هدایت شده از تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨
@zohoreshgh
❣﷽❣
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍ بازنویسی تاریخ زندگی امیرمومنان علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هفتم «ازدواج با دختر رسول خدا صلی الله علیه و آله»
🔻به محضر رسول خدا رسیدم آن بزرگوار با روی گشاده فرمودند: «با من کاری داشتی»؟ من از نزدیک بودن خویش با ایشان و توفیقاتم در پیش قدم شدن در اسلام و فداکاری و جهاد در راه خدا یاد کردم.
حضرت فرمودند: «یاعلی، تو در نظر من برتر از این ها هستی»!
عرض کردم: « ای رسول خدا، حال که این چنین لطفی در حق من دارید، آیا اجازه می دهید از دخترتان، فاطمه، خواستگاری کنم»؟
🔻ایشان فرمودند: «منتظر باش تا من نزد دخترم بروم و تقاضای تورا به او بگویم».
فاطمه سلام الله علیها به احترام پدر برخاست و عبای پدر را از دوشش گرفت و کفش هایش را از پا خارج کرد، آنگاه آب آورد تا پدر وضو بگیرند سپس پای وی را شست و درکنارش نشست.
🔸فرمودند: دخترم فاطمه من!
🔹فاطمه: در خدمت شما هستم ای رسول خدا.
🔸پدر : تو علی ابن ابیطالب را خوب می شناسی، از فضایل و سوابق او در اسلام آگاه هستی. از سوی دیگر، می دانی که من از خدای خود خواستم که بهترین و محبوبترین بندگانش را برای ازدواج با تو انتخاب کند.
🔻اکنون علی برای ازدواج با تو نزد من آمده و از تو خواستگاری کرده است. می خواهم بدانم نظر تو چیست؟
فاطمه با شنیدن سخنان پدر سکوت اختیار کرد؛ اما برخلاف خواستگاری های قبل آثار ناخشنودی در چهره او مشاهده نشد رسول خدا صلی الله علیه و آله از جای برخاستند و با خوش حالی فرمودند: الله اکبر! سکوت فاطمه نشانه رضایت اوست.
🔻در این هنگام جبرئیل بر ایشان نازل شد و گفت: «ای محمد، فاطمه را به همسری علی انتخاب کن که خداوند فاطمه را برای علی پسندیده است و علی را برای فاطمه».
رسول خدا به خواستگاری من جواب مثبت دادند و افتخار همسری فاطمه را نصیب من ساختند.
📚 منابع:
۱. امالی شیخ طوسی مجلس 2 صفحه 39
۲. بشارت المصطفی صفحه 262
۳. مناقب آل ابی طالب جلد 3 صفحه 350
📘 کتاب علی از زبان علی
،،،،،،، #علی_از_زبان_علی ،،،،،،،
#ادامه_دارد.....
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهور دولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨
✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨
@roshanaivigol
❣﷽❣
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی علیه السلام به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت پنجاه و پنجم
❇️ شما مسؤولید، حتی در برابر سرزمینها و حیوانات!
🔻همانا خداوند متعال کتابی هدایتگر فرستاد و نیکی و بدی و خیر و شر را آشکارا در آن بیان کرد. پس راه خیر را در پیش گیرید تا هدایت شوید و از شر و بدی پرهیز کنید تا در راه راست قرار گیرید.
🔻واجبات، واجبات! در انجام واجبات کوتاهی نکنید تا شما را به بهشت رساند. خداوند چیزهایی را حرام کرده است که ناشناخته نیستند و چیزهایی را حلال کرده که از عیب خالی هستند و در این میان، حرمت مسلمان را بر هر حرمتی برتری بخشیده و حفظ حقوق مسلمانان را با اخلاص و توحید پیوند داده است. پس مسلمان کسی است که مسلمانان از دست و زبان او آزاری نبینند، مگر آنجا که حق باشد و آزار مسلمانان روا نیست، جز در آنچه واجب باشد.
🔻به سوی مرگ بشتابید که همگانی است و فردفرد شما را از آن گریزی نیست. همانا مردم در پیش روی شما میروند و قیامت از پشت سر، شما را میخواند. سبکبار شوید تا به قافله برسید، که پیشرفتگان در انتظار بازماندگاناند.
🔻از خدا بترسید و در ارتباط با بندگان خدا و شهرهای خدا تقوا پیشه کنید؛ زیرا شما در پیشگاه خداوند مسئول هستید، حتی در برابر سرزمین ها و حیوانات! از خدا اطاعت کنید و از فرمان خدا سرپیچی نکنید. اگر خیلی مشاهده کردید، آن را دریابید و اگر با شر و بدی روبهرو شدید، از آن دوری کنید.
❇️ آغاز ناخشنودی خواص
🔸اولین اقدام: بازگرداندن بخششهای عثمان به بیتالمال
🔻[ در روز دوم پس از بیعت اعلام کردم: ]
آگاه باشید! هر قطعه زمینی که از طرف عثمان به کسی اختصاص پیدا کرده و هر مالی که از اموال الهی از طرف وی اهدا شده است، همگی را به بیتالمال برمیگردانم؛ زیرا حق با سپری شدن زمان از حقبودن ساقط نمیشود و هیچ بهانه ای برای نادیده گرفتن آن، پذیرفتنی نیست. اگر این اموال برای مهریهٔ زنان هم اختصاص یافته یا در شهرهای مختلف پراکنده شده باشد، به یقین آن را به صاحبان اصلی اموال باز میگردانم؛ زیرا در عدالت، گشایشی برای عموم است و آنکس که حق و عدالت بر او گران آید، تحمل ستم برای او گرانتر خواهد بود.
❇️ دومین اقدام: تقسیم عادلانه بیتالمال میان مردم
🔻[ همچنین شیوه صحیح تقسیم بیتالمال را با دلایل آن، به اطلاع مردم رساندم: ]
ای مردم! هیچ یک از فرزندان آدم برده یا کنیز به دنیا نیامده است. مردمان همه آزادند؛ ولی خداوند به برخی از شما نعمتی افزونتر بخشید. اکنون هر کس در راه دین مصیبتی دیده و سابقهای به دست آورده است، باید در این کار خیر، شکیبایی ورزد و در حفظ سابقهاش پایداری کند و البته بر خدای بزرگ منتی ندارد و از او امتیازی نخواهد.
🔻آگاه باشید! اینک اموالی جمع شده است و ما میان همه، از سرخ و سیاه، به تساوی قسمت خواهیم کرد.
🔻[ در اینجا، مروان به طلحه و زیبر گفت: ازین سخن جز شما، کسی را در نظر نداشت!
دستور دادم به هر یک از مسلمانان سه دینار بدهند، غلام سیاهی آمد و سه دینار خود را گرفت. مردی از انصار گفت: ای امیرالمومنین! این غلام من بود که دیروز آزادش کردم. من و او را برابر قرار میدهی؟ به وی گفتم: ]
🔻من در کتاب خدا دقت و هیچ مزیتی برای فرزندان اسماعیل نسبت به فرزندان اسحاق نیافتم.
📚منابع:
۱. نهج البلاغه، خطبه۱۰۸
۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۵۷
۳. الکامل، ج۲، ص۳۰۵
۴. نهج البلاغه، کلام ۱۵
۵. کافی، ج۸، ص۶۹
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
،،،،،،، #علی_از_زبان_علی ،،،،،،،
#ادامه_دارد.....
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
@roshanaivigol
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨
هدایت شده از تاظهور دولت عشق و تا ابد مولایم عاشقت میمانم♥️
✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨
@zohoreshgh
❣﷽❣
#خاطرات_امیر_المومنین_علیه_السلام
✍🏻 باز نویسی تاریخ زندگی امیرمؤمنان علی (علیه السلام) به صورت داستانی از زبان ایشان
📃 قسمت هفتاد و یکم
✳️ نامههایی به مردم کوفه
🔻نامههایی به مردم کوفه نوشتم و آنها را برای حضور در میدان جهاد دعوت کردم. اولین نامه را توسط محمدبنابیبکر و محمدبنجعفر فرستادم و مردم کوفه را به جهاد علیه اصحاب جمل ترغیب کردم.
🔻دومین نامه را توسط فرزندم، حسن و نیز عمّار و قیس برای مردم کوفه فرستادم و در این نامه به ضرورت مقابله با فتنهگران بدون هیچ شک و تردیدی پرداختم.
🔻در سومین نامهای که به مردم کوفه نوشتم، وجوب جهاد بر همگان را یادآور شدم. به آنها نوشتم: همانا سرای هجرت (مدینه) همچون دیگ به جوش آمد و از اهل خود خالی شد و مردم از آن بیرون آمدهاند.
🔻عایشه که قبلاً هم کارهای خاصی داشت، اکنون بر شتری سوار شده است و سگهای منطقه حواب نیز بر او پارس کردند! آری فتنه سرکشان برپا شده است و آن را مردانی رهبری میکنند که مدعی خونخواهی خونی هستند که خود ریختهاند و به دنبال اعاده حیثیتی هستند که خود بر باد دادهاند! آنان حرمتها دریدهاند و کارهای ناروا روا داشتهاند و اینک پیش مردم عذر و بهانه میآورند و پوزش می طلبند، بدون اینکه از خداوند پوزش بخواهند.
" يَحْلِفُونَ لَكُمْ لِتَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِن تَرْضَوْا عَنْهُمْ فَإِنَّ اللَّهَ لَا يَرْضَىٰ عَنِ الْقَوْمِ الْفَاسِقِينَ؛
برای شما قسم یاد میکنند تا از آنها راضی شوید. اگر شما از آنها راضی شوید، خداوند از جمعیت فاسقان راضی نخواهد شد ".
🔻خدای رحمتتان کند! بدانید که جهاد بر بندگان خدا واجب شده است و هم اکنون پیکی به سویتان آمده است تا شما را به جهاد تشویق کند و راه سعادت را بر شما عرضه دارد...
✳️ منزلگاه "ذیقار"
🔻با ورود به منزل ذیقار از همه کسانی که مرا همراهی میکردند، دوباره بیعت گرفتم و در مورد مسائل گذشته برای آنها روشنگری کردم.
✳️ افشای نامه معاویه به طلحه و زبیر
🔻[ در این منزل، ضمن خطبهای که برای لشکریانم ایراد کردم، از همکاری و همدلی پنهانی معاویه با طلحه و زبیر پرده برداشتم و توضیح دادم: ]
معاویه از شام نامهای به طلحه و زبیر نوشته و در آن نامه آن را فریب داده است. البته آنها نامه را از من مخفی نگه داشتند و از مدینه خارج شدند. آنها به افراد سادهلوح چنین وانمود کردند که برای خونخواهی عثمان قیام کردهاند! به خدا سوگند، بهانهای برای مخالفت با من پیدا نکردند و کاری که مستحق انتقاد باشد، از من سراغ نداشتند. آنها انصاف را رعایت نکردند و به قطع، خون عثمان دامن آنها را گرفته است؛ لذا آنها باید پاسخگوی خون عثمان باشند!
🔻[ فردی به نام ابوزینب ازدی برخاست و گفت: به خدا سوگند، اگر ما بر حق باشیم، تو از همه ما به هدایت نزدیکتر و بهرهات در خیر بیشتر است و اگر خدای نکرده در گمراهی باشیم، در آنصورت گناه تو از همه ما بیشتر و سنگینبارتر هستی. اینک قصد آن داریم که به سوی این قوم برویم، دوستی خود را با ایشان قطع کنیم، بیزاری خود از ایشان را آشکار سازیم، در دشمنی با ایشان پشتبهپشت هم دهیم و جنگ کنیم و قصد ما چیزی است که خدای عزوجل آن را میداند. اکنون تو را سوگند به آن خدایی که به تو چیزها آموخته است که ما نمیدانیم، به ما بگو آیا ما بر حق نیستیم و دشمن ما در گمراهی نیست؟ پاسخ دادم: ]
🔻آری، من شهادت میدهم که اگر با نیت صحیح برای یاری دین خود قیام کرده و همانطور که گفتی، رابطه دوستی خود را با ایشان قطع کنی و بیزاری خود از ایشان را آشکار سازی، در رضوان خدا خواهی بود. ای ابوزینب! بر تو مژده باد که راه تو حق است و در این تردید مکن. همانا تو امروز با احزاب میجنگی!
📚منابع:
۱. الجمل، ص۲۴۲
۲. تاریخ طبری، ج۳، ص۴۹۳
۳. الکامل، ج۳، ص۲۲۳
۴. قرآن کریم، سوره توبه، آیه۹۶
📗 علی علیه السلام از زبان علی علیه السلام
،،،،،،، #علی_از_زبان_علی ،،،،،،،
#ادامه_دارد.....
🌤اَلَّلهُمـّ؏جِّللِوَلیِڪَالفَرَج🌤
@zohoreshgh
♥️تاظهوردولت عشق و تاابد مولایم عاشقت میمانم♥️
✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨🕋✨