10.01M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 لحظات جانسوز وداع همسر شهید میلاد بیدی در معراج شهدا
🌷شهید میلاد بیدی
تاریخ تولد: ۱۷ / ۷ / ۱۳۷۳
تاریخ شهادت: ۹ / ۵ / ۱۴۰۳
محل تولد: تهران
محل شهادت: ضاحیه لبنان
🌷راوی← از میلاد هیچگاه کوچکترین تندی و بداخلاقی ندیده بودیم و سراغ نداریم🌙نمازش را اول وقت میخواند، خمسش را پرداخت میکرد،وجوهات شرعیاش را بدون اتلاف وقت حساب میکرد و همه شعایر دینی را به جای میآورد.🌱آقا میلاد متولد ۱۳۷۳ بود یعنی امسال تازه ۳۰ سالش میشد!🥀چند سال به واسطه شغلش در سپاه قدس به لبنان و سوریه میرفت🕊زمان تسلط داعش بر بخشی از منطقه به میدان رفت🕊وقتی سر خانه و زندگیشان رفت به اصرار همسر و مادرش حضورشان را در منطقه کم کردند🥀به همین دلیل چند سال اخیر کارشان جنبه اداری به خود گرفت🍂ما قطعاً درک نمیکنیم که امثال او چه معاملهای با خدا کردند.🥀این اواخر چند بار درخواست داد که در منطقه حضور یابد. اخیرا که با میلاد صحبت میکردم،ایشان خیلی خوشحال بود:🌙میگفت که مادر و خواهرم قبول کردند که به لبنان بازگردد!🌱همین شد که حدود یک هفته به منطقه رفت.»🕊شهید میلاد بیدی،مستشار نظامی ایران در ماه محرم ۱۴۰۳ شب شهادت امام سجاد(ع)🥀در مجاورت ساختمانی که صهیونیستها شهید «فؤاد علی شُکر» (فرمانده ارشد مقاومت اسلامی لبنان) را ترور کردند حضور داشت💥و به شهادت رسید🕊
🔻بخشی از وصیتنامه شهید میلاد بیدی خطاب به همسرش:
🔹دلتنگم [..]، لکن این دلتنگی را خودخواسته به جان خریدهایم زیرا میدانیم که این عاشقانهای میان ما و خداست.از آن عاشقانههای احلی من العسل و ما رأیت الا جمیلا🕊
#شهید_میلاد_بیدی
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
پیکـر شهیدی که بعد از 10 سال سالم بود🌙
🌷شهید عبدالنبی یحیائی
تاریخ تولد: ۱۳۴۲
تاریخ شهادت: ۸ / ۵ / ۱۳۶۲
محل تولد: بوشهر/دشتستان/تنگ ارم
محل شهادت:ارتفاعات حمزه کردستان
*🌷پدرشهید← روزی بر سر مزار پسرم رفتم دیدم سنگ قبر تکان خورده ، سنگ را جابهجا کردم و به خانه برگشتم🍃به مشهد رفتیم و مدتی نبودم وقتی به خانه آمدم درگیر مهمان بودیم🍃 یک شب خواب دیدم به زیارتگاهی رفتهام و خانمی بلند بالا چیزی مثل قرآن یا جانماز به من داد و گفت اینجا نمان و برو»‼️بیدار که شدم احساس کردم باید به مزار شهیدم بروم🍃رفتم و دیدم حفره هایی کنار قبر ایجاد شده‼️و بوی خوشی از قبر می آید🌙به دنبال برادرم رفتم و گفت نمیشود پیکر را تکان داد فقط سنگ را جابجا میکنیم🍂دوستان دیگر هم آمدند دست به کار شدیم🍃ناگهان دیدیم کل مزار ریزش کرد و پیکر بیرون زد🥀چند نفری پیکر را بیرون آوردند، دست همگی خونی شد‼️بعد از 10 سال پیکرش مثل روز اول بود‼️با همان وزن، دست و پایش نرم بود انگار تازه شهید شده بود🍃همه در بهت و حیرت بودند ، یک نفر سریع رفت به اتاقک قبرستان تا قرآنی بیاورد و بالای سرش بخوانیم💫صفحات قرآن پوسیده شده بود، اما درست همان آیه: و لا تَحسبن الذین قُتلوا فی سبیل الله امواتا... آمد🍃آیهای که خداوند در آن میفرماید: شهدا زندهاند و نزد ما روزی میخورند.»🕊عبدالنبی در نوجوانی چوپانی میكرد و در جوانی رزمندگی💫و با اصابت گلوله بود که در عملیات والفجر۲ به شهادت رسید🥀او كه سواد چندانی نداشت، نگاری بود كه به مكتب نرفت و خط ننوشت، اما به غمزه مسئله آموز صد مدرس شد*🕊️🕋
#شهید_عبدالنبی_یحیائی
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
شهید کَر و لالی که با امام زمان (عج) ارتباط داشت🌙
🌷شهید عبدالمطلب اکبری
تاریخ تولد: ۳ / ۳ / ۱۳۴۳
تاریخ شهادت: ۱۹ / ۱ / ۱۳۶۶
محل تولد: فارس،خرم بید،شهیدآباد
محل شهادت: شلمچه
*🌷راوی← عبدالمطلب توی محل ما بنایی میکرد 🔧و چون کر و لال بود، خیلیا مسخرهش میکردن🥀یه روز رفتیم سر قبر پسر عموی شهیدش ”غلامرضا اکبری“🍃عبدالمطلب کنار قبر پسر عموش با انگشت یه چارچوب قبر کشید و توش نوشت ”شهید عبدالمطلب اکبری“!‼️ما هم خندیدیم ومسخرهش کردیم!🥀 هیچی نگفت فقط یه نگاهی به سنگ قبر کرد و با دست، نوشتهش رو پاک کرد🥀و سرش رو انداخت پایین و آروم از کنارمون رفت…🥀فردای اون روز عازم جبهه شد🕊️و دیگه ندیدیمش🥀10 روز بعد شهید شد و پیکرش رو آوردن🕊️ جالب اینجا بود که دقیقا جایی دفن شد که برای ما با دست قبر خودش رو کشیده بود و مسخرهش کردیم‼️وصیت نامهش خیلی سوزناک بود؛🥀نوشته بود: ” بسم الله الرحمن الرحیم “ یک عمر هر چی گفتم به من میخندیدن!🥀 یک عمر هر چی میخواستم به مردم محبت کنم، فکر کردن من آدم نیستم و مسخرهم کردن!🥀یک عمر کسی رو نداشتم باهاش حرف بزنم، خیلی تنها بودم🥀اما مردم! ما رفتیم. بدونید هر روز با آقام امام زمان (عج) حرف میزدم💚 آقا خودش گفت: تو شهید میشی...جای قبرم رو هم بهم نشون داد ، این را گفتم اما باور نکردید..🥀*🕊️🕋
#شهید_عبدالمطلب_اکبری
#شادی_روح_پاکش_صلوات 💙🌷
شهید حادثه تروریستی شاهچراغ(ع)🕊️
🌷شهید محمدرضا کشاورز
تاریخ تولد: ۲۰ / ۱ / ۱۳۸۶
تاریخ شهادت: ۴ / ۸ / ۱۴۰۱
محل تولد: شیراز
محل شهادت: شاهچراغ
🌷محمدرضا ۱۵ سال داشت و در مقطع پایه دهم دبیرستان رشته علوم انسانی شاهد سید احمد خمینی تحصیل میکرد،🌱اذان گو بود و در مسجد محلهشان (کوزهگری) به عنوان مکبر فعالیت میکرد.💫 او علاقه و ارادت زیادی به امام مهدی(عج) داشت و همیشه درباره ایشان کنجکاوی و تحقیق می کرد🌙و یکی از آرزوهایش نزدیک شدن به امام زمان(عج) بود،که با شهادتش به آرزوی قلبی خود رسید..🕊 او از ۲ هفته قبل از شهادت نیت کرده بود که شامگاه هر چهارشنبه ضمن تشرف به حرم مطهر حضرت احمدبن موسی(ع) نماز مغرب و عشا برپا دارد.📿در ایام اغتشاشات به یکی از اقوام میگوید من به حرم شاهچراغ (ع) میروم و در آنجا شهید خواهم شد.❗️مادر محمدرضا ابتدای آن سال سفری به کربلای معلی داشته که قبل از سفر به محمدرضا میگوید برایت چه سوغاتی بیاورم؟❓که محمدرضا میگوید از کربلا برایم پارچه کفنی متبرک به تربت امام حسین(ع) بیاور..🌙 تکه کلام محمدرضا بعد از شهادت حاج قاسم سلیمانی خطاب به پدر و مادرش این بوده که بالاخره روزی شهید خواهم شد و پدرم، پدر شهید خطاب میشود.🕊و عاقبت چهارم آبان ۱۴۰۱ عصر این روز لباس تمیز خود را اتو کشیده و کفش نو به پا کرده و به تنهایی رهسپار حرم میشود💫و در آنجا با حمله تروریستی به حرم شاهچراغ علیهالسلام💥محمدرضا یکی از این شهدا بود که با اصابت گلوله به شهادت رسید🕊و پیکرش همراه با سایر شهدای شیرازی این حادثه، در حرم به خاک سپرده شد🕊🕋
#شهید_محمدرضا_کشاورز
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷
چــــادر
🌷شهیده طیبه واعظی
تاریخ تولد: ۲۴ / ۴ / ۱۳۳۶
تاریخ شهادت: ۳ / ۳ / ۱۳۵۶
محل تولد: اصفهان
محل شهادت: زندانهای شاه
مزار: بهشت زهرا ، تهران
*🌷راوی← طیبه قالی میبافت به چه قشنگی، ولی درآمدش رو برای خودش خرج نمیکرد. هر چی از این راه در میآورد ، یا برای دخترای فقیر جهیزیه میخرید و یا برای بچه ها قلم و دفتر.🌱حتی جهیزیه خودش رو هم داد به دختر دم بخت، البته با اجازه من.🌙یادمه یه بار برای عیدش یه دست لباس سبز و قرمز خیلی قشنگ خریده بودم. روز عید باهاش رفت بیرون و وقتی برگشت درش آورد و گذاشت کنار.🥀ازش پرسیدم : «چرا شب عیدی لباس نوت رو در آوردی؟»❓ گفت:« وقتی پیش بچه ها بودم با این لباس احساس خیلی بدی داشتم.همش فکر میکردم نکنه یکی از این بچه ها نتونه برای عیدش لباس نو بخره...دیگه نمی پوشمش!».🥀چند بهار بیشتر از عمر طیبه نگذشته بود که به دلیل فعالیتهای سیاسی در دوران انقلاب به دست ماموران شاه و ساواک افتاد⚡️و او را شکنجه میدادند🥀ایشان به مساله حجاب بسیار مقید بودند به طوری که زیرشکنجه ساواک هم حجاب خود را حفظ میکردند و به آن اهمیت ویژهای میدادند.🌱وقتی ساواک طیبه را دستگیر کرد و به دست هایش دستبند زده بودند گفته بود: مرا بکشید ،ولی چـادرم را برندارید.»🌱ایشان در تاریخ ۳ خرداد ماه ۱۳۵۶ زیر شکنجه ها به شهادت رسید*🕊🕋
#شهیده_طیبه_واعظی
#شادی_روح_پاکش_صلوات💙🌷