🔸️تاملی درباره سریال گاندو
#وحید_یامین_پور
۱.علاقه به داستانهای معمایی و پلیسی ماجرای چند لایه و متناقضی است. راستگراها، سوسیالیستها را متهم میکنند علاقهی مفرط به این باور که همیشه «چیزی پشت پرده» وجود دارد، شگرد چپها برای مقابله با ایدهی لیبرالیسم است. لودویگ فونمیزس علاقهی مردم در قرن نوزدهم به داستان های جنایی و پلیسی را نوعی ذهنیت ضد سرمایهدارانه میداند. از طرفی منتقدین، ترویج داستانهای پلیسی را مقدمهای برای توسعهی اقتدار نظارتی دولت و در یک کلام مشروع شدن نظارت برای حفظ آزادی میدانند. به تعبیر چپگراهای جدید، دولت نئولیبرال که همواره شعار دولت کوچک سر داده است، بهنام آزادی و برای تضمین آن، بیش از همه نظارت بر اعمال و رفتار مردم را حق خود میداند. آنها تاچر، بانوی آهنین، را متهم می کردند که برای توسعه¬ی امکانات و اقتدار پلیس، ایدهی «پیکار با جرم» را از طریق ترساندن مداوم مردم از جرایم خشن دنبال میکند.
۲.شاید بتوان گفت ذهنیت مخاطب ایرانی از ذهنیت چپگرایانه، دور نیست. تجربه قرنها استبداد، این تصور را قوام بخشیده که همواره کسانی هستند که در پس پرده با هم نشسته¬اند و امور را اداره میکنند و عوام الناس بازیچه همیشگی زد و بندهاست. این ذهنیت در مبارزه با شاه معدوم و براندازی رژیم پهلوی به ویژه در شکل دادن به ذهنیت مبارزه با استعمار فریبکارانهی انگلیسی بسیار موثر بوده است.
۳. پیگیری این ایده در تلویزیون و سینما در سالهای پس از انقلاب تا زمانی که «آن چیز پس پرده» مربوط به دسیسههای «دشمن اجنبی» است، همان معنای سابق را افاده خواهد کرد و ذهنیت مخاطب ایرانی را در نفیگرایی انقلابیاش مستحکمتر خواهد کرد، اما #گاندو ماجرا را تغییر داده و ذیل مفهوم #نفوذ برای نخستین بار ابهام در «حکمرانی فریبکارانه» را به داخل کشانده است. حالا بررسیهای مخاطب شناختی باید نشان دهد که این انتقال خطیر در کدگزاری-های رسانهای چه درکی در مخاطب ایرانی برجا میگذارد. آیا او آنرا در راستای ارادهی نظام برای حفظ خلوص خود کدگشایی خواهد کرد یا برعکس، آنرا نشانهای دالّ بر ابتلای نظام به همان بیماری پیشاانقلابی و اعتراف نظام به آن؟ هم-نشین کردن «دشمن اجنبی» با مسوولان نظام در بالاترین سطوح حکمرانی، هرچند میتواند منافع جناحی و سیاسی کوتاه مدتی برای یک جریان سیاسی داشته باشد، اما باید بررسی کرد که آیا مآلاً ایدهی سنتی زدوبند درپسپرده و فساد سیستماتیک را تقویت نخواهد کرد؟
🌓 روشنا
🆔 https://eitaa.com/roshana_ir
🆔 https://rubika.ir/roshana_ir
🔰 تاملی درباره گاندو/ شماره(2)
⭕️ چرا اصولگرایان گاندو را دوست دارند؟
#وحید_یامین_پور
۱.در حال حاضر جدی ترین رقیب ایده نئولیبرال در اداره کشور، ایده «دولت مقتدر» است. نئولیبرالها اداره کشور را منوط به الحاق به اقتصاد جهانی و گره زدن مقدرات کشور به دیپلماسی سیاسی و اقتصادی در ارتباط با کشورهای شمال می دانند. از نظر آنها امنیت هم از مسیر درهم آمیختگی سرمایه های خارجی با منابع و امکانهای داخلی به دست میآید. در مقابل، دولت مقتدر اداره کشور را بر اساس بدبینی به بیرون مرزها و اتکای تام و تمام بر داخل برنامهریزی میکند. برای دولت مقتدر، توسعه و رونق تولید در سایه اقتدار حاکمیتی در درون مرزها بوجود می آید.
۲. «تهدید امنیتی» که از بدخواهی قدرتهای بزرگ و «دیگران» ناشی می شود، برای کسانی که به دولت مقتدر میاندیشند(اصولگرایان)، مفهوم یاریگر مهمی است تا ضرورت و اهمیت خود را در برابر ایده رقیبشان یعنی دولت نئولیبرال اثبات کنند. در حالیکه نئولیبرالها تهدید امنیتی را «توهم توطئه» میدانند و آنچه را رقیبشان دشمن یا «قدرتهای بدخواه» یا «جهانخوار» می نامند، به شریک تجاری یا طرف قرارداد فرومیکاهند.(تعبیرهای آقای روحانی و وزیر امورخارجه اش را درباره آمریکایی ها به یاد بیاورید)
#گاندو با ایجاد سمپاتی میان مخاطب با نیروهای امنیتی در مبارزه با «دیگران» نقش مهمی را در آماده سازی اذهان برای فهم ایده دولت مقتدر ایفا میکند. گاندو از اینکه آشکارا مسوولان دولت فعلی را همراستا با «دیگران» معرفی کند، ابایی ندارد. بنابراین مخاطب به نظام حق می دهد به هرکسی که از آنسوی مرزها می آید بدبین باشد و برای حفظ خود به جای توسعه ارتباط با خارج(ایده نئولیبرالها)، درونگراتر شود.
۳. گاندو حتی پا را پیشتر می گذارد و با نشان دادن دائمی کل شهر زیر لنز دوربین ناظران امنیتی، به مخاطب ایرانی میگوید باید به من حق بدهید که «سراسربین» باشم. این دستاوردی بزرگ برای اصولگرایانی است که در کنار دنبال کردن ایده دولت مقتدر، هنوز پاسخی برای مساله میزان نظارت بر شهروندان ندارند. آنها همیشه با این چالش مواجه بوده اند که رقیب نئولیبرال با طرح پوپولیستی مطالبات آزادی خواهانه و شعار مبارزه با محدودیتها(مثلا دیوار کشی در پیاده روها یا فیلترنگ در فضای مجازی) بخشی از آراء طبقه متوسط را مال خود کرده است. همراهی مخاطب با گاندو در واقع مجوز دادن به او برای محدودکردن بخشی از آزادی اجتماعی است در قبال بدست آوردن امنیت. گاندو به اصولگرایان کمک خواهد کرد که با بخشی از سختگیری سیاسی و اجتماعی و نظارت بر خود توسط حاکمیت همراهی کند و آنرا لازم بداند.
⚠️ نقطه درست برای ایستادن در میان دوگانه امنیت و آزادی چیست؟ در میان تبلیغات پوپولیستی اصلاحطلبانه برای آزادی و فرار محافظه کارانه از پاسخ به آن، کجا باید ایستاد؟ پاسخ به این سوال سالهاست در غرقاب سیاسیکاری انتخاباتی به محاق رفته است.
🌓 روشنا
🆔 https://eitaa.com/roshana_ir
🆔 https://rubika.ir/roshana_ir
پذیرفتن شکست، قبل از شکست
🔸️
۱.ارزش مادی تیم انگلیس تقریبا ۲۰ برابر ارزش تیم ملی ایران است. انگلیس در رتبه ۱ و ایران در رتبه ۲۸ ارزش مادی تیمهای راه یافته به جام جهانی قرار دارند.
آیا این اختلاف توضیح خوبی برای شکست سنگین ایران است؟
مثل این است که بگوییم تسلیحات و ادوات نظامی ایران در ابتدای جنگ تحمیلی، چه کمّی و چه کیفی کم ارزشتر از عراق بود وهمین برای شکست کامل و فروپاشی جبهه ایران و اشغال کشور کافی بود. کمااینکه صدام چنین توهمی داشت که چند روزه تهران را فتح میکند.
۲.آنکه به نمایندگی از یک ملت در یک نبرد شرکت میکند، فراتر از تسلیحات و ادوات و توان تکنیکی، چیزی به همراه دارد که نتیجه نبرد را تعیین میکند. روح یک ملت و عزم جمعی مردمی که او را روانه میدان کردهاند، توان و قوای واقعی سرباز وطن را تشکیل میدهد.
سال ۶۰ با فروریختن هیمنهی منافقین و فرار بنیصدر، پیروزیهای پیاپی ایران در جبههها آغاز شد. از عملیات ثامنالائمه و شکست حصر آبادان(مهرماه سال۶۰)، عملیات طریقالقدس و آزاد سازی بستان(آذرماه سال ۶۰)، عملیات فتحالمبین و بازپسگیری صدها کیلومتر مربع از خاک ایران و اسارت هزاران سرباز عراقی(فروردین سال ۶۱) تا عملیات بیتالمقدس و آزادسازی خرمشهر(اردیبهشت سال۶۱) ...
حماسههای جوانان ایرانی در جبهه جنوب برآمده از یکپارچگی و ارادهی ملی مستحکمی در پشت جبهه بود. دولت و حکومت از آلودگی تردید و نفاق رها شده بود و مردم به جای سرگرم شدن به اختلافات داخلی و درگیری با منافقین در کوچه و خیابان ، متوجه دشمن خارجی شده بودند.
۳. هرشکستی در نبرد ملی مخلوق و نشانهی تردید در پشت جبهه است. مسئول هر شکستی در هر میدانی، آنکسی است که بذر تردید و یأس را در پشت جبهه میکارد. وگرنه مردم مصمم و بلندنظر، حتی از شکستهای ظاهری هم حماسه خلق میکنند و آینده را میسازند. احساس شکست و پذیرفتن باخت، از خود شکست هولناکتر است.
بیانات اخیر رهبر انقلاب را مرور کنیم:
"شاخص عمده ایران ستیزی یأس آفرینی است ، امیدسوزی است ، القای ناتوانی است." ٢٨ آبان ۱۴۰۱
#وحید_یامین_پور
https://eitaa.com/roshana_ir
https://rubika.ir/roshana_ir
•┈┈••••✾•🌿🌺🌿•✾•••┈┈•