eitaa logo
روشنا
10.2هزار دنبال‌کننده
8.8هزار عکس
6.1هزار ویدیو
1.4هزار فایل
روشنا، پنجره ای به سوی امید، معرفت و بصیرت •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈• به کانال روشنا بپیوندید.... ارتباط با مدیر کانال @Tasnimi110
مشاهده در ایتا
دانلود
‌ ♨️ ادامه‌ی خطبه نود و چهار: «خداوند پيامبران را در برترين جايگاه قرار داد، و در بهترين مکان مستقر کرد، و پيوسته آن‌ها را از صُلبِ ارزشمندِ (پدران) به رحِم‌های پاکِ (مادران) منتقل نمود. هر زمانی که يکى از آنها از دنیا رفت، ديگرى براى پيشبرد دینِ خدا به جاى او قیام کرد. عنايات خداوند در راستایِ فرستادنِ رسولان همچنان ادامه يافت، تا نوبت به محمّد (ص) رسيد. در اين هنگام «گوهر دانش» را از بهترين معادن، استخراج نمود و نهال وجودش را از اصیل‌ترین و عزيزترين سرزمین‌ها برآورد، و شاخه هستى او را از درختى که پيامبرانش را آفريد و افراد امینِ درگاهِ خود را برگزيد، بوجود آورد. عترتش، بهترين عترت‌ها؛ خاندانش، بهترين خاندان‌ها؛ و درخت پربارِ وجودش، بهترين درخت بود. درختى که در حرَم (امنِ خدا) روييد و در آسمان کرامت و فضيلت سر برکشيد، درختى با شاخه‌هایِ بلندى و میوه‌هایی (بسيار شيرين و پر ارزش) که دست (فرومايگان) هرگز بدان نمی‌رسد. به همين دليل، او پيشواى پرهيزگاران و سبب بينايىِ هدايت جويان است. چراغى است درخشان، و شهابى است پرفروع، و آتش‌زنه اى است که نور و برقش آشکار است. راه و رسمِ او معتدل، سنّت و روش او صحيح و متين، سخنش روشنگرِ حق از باطل، و حُکمش عين عدالت است. خداوند هنگامى او را به رسالت برگزيد که ميان او و پيامبرانِ گذشته، فاصله زيادى افتاده بود و جهانيان از خوبی‌ها دور و منحرف شده بودند، و امّت‌ها به جهل و نادانى گرایش پیدا کرده بودند» 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ ♨️ ادامه‌ی خطبه نود و چهار: «به عمل بپردازيد، خدا شما را رحمت کند! و بايد اعمال شما بر طبق نشانه‌های روشن (کتاب خدا و سنّت معصومين (عليهم السلام)) باشد. راه روشن است و شما را به خانه‌ی امن و امان (بهشت و سعادت جاويدان) دعوت می‌کند. شما در سرايى هستيد که می‌توانید از خطاهاى خود (در پيشگاه خداوند) عذرخواهى کنيد و رضايت او را جلب نماييد و مهلت کافى و فراغت خاطر داريد. پرونده هاى اعمال، گشوده و قلم ها، آماده نوشتن است. بدن‌های شما، سالم و زبان‌ها، آزاد است. توبه پذيرفته می‌شود و اعمال مقبول می‌گردد» شرح: حضرت امیرالمؤمنین (علیه السلام) در این فراز از خطبه، سه نکته‌ی «عمل»، «مسیر» و «فرصت‌ها» اشاره می‌فرماید. بر اساس این دیدگاه، «عمل» یکی از ارکان سعادت است. و بی‌عملی در فرهنگ اهل‌بیت (علیهم‌السلام) جایی ندارد. پس این سخن که «قلبت پاک باشد؛ و نیازی به نماز، روزه، صدقه، صله رحم و ... نیست»، سخن باطلی است. ایمان، درختی است که ثمره‌اش، عمل است. ایمانِ بدونِ عمل، ادعایی پوچ است. ایمان حقیقی، با شناخت نیازها، امکانات، وسائل کار، جهت و ارزیابی موقعیت، عمل صالحی را نتیجه می‌دهد که سودمند، بجا و با در نظر گرفتنِ اولویّت‌ها می‌باشد. گرچه در منطق قرآنی، روی «عمل» تأکید فراوان شده است. امّا آنچه که به کار ارزش می‌دهد، «چگونگی» و «کیفیتِ» عمل است، نه «مقدار» و «کمیّتِ» آن. آنچه در «عمل» اسلامی، ارزش آفرین است، نیّت عمل است. باید دید، چه عملی، «چگونه» انجام یافته است، نه اینکه «چه مقدار» انجام گرفته است. عمل، همیشه، رنگ و خاصیّتِ نیت و انگیزه را می‌پذیرد. پس، مطلق عمل، ارزش آفرین نیست. آنچه که به عمل، جوهر می‌دهد؛ تقوا، ایمان، نیت پاک، اخلاص، و یقین است، و عمل ریائی، پوک و پوچ، و پوسته‌ای است بی‌مغز. 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ ♨️ خطبه نود و پنج: «خداوند، پیامبر (ص) را در زمانی مبعوث فرمود که مردم در حیرت و گُمراهی، سرگَردان بودند و در فتنه‌ها، غوطه‌ور؛ هوس‌های سرکش، آنان را به سوی خود می‌کشاند؛ تکبّر و خودبزرگ‌بینی، آنان را به پرتگاه می‌انداخت و جاهلیتِ شدیدشان، آن‌ها را سبک مغز کرده بود، و در بلای جهل و بی‌ثباتی، حیران و سرگردان بودند. در چنین وضعیتی، پیامبر (ص) در ارشادِ آنان نهایت تلاش را بکاربَست (و با بیانی دلنشین و منطقی، در آنان نفوذ کرد)؛ او در مسیرِ حق، گام برمی‌داشت (و مردم را به دنبالِ خود، به حرکت وامی‌داشت) و به سوی حکمت، دانش و موعظه‌ی حسنه و نیک، دعوت کرد.» شرح: مردم عصر جاهلیّت، در عین گرفتارى در میان شعله‌های فتنه، بر آتش آن می‌دمیدند و هیزم آورِ فتنه‌ها بودند. همچنین جهل، گمراهی، هواپرستى، فتنه‌گری و تکّبر، صفات زشتی بود که گریبان آن‌ها را گرفته بود. صفاتی که هر یک از آنها، براى سقوط جامعه‌ای کافى است. از اینجا روشن مى شود که مشکلات عصر جاهلیّت تا چه اندازه زیاد، پیچیده و نگران‌کننده بود و نیز روشن می‌شود کسى که بر آنها غلبه یافت، قطعاً مردی بزرگ و الهی بنده است. ابزار حرکت، مقابله و پیشرفت پیامبر (ص) در چهار چیز خلاصه می‌شد: ۱- نصیحت و خیرخواهى؛ به طورى که مردم باور کرده بودند او براى نجات آن‌ها تلاش مى کند. ۲- اهل عمل بودن؛ خود بر طریقه‌ای گام بر می‌داشت که به آن دعوت می‌کرد. ۳- مردمى را که گرفتار جاهلیّت سخت و بلاى نادانى و حیرت و سرگردانى بودند به علم و دانش فرا خواند. ۴- به مواعظ حسنه و خطابه‌هایی که در اعماق قلب نفوذ مى کرد. 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ ♨️ خطبه نود و شش: «ستایش، مخصوص خداوندی است که نخستین وجود است و هیچ چیزی پیش از او نبوده است؛ و نیز آخرین وجود است و هیچ چیزی پس از او نیست. او آشکار است به گونه‌ای که آشکارتر از او وجود ندارد؛ و باطن و پنهان است، به گونه‌ای که هیچ چیز، از او پنهان‌تر نباشد. جایگاهِ پیامبر، بالاترین و بهترین جایگاه بود و مکانِ رویش او شریف‌ترین محیط‌ها محسوب می‌شد. او در دامانِ بزرگوارى و شرف و در گهوارهٔ سلامت، پرورش یافت. دل‌های نیکوکاران شیفته او شد، و جویندگانِ حق، چشم‌هایشان را به سوی او دوختند. خداوند به برکت وجود او، کینه‌ها را دفن کرد و آتشی که دشمنی‌ها را برانگیخته بود، فرونشاند؛ افراد دورافتاده از یکدیگر را به وسیلهٔ او به هم نزدیک و برادر ساخت، و نزدیکانی را (که در ایمان با او هم مسیر نبودند) از یکدیگر دور نمود (مومنین را از غیر مومنین جدا کرد). افراد ذلیل، بوسیله او عزّت یافتند، و افرادِ ظاهراً عزیز و قدرتمند را به ذلّت کشاند. سخنش، بیان بود و سکوتش، زبان» شرح: از نگاه «علامه طباطبایی»؛ خدا بر هر چيزى قادر است، و با احاطه‌ی قـدرتـش؛ - بـه هـر چـيـزى، از هـر جـهـت -، مـحـيـط است. پس هر چيزى كه فرض شود که «اول» است، خـدا قـبـل از آن چـيـز بـوده است. پـس خدا نـسـبـت بـه تـمـام مـاسـواىِ خـود «اول» است. همچنين هر «آخری» را که فرض كـنـيم، خدا بعد از آن هم خواهد بود؛ زیرا قدرتِ خدا، احاطه بـه «مـا قـبـل» (اول) و «مـابعد» (آخر) آن دارد، پس «اول» و «آخر» خداست ، همچنین چيزى را كه ما «ظاهر» و «آشکار» فرض كنيم، بخاطر احاطه‌ی قدرتِ خدا، خدا ظاهرتر از آن چيز است. همچنين هر امر «باطن» و «پنهانی» که فرض شود، خدا به خاطر احاطه‌ی قدرتش بر آن چیز، «باطن تر» و «پنهان تر» از آن است، و ماوراى آن قرار دارد. پس خدا «اول»، «آخر»، «ظاهر» و «باطن» علی‌الإطلاق است. البـتـه ايـن را هم بايد بدانيم كه «اول»، «آخر»، «ظاهر» و «باطن» بودنِ خدا، «زمـانـى» و «مـكـانـى» نـيـسـت، و چـنـيـن نـيـسـت كـه در ظـرف زمـان، «اول» و «آخر» باشد؛ زیرا در این صورت، «زمان» باید جلوتر از خدا باشد. در حالی که خدا، خالق زمان و مكان، و محيط به تمامى موجودات اسـت، پس منظور از این اوصاف چهارگانه، ‍ آن است كه «به هـر نحوى كه اشياء را فرض کنیم، خدا، محيط بـه تـمـام اشـيـاء اسـت». پس ايـن اسم‌های چـهـارگـانـه (اول، آخر، ظاهر و باطن)، چهار فرع از نام «محيط» است، و «محيط» نیز شاخه‌ای از قدرت مطلق خداست، چـون قدرتش محيط به هر چيز است. البته ممكن است صفات چهارگانه را شاخه‌هایی از «احاطه وجودی خدا» بـگـيـريـم. 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ ♨️ خطبه نود و هفت: «به خدا قسم! بنی‌امیّه همچنان بر تداوم حکومت خویش پافشاری می‌کنند، تا جایی که هر حرامی را حلال می‌شمارند و هر عهدی (از عهدهای الهی و مردمی) را می‌شکنند. در هر خانه و خیمه‌ای، ظلم و ستم آنان، راه می‌یابد، و فساد و سوء تدبیرشان، مردم را از خانه‌هایشان فراری می‌دهد. دامنه قدرت آنان به گونه‌ای گسترش می‌یابد که جامعه به دو گروه تقسیم می‌شود. در حالی که هر دو گروه، گریانند: گروهی به خاطر دینشان و گروهی به خاطر دنیایشان. کار، آن قدر دشوار می‌شود که شما همچون برده‌ای می‌شوید که به یاریِ اربابِ ستمگرش برمی‌خیزد و در حضور او ناچار از اطاعت است، در حالی که پشت‌سر، از او بدگویی می‌کند. این حکومت ظالم و ستمگر، تا به آن جا پیش می‌رود که هر کس به خدا امیدوارتر است، بیش از دیگران سختی و مصیبت می‌بیند. در آن دوران، اگر خداوند برای شما سلامت و امنیت پدید آورد (و از این امواج خطرناک در امان باشید)، این نعمـت الهی را بپذیرید و خدا را شکر گویید؛ و اگر به رنج و ناراحتی گرفتار شدید، صبور باشید، که سرانجام نیک برای پرهیزکاران است» شرح: مرحوم «علاّمه امینى» در جلد یازدهم کتاب «الغدیر» فهرستی از بدعت‌های «معاویه» را برمی‌شمارد، که به تعدادی از آنها اشاره می‌شود؛ نخستین کسى که آشکارا به شرب خمر و خریدن آن اقدام کرد، معاویه بود. نخستین کسى که در محیط اسلام فحشا را اشاعه داد، معاویه بود. نخستین کسى که ربا را حلال شمرد، معاویه بود. نخستین کسى که ازدواج با دو خواهر را در یک زمان اجازه داد، معاویه بود. نخستین کسى که سنّت پیامبر(ص) را در بحث «دیات» تغییر داد، معاویه بود. نخستین کسى که «لبّیک» را (در مراسم زیارت خانه خدا) ترک کرد، معاویه بود. نخستین کسى که از اجراى حدود الهى سر باز زد، معاویه بود. نخستین کسى که اموالى را براى جعل حدیث اختصاص داد، معاویه بود. نخستین کسى که به هنگام بیعت با مردم بیزارى از على(ع) را شرط می‌کرد، معاویه بود. نخستین کسى که سرِ یکى از اصحاب پیامبر اکرم(ص) (عَمرو بن حَمِق) را جدا کرد و در شهرها گردش داد، معاویه بود. نخستین کسى که خلافت پیامبر(ص) را به سلطنت مبدّل ساخت، معاویه بود. نخستین کسى که به دین خدا اهانت کرد و فرزند فاجرش را به خلافت برگزید، معاویه بود. نخستین کسى که دستور داد مدینه پیامبر(ص) را غارت کنند، معاویه بود. نخستین کسى که سبّ و ناسزاگویى به على(ع) را رواج داد، معاویه بود. 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌‌ ♨️ خطبه نود و هفت: «اگر خداوند، به انسانِ ظالم و ستمگر مهلت می‌دهد، اینگونه نيست که فرصت مجازات آن شخص، از دستش برود (و نتواند او را مجازات کند). خدا در کمينگاه، بر سر راهِ ستمگر است و گلوى او را در دست دارد؛ هر وقت بخواهد گلویش فشار می‌دهد (جانِ او را می‌گیرد)، آنگونه که نتواند آب دهانش را فرو ببرد. آگاه باشيد! سوگند به کسی که جانم در دست قدرت اوست! اين گروه (سپاهیان معاویه) سرانجام بر شما پيروز می‌شوند، امّا نه بخاطر اينکه در حقّانيّت از شما سزاوارترند؛ بلکه به اين جهت است که در مسیرِ باطلِ سردمدارانشان، سريع و کوشا هستند. درحالیکه شما در اداىِ حقِّ من، سُستى و تنبلی می‌کنید، امّت‌ها همواره از ظلمِ سردمدارانشان در وحشتند، ولى من از ظلمِ پيروانم، می‌ترسم. من شما را براى جهاد با دشمن برانگيختم، امّا حرکت نکرديد؛ به گوش شما خواندم، امّا نشنيديد؛ علنی و مخفی شما را (براى جهاد) دعوت کردم، ولی اجابت نکردید؛ به شما پند دادم، ولى نپذيرفتيد. آيا شما حاضرانى همچون غايبان هستيد (افرادی هستید که بود و نبودتان فرقی ندارد) و بردگانى در قيافه مالکان (از دستور اطاعت نمی‌کنید و حرف خودتان را می‌زنید)؟! پيوسته (دستورات و) حکمت‌های خدا را بر شما می‌خوانم، ولى از آن می‌گریزید و با پند و اندرزهاىِ رسا، شما را موعظه می‌کنم، (امّا) پراکنده می‌شوید. شما را به مبارزه‌ی با ظالمان ترغيب می‌کنم، امّا هنوز سخنانم به آخر نرسيده، می‌بینم همچون «قوم سَبَأ» (نماد پراکندگی در عرب) متفرّق می‌شوید، به مجالسِ خود باز می‌گردید و يکديگر را از اين مواعظ برمی‌گردانید (و آثار سخنانِ من را خنثى مى کنید). صبح شما را مستقيم (و به خط) می‌کنم، ولى شب همچون کمانِ خمیده‌ی سخت و محکمى که، نه کسى قدرت صاف کردن آن را دارد و نه خودش قابليّت صاف شدن را، به سوى من باز می‌گردید» شرح: جملات پایانی این بخش از خطبه، بیانگر نکته مهمی است؛ منافقان زیادى در میان اهل عراق بودند که براى خنثى کردن تأثیر کلام امام (ع) تلاش می‌کردند. هنگامى که مردم نزد حضرت مى آمدند، تحت تأثیر رفتار و سخنان ایشان قرار می‌گرفتند، دل‌هایشان نورانی می‌شد و می‌پذیرفتند که باید آماده پیکار با دشمن شوند. امّا بعد از سخنان حضرت، گروهى شیطان‌صفت به سمپاشى می‌پرداختند، و افکار را مشوّش، اراده‌ها را ضعیف و رشته‌ی اتّحاد مردم را پاره می‌کردند. «چقدر این رفتار ۱۴۰۰ سال پیش، امروزه برای ما آشناست؛ تا رهبری سخنرانی می‌کند و دل‌های مردم را بر محور توحید و وحدت کلمه، جمع می‌کند، سخنان رهبری تمام نشده، منافق صفتان در توئیتر، تلگرام و ... شروع به سمپاشی، تحریف سخنان امامِ امّت و دلسرد کردنِ مردم می‌کنند» 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ ♨️ ادامه‌ی خطبه نود و هفت: «ای مردمی که بدن‌هایتان در حاضر است، اما عقل‌هایتان پنهان، خواسته‌هایتان پراکنده و متفاوت، و رهبرانتان از دست شما به رنج افتاده‌اند. رهبر شما مطیع خداوند است، اما شما با سرپیچی، به مخالفت او می‌پردازید؛ در حالی که فرمانروای شام، از خدا نافرمانی می‌کند، ولی مردمش، اطاعت او را می‌پذیرند. به خدا قسم! آرزویم این بود که «معاویه» شما را در برابر افراد خودش با من معامله کند، همانند عوض کردن «دینار» (سکه طلا) با «درهم» (سکه نقره): «ده نفر» از شما را برای خود بردارد و تنها «یک نفر» از یاران خودش را به من بدهد. ای مردم کوفه! من گرفتار (۵ خصوصیتِ شما هستم) سه ویژگی در شما وجود دارد، و دو خصوصیتی که در شما نیست؛ شما حقیقت را نمی‌شنوید، با اینکه گوش دارید؛ سخن نمی‌گویید، در حالی که زبان برای سخن گفتن دارید؛ حقایق را نمی‌بینید، با اینکه از نعمت چشم برخوردارید؛ در میدان نبرد، آزادمردانی راستین نیستید؛ در آزمون‌های دشوار، برادرانی قابل اعتماد نمی‌باشید. خدا شما را ذلیل کند! شما همچون شتران بی‌ساربان رفتار می‌کنید که هربار آن‌ها را از یک سو جمع میکنند، از سوی دیگر پراکنده می‌شوند. به خدا قسم! تصورم این است که اگر جنگی سخت رخ دهد و آتش آن شعله‌ور گردد، شما از اطرافِ «فرزند ابوطالب» جدا خواهید شد، همچون جدا شدن زن از فرزندش، هنگام زایمان. اما من نشانه‌ای روشن از جانب پروردگارم دارم و بر مسیر پیامبرم گام برداشته‌ام. من با آگاهی کامل و با دقت، در مسیر واضحی پیش می‌روم (و وظیفه الهی خود را ایفا می‌کنم).» شرح: امان از روزی که شعارِ «ما اهل کوفه نیستیم علی تنها بماند»، فقط شعار باشد!!! 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ ♨️ ادامه‌ی خطبه نود و هفت: «به اهل‌بیتِ پیامبرتان نگاه کنید (و آنان را الگوی خود قرار دهید)؛ به همان طرفی که آنان گام برمی‌دارند، گام بردارید و در همان مسیر قدم بگذارید، (و بدانید که) آنان هرگز شما را از جاده‌ی هدایت بیرون نمی‌برند و به ذلّت و هلاکت نمی‌کشانند. اگر آنان توقّف کردند، توقّف کنید و اگر قیام کردند، قیام کنید. از آنان سبقت نگيريد که گمراه می‌شوید، و از آنان عقب نمانید که هلاک خواهید شد. من اصحاب حضرت محمّد (ص) را دیده‌ام (ظاهراً حضرت به خودشان و اصحاب خاصی مانند سلمان، ابوذر و ... اشاره می‌کنند)، ولى هیچ‌یک از شما را همانند آن‌ها نمی‌بینم. آنان موهایی ژولیده و چهره‌ای غبارآلود داشتند (در فقر و تنگدستی زندگی می‌کردند، ولی خم به ابرو نمی‌آورند)؛ شب تا صبح، در حال سجده و قیام بودند (و از عبادت خسته نمی‌شدند)؛ گاهى پیشانى و گاه دو طرف صورت را (در پیشگاه خدا) به خاک می‌نهادند؛ و از ترس قیامت، انگار بر شعله‌های آتش ایستاده بودند و آرام نداشتند؛ پیشانی آنان از سجده‌های طولانی پینه بسته بود؛ هنگامى که نام خدا برده می‌شد، اشک از چشمانشان فرو می‌ریخت، آنقدر که گریبانشان مرطوب می‌شد؛ و همچون درختی که در روز طوفانی از شدّت تندباد به خود می‌لرزد، از خوف عقاب و عشق به ثواب، می‌لرزیدند» 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ ♨️ خطبه نود و نه: «ای بندگان خدا! شما را به ترک این دنیا که سرانجام شما را ترک می‌کند، توصیه می‌کنم؛ هر چند ترک آن را دوست ندارید. دنیایی که جسم‌های شما را فرسوده می‌سازد، با این که دوست دارید جسم‌هایتان، همواره تازه و نو باشد! شما نسبت به دنیا همانند مسافرانی هستید که وقتى قدم در جاده گذاشته‌اند، احساس مى‌کنند به پایان راه رسیده‌اند و تا برای رسیدن به نشانه‌ای در وسطِ راه، تصمیم گرفتند، گویى بلافاصله در کنار آن قرار گرفته‌اند (دنیا آنچنان به سرعت می‌گذرد که انسان تا چشم برهم می‌زند، همه چیز پایان می‌یابد) (آرى، دنیا به سرعت پایان مى‌یابد) کسى که (در این دنیا) به سوى مقصد پیش مى‌رود، چه زود به آن مى‌رسد! و چگونه مى‌تواند امید به بقا داشته باشد، کسی که روز معيّنى (زمان مرگ) در پیش دارد، که از آن نمى‌تواند فراتر برود (زمان مرگش مشخص است). مرگ، به سرعت او را دنبال مى‌کند و به پیش مى‌راند و اجل، او را به زور و برخلاف میلش، به جدايى از دنیا وادار مى‌سازد. حال که چنین است، برای به دست آوردن عزّت و افتخاراتِ (موهوم) سرودست نشکنید؛ و به زینت و نعمت‌هايش فريفته نشوید؛ و از رنج و ناراحتى‌هاى آن بى‌تابى نکنید! چرا که عزّت و افتخاراتش به زودى پايان مى‌گيرد؛ زينت و نعمت‌هايش زايل مى‌گردد؛ و رنج و ناراحتى‌هايش تمام مى‌شود، (و در يک کلمه) دوران هر چيز سپرى مى‌گردد و هر موجود زنده‌اى به سوى فنا پيش مى‌رود» 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ ♨️ ادامه‌ی خطبه نود و نه: «اگر به دقت بیندیشید! آیا در آثار گذشتگان، برایتان مانعی بازدارنده وجود ندارد!؟ آیا در میان نیاکانتان، زمینه‌ای برای عبرت‌آموزی و کسب بینش وجود ندارد!؟ آیا نمی‌دانید که نسل‌های گذشته، برنخواهند گشت و بازماندگانتان باقی نخواهند ماند!؟ به وضعیتِ انسان‌های جهان، بنگرید که در طول زمانِ حال و آینده‌ی آن‌ها، به تغییرات متنوعی دچار می‌شوند: یکی می‌میرد و دیگران می‌مانند و مردم به او تسلیت می‌گویند؛ یکی در بستر بیماری افتاده و دیگری به عیادتِ او می‌رود؛ برخی نیز در حالِ جان دادن هستند؛ برخی دنیا به دنبالِ دنیا هستند، در حالی که مرگ آن‌ها را تعقیب می‌کند؛ برخی در غفلت فرو رفته‌اند، در حالی که مرگ از آنان غافل نیست. بدین ترتیب، بازماندگان، پیوسته به دنبالِ گذشتگان در حرکت‌اند. هوشیار باشید! وقتی با شتاب به سوی رفتارهای نابهنجار می‌دَوید، نابودکننده‌ی آرزوها و برهم‌زنندهٔ خواسته‌ها (مرگ) را به یاد بیاورید، و برای ادای حقوق واجبِ الهی و بهره‌مندی از نعمت‌هایِ بی‌شمار و احسان‌های بی‌پایانش، از او یاری بطلبید» 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ ♨️ خطبه «۱۰۰»: «سپاس و ستایش ویژه‌ی پروردگاری است که فضل و نعمتِ خود را بر تمامی آفریده‌ها گسترانیده و دستان کریمش را به سوی همه باز کرده است. او را در همه امور ستایش می‌کنیم و برای انجامِ حق و مسئولیت‌ها، از او طلب یاری داریم. همچنین گواهی می‌دهیم که معبودی جز او وجود ندارد و محمد (ص)، بنده‌ی برگزیده و فرستاده اوست. همان کسی که برای آشکار ساختنِ فرمان الهی و توضیح صفاتِ پروردگار مبعوث شد. او، مأموریت خویش را با امانت کامل به انجام رسانید، با صداقت و درستی راه هدایت را پیمود و پرچم حق‌طلبی را برای ما به یادگار گذاشت. این پرچم، راهنمایی است که هر کسی بخواهد از آن پیشی بگیرد، از مسیر دین خارج می‌شود؛ هر کسی عقب بماند، گرفتارِ نابودی خواهد شد؛ اما همراهانِ واقعیِ آن، به رستگاری دست خواهند یافت. رهبر این پرچم، فردی است که با آرامش و تأمّل سخن می‌گوید و دیر اقدام می‌کند؛ اما وقتی به حرکت درمی‌آید، با شتاب و قاطعیّت پیش می‌رود. هنگامی که شما فرمانبردارِ او شوید و همه بر او اجماع کنید، عمر او به سر می‌رسد و دوران راهبری‌اش پایان می‌یابد (اهل عراق در ماه پایانیِ زندگیِ حضرت، بیش از هر زمانی، دور ایشان جمع شدند). پس از او، مدتی در انتظار خواهید بود، تا اینکه خداوند فردی را ظاهر سازد که جمعیت شما را از پراکندگی رهانده و منسجم کند (حضرت مهدی علیه السلام). بنابراین، به چیزی که هنوز محقق نشده، وابسته نباشید و نسبت به آنچه گذشته، نومید نشوید. چراکه کسی که پشت کرده، ممکن است یک گامش بلغزد، اما گام دیگرش استوار بماند، و سرانجام هر دو پایِ او، دوباره ثابت شده و بر مسیر حق قرار گیرد، تا فتح و پیروزی رقم بخورد» شرح: پیرامون این خطبه، دو نکته بیان می‌شود: نکته اول: تمامی ستایش‌ها و حمدها، شایسته خداوند است؛ زیرا الف) ما باور داریم که اعمال او، همواره بر اساس حکمت و مصلحت کامل انجام می‌شود. حتی مصیبت‌ها و مشکلاتی که برای «آزمایش»، «کفاره گناهان» و یا «بیداری از غفلت» به ما می‌رسند، نیز بخشی از این فلسفه الهی هستند. ب) این بحران‌ها فرصتی پدید می‌آورند که انسان، اجر صابران و شاکران را دریافت کند، که خود، نعمتی بزرگ محسوب می‌شود. نکته دوم: ابعاد خدمات پیامبر (ص)؛ ۱- تمامی اوامر و نواهی الهی را به روشنی بیان نمودند. ۲- هرچه برای شناخت خداوند لازم بود، به بهترین شکل تشریح کردند. ۳- در انجام این ماموریت‌ها، نهایت امانت‌داری را به جا آوردند. ۴- با عمل به دستورات الهی، الگویی عملی را در اختیار امّت اسلامی قرار دادند. ۵- ایشان آینده نسل‌ها را نیز در نظر داشتند و کتاب و سنت را به‌عنوان میراثی ارزشمند، برای مردم بر جای گذاشتند، تا چراغ راه هدایت باشد. 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•
‌ ♨️ ادامه‌ی خطبه «۱۰۰»: «آگاه باشید! خاندان پیامبر (ص) همچون ستارگان آسمان هستند که با غروب یکی از آنها، دیگری طلوع می‌کند، و در پرتو وجود آنان، نعمت‌های الهی بر شما کامل شده و خداوند آنچه را که آرزو داشتید، به شما عطا کرده است» شرح: اهل‌بیت(ع) همانند ستارگان آسمان هستند که قرآن کریم درباره آن‌ها می‌فرماید: «وَ بِالنَّجْمِ هُمْ یَهْتَدُونَ؛ آن‌ها به وسیله ستارگان هدایت می‌شوند» «وَ هُوَ الَّذِی جَعَلَ لَکُمُ النُّجُومَ لِتَهْتَدُوا بِهَا فِی ظُلُمَاتِ الْبَرِّ وَ الْبَحْرِ؛ خداوند کسی است که ستارگان را برای شما قرار داد، تا در تاریکی‌هایِ بیابان و در دریا، به وسیله آن‌ها هدایت شوید» در روزگاری که دسترسی به «قطب‌نما» و امکانات امروزی وجود نداشت، کاروان‌ها در بیابان‌ها و کشتی‌ها در دریاها، با کمک ستارگان، مسیر خود را پیدا می‌کردند. بر همین اساس، هدایت به سعادتِ دنیا و آخرت نیز، تنها در پرتو آموزه‌های آل محمد (علیهم السلام) امکان‌پذیر است. نکته دیگر این است که شب‌های آسمان، هرگز از ستاره خالی نمی‌شود؛ هرگاه ستاره‌ای در غروب می‌کند، ستاره‌ای دیگر در افق طلوع کرده و جای ِ آن را می‌گیرد. اهل‌بیت (ع) نیز چنین هستند؛ هر امامی از دنیا می‌رود، امام دیگری جای او را می‌گیرد، و این سیر، تا دوران حضرت مهدی (ع) ادامه دارد. این بیان به‌وضوح نشان می‌دهد که زنجیره‌ی امامت هرگز گسسته نمی‌شود و زمین هیچ‌گاه از وجود حجت الهی خالی نخواهد بود. 🆔 eitaa.com/roshana_ir 🆔 rubika.ir/roshana_ir •┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•