eitaa logo
روشنای ویگل
118 دنبال‌کننده
25.2هزار عکس
31.3هزار ویدیو
786 فایل
سعی می کنم مطالب خوبی برای شما عزیزان داشته باشم.باماهمراه شوید.
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ 🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹 💎 ماجرای مسابقۀ تیراندازی امام باقر صلوات‌الله‌علیه در مجلس هشام‌بن‌عبدالملک در یکی از سال‌ها که برای انجام مراسم حج به مکه آمده بود، صلوات‌الله‌علیه نیز در مکه حضور داشت. در آن سفر امام علیه السلام برای مردم سخنرانی کرد و از جملۀ سخنان آن حضرت چنین بود: «سپاس مخصوص خداوندی است که محمّد را به پیامبری مبعوث کرد و ما خاندانِ نبوّت را به وسیلۀ او کرامت بخشید. ما خدا بر خلق اوییم و خلفای الهی... پس آن کس که از ما پیروی کند، سعادتمند است و کسی که ما را دشمن بدارد و با ما مخالفت کند، شقی و نگون‌بخت خواهد بود...» این سخنان به هشام گزارش شد و زمینۀ خشم شدید او را فراهم آورد، اما در چنان شرایطی نتوانست متعرّض امام باقر صلوات‌الله‌علیه شود. زمانی که به دمشق بازگشت، حاکم مدینه دستور داد امام باقر و فرزندش جعفر بن محمد صلوات‌الله‌علیهما را روانۀ کند. امام ناگزیر همراه فرزند ارجمند خود مدینه را ترک گفته وارد شد. هشام براى این‌که عظمت واهیِ خود را به رخ امام بکشد، و ضمناً به خیال خود از مقام آن حضرت بکاهد، سه روز اجازۀ ملاقات نداد! و در این سه روز در این فکر بود که چگونه با امام علیه‌السلام روبرو شود و چه طرحى بریزد که از موقعیت و مقام ایشان در انظار مردم کاسته شود؟! 🏹نهایتاً تصمیم گرفت یک ترتیب دهد و امام علیه‌السلام را در آن مسابقه شرکت بدهد تا بلکه به واسطۀ شکست در مسابقه، امام در نظر مردم کوچک جلوه کند!😏 به همین جهت پیش از ورود امام علیه‌السلام به قصر خلافت، عده‌اى از درباریان را واداشت نشانه‌اى نصب کرده مشغول تیراندازى گردند. 🍃امام باقر علیه‌السلام وارد مجلس شد و اندکى نشست. ناگهان هشام رو به امام کرد و چنین گفت: آیا مایلید در مسابقۀ تیراندازى شرکت نمایید؟ حضرت فرمود: من دیگر پیر شده‌ام و وقت تیراندازیَم گذشته است، مرا معذور دار. هشام که خیال مى‌کرد فرصت خوبى به دست آورده و امام باقر صلوات‌الله‌علیه را در دو قدمى شکست قرار داده است، و پافشارى کرد که خود را به آن حضرت بدهد. 🏹امام علیه‌السلام دست برد و کمان را گرفت و تیرى در چلّۀ کمان نهاد و نشانه‌گیرى کرد و تیر را دُرست به قلب زد! 🏹آن‌گاه تیر دوم را به کمان گذاشت و رها کرد و این بار تیر در چوبۀ تیر قبلى نشست و آن را شکافت! 🏹تیر سوم نیز به تیر دوم اصابت کرد و به همین ترتیب تیر پرتاب نمود که هر کدام به چوبه تیر قبلى خورد! 🤩این عمل شگفت انگیز، حاضران را بشدّت تحت تأثیر قرار داده و اعجاب و تحسین همه را برانگیخت. 😂😉😂هشام که حساب‌هایش غلط از آب در آمده و حیله‌اش نقش بر آب شده بود، بى اختیار گفت: بر تو اى اباجعفر! تو سرآمد تیراندازان عرب و عجم هستى، چگونه مى‌گفتى پیر شده‌ام؟! آن‌گاه سر به زیر افکند و لحظه‌اى به فکر فرو رفت. سپس امام باقر صلوات‌الله‌علیه و فرزند عالی‌قدرش را در جایگاه مخصوص کنار خود جاى داد و فوق العاده تجلیل و احترام کرد و رو به امام کرده گفت: قریش از پرتو وجود تو شایسته سرورى بر عرب و عجم است، این تیراندازى را چه کسى به تو یاد داده است؟... آیا فرزندت جعفر نیز مانند تو در تیراندازى مهارت دارد؟ امام علیه‌السلام فرمود: 💯ما این «کامل بودن و تمام بودن» را از یکدیگر ارث مى‌بریم و هرگز زمین از چنین حجت‌هایی خالى نمى‌ماند: همان اکمال و اتمامی که خداوند در آیۀ «الْیَوْمَ اَکْمَلْتُ لَکُمْ دِینَکُمْ وَ اَتْمَمْتُ عَلَیْکُمْ نِعْمَتِی وَ رَ‌ضِیتُ لَکُمُ الْاِسْلَامَ دِینًا»[1] بر پیامبرش نازل فرمود.[2] 📖ــــــــــــــــــــــــ [1] سورۀ مبارکۀ مائده، 3. [2] دلائل الإمامة (ط - الحديثة)، ص: 233. 🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹🏹 💖 💝
‌ ⚫️📚 مورد از مصایب عظیم از زبان امام سجاد علیه السلام روایت شده از امام سجاد علیه السلام پرسیدند: سخت ترین مصائب شما در سفر کربلا کجا بود ؟ حضرت در پاسخ فرمودند: الشام الشام الشام 🔹به روایت دیگر امام زین العابدین علیه السلام به نعمان بن مندر مدائنی فرمود: ای نعمان ندیدم مصیبتی را که شدیدتر باشد از آن زمانی که ما را وارد شام کردند زیرا در شام هفت مصیبت بر ما وارد آوردند که از اول اسیری ، این چنین مصیبتی بر ما وارد نشده بود . ۱- در شام ماموران در حالی که شمشیرهای خود را برهنه و نیزه ها را استوار کرده بودند بر ما حمله می کردند و کعب نیزه بر ما می زندند و ما را در میان جمعیت اهل شام نگه می داشتند ، در حالی که ساز و طبل می زدند و شادی می کردند. ۲- سرهای شهداء را میان زنهای ما قرار دادند و سر عمویم عباس علیه السلام را در مقابل عمه هایم زینب و ام کلثوم علیهما السلام نگه داشتند و سر برادرم ، علی اکبر علیه السلام و سر پسر عمویم قاسم علیه السلام را در کجاوه ی خواهرانم سکینه و فاطمه علیهما السلام می آوردند و با سرها بازی می کردند و چه بسیار سرها به زمین می افتاد و در میان دستها و پاهای ستوران قرار می گرفت. ۳- از بالای بام ها آتش و آب بر سر ما می ریختند . وقتی آتش به عمامه ام افتاد چون دست هایم را به گردنم بسته بودند ، نتوانستم آن را خاموش کنم ، پس عمامه ام سوخت و آتش به سرم رسید و سرم را نیز سوزانید. ۴- از طلوع آفتاب تا نزدیک غروب ما را با ساز و آواز در برابر چشم مردم در کوچه و بازار گردش دادند و میگفتند : ای مردم ! بکشید اینها را که در اسلام هیچگونه احترامی ندارند. ۵- ما را از شتران پیاده کردند و به یک ریسمان بستند. پس ما را از در خانه ی یهودی و نصاری عبور دادند و به آنها گفتند: اینها کسانی هستند که پدرانشان پدران شما را کشتند و خانه های آنها را ویران کردند. امروز شما تلافی کنید. ای نعمان تمام یهودیان و نصاریان هر چقدر خواستند از خاک و سنگ و چوب بسوی ما افکندند. ۶- ما را به بازار برده فروش ها بردند و خواستند ما را به جای غلامان و کنیزان بفروشند ، ولی خداوند این موضوع را برای آنها میسّر نساخت. ۷- ما را در مکانی منزل دادند ، که سقف نداشت روزها از گرما و شبها از سرما و گرسنگی و ترس از کشته شدن در عذاب بودیم! 📖رمزالمصیبه به نقل از تذکره الشهداء،ص۴۱۱ ✅ @montazar
؛•┈┈••✾🌼 ﷽ 🌼✾••┈┈• «اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِي دِرْعِكَ الْحَصِينَةِ الَّتِي تَجْعَلُ فِيهَا مَنْ تُرِيدُ» «خداوندا! من را در آن پوششى كه از هر بلا و آفتى حفظ مى‏ كند و هر كسى را كه بخواهى در آن قرار مى ‏دهى، قرار بده» 📚 [امام صادق علیه السلام الكافي، ج‏2، ص: 534] هر و این "دعا" را بخوانید امام صادق علیه السلام در توصیه‌ای به داود رقی، دعای حفظ انسان از خطرات و بلایا را این گونه به او یاد دادند. •┈┈••✾🌼🍃 🌺 🍃🌼✾••┈┈•
🔥 فاصله جنگ سوریه تا 💥 ادامه فتنه شام تا زمان بازگشت امام ✅ منطقه شام پیش از کماکان آبستن حوادث، فتنه و شعله جنگ بوده و این آتش خاموش نخواهد شد و تا زمان ظهور ادامه خواهد داشت و هرگاه تصور این میرود که این بار بحران و جنگ سوریه در حال حل و فصل است، ناگهان شعله‌های فتنه همچون آتش زیر خاکستر از جایی دیگر آشکار میشود. این فتنه تا ظهور ادامه دارد: 📚 تَكُونُ بِالشَّامِ فِتْنَةٌ كُلَّمَا سَكَنَتْ مِنْ جَانِبٍ طَمَّتْ مِنْ جَانِبٍ، فَلَا تَتَنَاهَى حَتَّى يُنَادِيَ مُنَادٍ مِنَ السَّمَاءِ: إِنَّ أَمِيرَكُمْ فُلَانٌ ❇️ در منطقه شام، فتنه خواهد بود و هرگاه از گوشه‏اى آرام گيرد از جانب ديگرى سر برمى‏آورد و اين فتنه پايان نمى‏پذيرد تا آنگاه كه منادى از آسمان ندا دهد: فرمانروای شما فلانی‌ست (حضرت علیه‌السلام). عقدالدرر فی‌اخبار المنتظر مقدسی‌شافعی ص۷۵ 💥 با انتشار مطالب از ما حمایت کنید 🇮🇷 @sedaye_zohoor313 🏴🚩