هدایت شده از محمدمومنی
#وسوسه_شیطان
نقل اسـت شخـصی شـبــی بـرای عبـادت به مسـجد رفت . مسجد کسـی نبـود شروع به نماز خـواندن کـرد دو رکعت نماز که خـواند ناگاه صدای خش خشی از گوشه مسجد به گوشش رسید
با خود گفت پس من در مـسجد تنها نیستم کس دیگری هم باید درمسجد باشد شیطان او را #وسوسه کرد و بـا حـالت ریـا صـدای خـود را بلند نمـود و در خـواندن حـمد نماز ولاالضالین را با مد کشیده خواند
به خیـال این که ایـن شخص فردا در مـحل اعلام میکند که دیشب فلانی را در مسجد دیدم در حالی که تا صبح مشغول عبادت و راز ونیاز بود با همین فکر و خیال #عبادت کـرد و نماز خواند تا اینکه صبح شد و هوا روشن گردید
وقتی خـواست از مـسجد خارج شـود ناگاه دیـد سگی ضعیف از گوشـه مسجد حـرکت کـرد و به بیرون رفت یکباره به خود آمد و فهمیـد که همه آن خـش خش ها از آن سگ بـوده که از سـرمـای شـب بـه مـسجد پـنـاه آورده بـوده و بـا خـود گـفـت همـه عبـادات شـب گذشـتـه ام به جـای #تقـرب بـه خـدا تقرب به سوی سگ بوده است
حجت الاسلام محمدمومنی
روشنایی
اخبار روز و مسایل مهم و مطالب آموزنده و طنز
http://eitaa.com/joinchat/3073441795Cda28317f0a