✨ #شعر_عاشورایی 🥀چه می‌شد بی‌زره بالا نمی‌رفت اصغر از این دست که هرگز در نمی‌آید برایش سنگر از این دست به میدان می‌زند یک کودک شش ماهه لب تشنه نخواهد دید قومی بعد از این جنگاور از این دست به سوی عرش بالا رفت دستی در بیابانی به سوی عرش بالا رفت یک پیغمبر از این دست به روی دست خود خواباند طفلش را ندا سر داد فان لم ترحموا...ناگاه زد خون پرپر از این دست جهانی تیره شد وقتی پدر فهمید فرزندش نخواهد خورد حتی قطره آبی دیگر از این دست ✍🏻 #محمدطاها_زحمتکش 🔰🔰🔰 ✅ کانال #خیمه_عاشورایی_روز_دهم در ایتا را به دوستان خود معرفی کنید: @roozedahom10