eitaa logo
روز نوشت‌های من
45 دنبال‌کننده
419 عکس
157 ویدیو
37 فایل
زندگی پر از اتفاقات روزانه است. روز نوشت های من بیان این اتفاقات شخصی از زاویه دید جدیدی است. @Azizollahey
مشاهده در ایتا
دانلود
برشی از خاطرات اربعین اضطرار مادرانه در راه برگشت بودیم هوا به شدت گرم بود ولی همه شاد از رسیدن به آرزو و ناراحت از دور شدن آرزو راننده با دوستش به زبان عربی گفتگو میکرد. ناگهان صدای آقا بیایست پیاده میشوم خانمی نگاهم را تیز کرد. با خودم گفتم شاید صحبت جوانان عرب زن را آزرده خاطر کرده و درخواست پیاده شدن کرده است. اما این واقعیت ماجرا نبود. مادری بود که به همراه فرزند و خواهرش و دو سه نفر از اقوامش به سفر آمده بودند. او در آخرین باری که به حرم حسینی (ع) مشرف میشود دیگر همراهانش را گم کرده و مستأصل گشته و یک روز تمام در بین الحرمین منتظرشان بوده ولی هیچ اثری از آنان نیافته است. اکنون با خود پنداشته بود که به ایران بازگردد شاید راهی برای ارتباط با آنان بیابد. اما بعد از خروج از شهر کربلا دل آشوبه او بیشتر گشته بود و تاب تحملش را از دست داده بود. هرچه همسفران به او توصیه به صبر و دعا برای یافتن گمشده میکردن اما افاقه نکرد و هرچه فاصله ما از شهر کربلا بیشتر میگشت اضطراب و دل آشوبه او بیشتر میگشت. او از ماشین پیاده شد و با ماشینی دیگر به سمت کربلا راهی شد شاید دلش آرام گردد. من معنای استیصال مادرانه را در چشمان او دیدم. به نگاه مضطر حضرت زینب(س) همگی دعا کنیم که سرنوشت این مادر و تمام کسانی که در مسیر امام حسین(ع) به سختی می افتند ختم به خیر گردد. ✍مجتبی میرزایی @roozneveshthayeman