eitaa logo
روشنای ویگل
106 دنبال‌کننده
26هزار عکس
33.3هزار ویدیو
815 فایل
سعی می کنم مطالب خوبی برای شما عزیزان داشته باشم.باماهمراه شوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
🌷 🌷ريختند روی سرش و او را با كابل و لگد زدند. دو _ سه روز بعد، دچار خونريزی داخلی شد. با دلسوزی او را به بغداد بردند. سر و صدا پيچيد كه "ناصر را برای درمان به بيمارستان برده اند." چند روز كه گذشت، نگهبان عراقی يك دست لباس كهنه‌ی اسيری رو دستش بود. آمد جلوی آسايشگاه ما ايستاد. همهمه‌ها يهو.... 🌷همهمه‌ها يهو خاموش شد. "ناصر نگهدار مرده! اين هم لباسش. هيچ كس حق عزاداری ندارد!" تنها نشانه‌ای كه از ناصر داشتيم، همين لباس بود. آن را روی سيم‌های خاردار وسط محوطه انداختيم. همين، شد مراسم عزاداری. هر كس رد می‌شد به لباس دست می‌زد و می‌كشيد به صورتش. بعد هم مؤدبانه می‌ايستاد و فاتحه می‌خواند. کتاب خاطرات دردناک، ناصر کاوه 🌹خاطره ای به یاد شهید معزز ناصر نگهدار راوی: آزاده سرافراز اسحاق جانی منبع: سایت نوید شاهد