۱۶۹ @motahari_ir @rooz_fiq

#اصول_فلسفه 🧮جلسه۶۹ 🗓 سه‌شنبه ۰۴.۰۵.۱۴ 📔موضوع: مقاله۱۰، مفهوم حرکت حرکت عمومی، تبیین نظر مادی‌گرایان در نفی حرکت جوهری و نقد آن، عبارت شهید در توضیح دیدگاه نفی اختلافات ماهوی اشیاء در عالم طبیعت 🔗گروه آموزش فلسفه و پرسش و پاسخ جلسات 💠 #فلسفه_بخوانیم👇 https://eitaa.com/joinchat/2992374743Cf6d04bdf6d

عبارتی که از مرحوم شهید در این جلسه شروع کردیم، آخرین پاورقی ایشان بر کتاب اصول فلسفه هست. چون ایشان اول جلد۵ رو حاشیه می‌زنن و بعد جلد۴. جلد چهارم هم به دلیل شهادت ایشان ناتمام میمانه.

بحثی که در این جلسه شروع شد و دو سه جلسه دیگه هم ادامه داره، در واقع نقد نگاه مادی‌گرایی به عالم ماده است. البته نقدی که بیان میشود، ناظر به اصل تحلیل علوم مادی از طبیعت نیست، بلکه همیشه اشکال اینه که آنها از نتایج علوم طبیعی، ثمره فلسفی برداشت میکنند. در این بحث نیز علامه و شهید میخواهند بگویند که نتیجه فلسفی که گرفته اید، غلط است.

رعایت حد و مرز علوم از مهمترین اموری است که یک پژوهشگر باید رعایت کند و خیلی از اشکالات از عدم تفکیک علوم است. خلطی که اتفاق می‌افتاد هم در جانب مسائل است یعنی اینکه مثلا یک مسئله فلسفی را مبدأ یک مسئله اصولی قرار دهیم و هم در جانب روش است یعنی اینکه در اصول فقه بخواهیم از روش برهان فلسفی استفاده کنیم. اگر حد و مرز علوم را بتوانیم حفظ کنیم، خیلی از مشکلات و نزاع ها برطرف می‌شود و هر علمی در جای خود صحیح و مفید خواهد شد. عارف و فیلسوف، فقیه و فیلسوف، عارف و محدث، با هم مشکلی نخواهند داشت. این امر حتی در مورد نسبت علوم انسانی غربی با علوم انسانی اسلامی نیز بسیار راهگشاست. به تعبیر معروف: «گر حفظ مراتب نکنی، زندیقی»