بسم الله الرحمن الرحیم

برو یه صلوات بفرست صبح زود گوشیم زنگ خورد📞 حاجیمون بود🧙‍♂ شب🌚 محل کار مونده بود تا کارای عقب مونده رو جبران کنه. صبح جلسه مهمی داشت و گوشیش شارژش تموم. گفت میتونی برام شارژر بیاری؟! منم گفتم الآن براتون میارم. تو راه داشتم فکر می‌کردم صبحونه برم کلپچ🐑 بزنم یا نه؟ گفتم بزار حالا شارژر رو تحویلش بدم بعد تصمیم می‌گیرم. شارژر رو که به حاجی تحویل دادم، سوار سالار🏎 شدم و هنوز دو دل بودم ولی آخرش گفتم میرم خونه و یه تخم مرغ🥚 به بدن میزنم. اما این تموم ماجرا نبود. تازه به فکر افتادم که نون🥖 داریم یا نه؟ احتمال می‌دادم که نون تو فریزر باشه ولی دل و به دریا زدم و بعد از یک ماه رفتم نونوایی سنگک. صفش شلوغ بود ولی یه نفرش خلوت. پله‌هاش شیب تندی به پایین داشت. مثل پیرمردا 👨‍🦯یه دونه یه دونه آروم آروم از پله‌ها اومدم پایین و تو صف وایسادم. دو تا چندتایی و یه یدونه‌ای و یه نوبت از خانما هم رفت تا به من رسید. یخورده طول کشید. به شاطر گفتم دستگاه رو بده کارت 💳بکشم. گفت خودم میکشم. یه دقیقه بعدش یه نون انداخت جلومون. گفتم کارت گفت نمی‌خواد گفتم چی؟ گفت صلوات بفرست برو منم تقریبا بلند تو نونوایی صلوات فرستادم. حالا بنظر شما علت این کارش چی بود؟ یعنی از یه دونه‌ای‌ها پول نمی‌گرفت؟چون یه دونه‌ای قبلی رو هم ندیدم پول بگیره؟ یا اینکه من یخته معطل شدم خواست جبران کنه؟ یا فکر کرد مثلا من... نه بابا تیپم اینقدرا بد نیست. لباسای تمییز و شیکی پوشیدم. البته اینا حسن ظنام هست. اگه با نگاه سوء ظن بخوام بهش نگاه کنم تو خبرا شنیدم که برخی نونواها دستکاری می‌کنند دستگاه پوز رو و من هم ازش خواستم دستگاه پوز رو بده و شاید قیافه غلط اندازم با خودش گفته این یارو رو رد کنیم شر نشه. نمی‌دونم. نظر شما چیه؟! ممنون از نگاهت که متن من رو خوندی. تو برای من خیلی مهمی که هنوز دنبال کننده منی.🌹🙏 #نانوایی#سنگک#صلواتی ✍مجتبی میرزایی من رو به دوستای دیگتون هم معرفی کنید https://eitaa.com/roozneveshthayeman