✨ #شعر_عاشورایی
💫 #اعجاز_لب
🥀 غیرت از غار برآمد و خدا قاری شد
خون حلقوم تو لبیکترین آری شد
آیه در آیهی نازل شده در بیست و سه سال
دم عصری همه از حنجر تو جاری شد
خون اصغر به زمین نه! به هوا ریخته شد
جاذبه لغو شد و معجزه انگاری شد
روز ترسید که خود را برساند به غروب
روز هفتاد و دو یکساعت تکراری شد
خنجر از رو نبریده است به اعجاز لبت
ولی افسوس که از پشت سرت کاری شد
روزه دارِ سحر تشنهترین روز بگو!
وسط ظهر چرا موقع افطاری شد؟
زینبت باز مصمم شده بر منبر شهر
کوچه در کوچه پر از خطبهی بیداری شد
✍🏻 #شهرام_شارخی
🔰🔰🔰
✅ کانال #خیمه_عاشورایی_روز_دهم در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید:
@roozedahom10