✨ #شعر_عاشورایی
💫 #لحظهی_باران
🥀 🍁🥀🍁🥀🍁🥀
دیگر غروب، قصه به پایان رسیده بود
آرامش نخست به طوفان رسیده بود
«خون میگذشت از سر ایوان کربلا»
گرداب تا میانه میدان رسیده بود
آن امتحان تلخ که خورشید میگرفت
از لحظههای سخت به آسان رسیده بود
از حاشیه به متن رسیدند نیزهها
نوبت به موهای پریشان رسیده بود
آخر سکوت کهنهی ابر دلم شکست
بغض عاقبت به لحظهی باران رسیده بود
بر شانههای خستهی حوا گذاشتند
بار امانتی که به انسان رسیده بود
منظومهی صبوری زینب شروع شد
وقتی غروب، قصه به پایان رسیده بود
✍🏻 #نعیمه_دوستدار
🏴🕯🏴🕯🏴🕯🏴
✅ کانال #خیمه_عاشورایی_روز_دهم در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید:
@roozedahom10